0

مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  10:37 AM

 

صحيفه نور ج 15 صفحه 95

تاريخ: 27/5/60

بيانات امام خمينى در جمع فرماندهان و اعضاى شورايعالى سپاه پاسداران، گروهى از دبيران كارآموز، مديران و اعضاى شوراى سرپرستى و انجمن اسلامى سازمان صدا و سيماى جمهورى اسلامى‏

نونهالان امانت‏هائى هستند در دست معلمين و دبيران‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

شما عزيزان كه مركب از سه گروه در اينجا تشريف آورديد، شغل‏هاى سازنده و با اهميت و مسئوليت‏هاى با اهميت به عهده شماهاست. دبيرانى كه بايد متكفل تربيت جوانان ما و نونهالان ما باشند، خدمتشان ارزش دارد و مسئوليت شان هم زياد است براى اينكه در محل تعليم و تربيت واقع شده‏اند و هر كس در هر جا كه در محل تربيت و تعليم واقع شد، اين جوانهائى كه پيش آنها تحصيل مى‏كنند و اين نو نهالانى كه اميد آتيه كشور اسلامى هستند اينها امانت‏هائى هستند در دست معلمين و دبيران و كسانى كه متكفل امور اينها هستند و بايد تربيت‏ها به طورى اسلامى و سازنده باشد كه نسل آتيه انشاء الله يك نسل تربيت شده اسلامى و مفيد براى جامعه اسلامى باشد.

و كسانى هم كه در صدا و سيماى ايران هستند و كارگر آنجا، چه آنهائى كه انجمن‏هاى اسلامى را متكلفند و چه ديگران، آنها هم كارشان مهم است و بايد به طورى در آنجا نقش داشته باشند كه آنجا هم يك مركز تربيتى باشد و ميدانيد كه صدا و سيما هر دوشان الان در هر جا كه هست گوش و چشمشان به اين آلات هست و شما مسووليد كه آنها را اشباع كنيد از اخلاق فاضله و مسائل مورد احتياج جمهورى اسلامى كه هم شغل شريف است و هم مسووليت دار.

و برادران عزيز سپاه پاسداران و كسانى كه فرماندهان آنها هستند در سراسر كشور كه از اول انقلاب جوشيدند از متن اسلام و متن ملت و نگهدارى كردند اين جمهورى را و به پيش بردند اين نهضت را كارشان ارزنده و بسيار ارزنده و مسئوليت شان بسيار زياد. اما ارزندگى كار، معلوم است كه هم در جبهه‏ها و هم در پشت جبهه‏ها اشتغال دارند به تامين امنيت كشور و اين از بزرگترين كارهاى ارزشمند است كه همه ما و همه كشور به آن مكلف هستيم، هر كس به آن مقدارى كه مقدور اوست. و اما مسووليت، براى اينكه اگر چنانچه خداى نخواسته در سپاهى كه پاسدار اسلام اسمش را گذاشته است و براى پاسدارى از اسلام و احكام اسلام و كشور اسلامى مشغول فعاليت است يك قدم خلاف برداشته بشود، به دست بعضى از كسانى كه جوان هستند، ممكن است در جوانى يك تندى‏هائى باشد، خداى نخواسته يك خلافى واقع بشود، آن مسئوليت، بسيار مسئوليت بزرگى است علاوه بر اينكه

صحيفه نور ج 15 صفحه 96

خود عمل، عمل مسئوليت دارى است، سپاه را هم ممكن است كه مشوه كند روى آنها را و دشمنان شما بگويند كه سپاه كذا و كذا. و لهذا بر سپاه است كه حفظ نظم را و انتظامات را بكند و به مراتب بالاتر گوش كند وبا يك برنامه صحيحى كه شوراهايشان تنظيم مى‏كنند آنها هم عمل كنند و خودشان را موظف بدانند بر اينكه بايد همه سرباز اسلام باشند و بايد همه مراعات نظم را بكنند و همه فرمان فرماندهان را اطاعت كنند كه اگر اين نظم و انتظامات فرماندهى و فرمانبردارى نباشد، خداى نخواسته سپاه موفق به مقصد اصلى خودش نخواهد شد و اين يك امرى است كه علاوه بر اينكه براى سپاه مراعاتش لازم است، براى سربازهاى ارتش و ژاندارمرى و ساير قواى مسلح باز لازم است كه روى اساس، نظام و مراتب را حفظ كردن و گوش كردن به طرح‏هائى كه فرماندهان طرح كرده‏اند و به آنها امر مى‏كنند. اگر بخواهيد كشورتان را حفظ كنيد و اگر بخواهيد مردم كشورتان را از تعديات حفظ كنيد، بايد مراعات تمام مسائلى كه در ارتش هست و در سپاه هست و در ساير قواى مسلح است به طور كامل بكنيد و من اميدوارم كه موفق بشويد شما، چنانچه تاكنون موفق شده‏ايد از اين به بعد هم موفق بشويد و كشور خودتان را از هر آسيبى كه خداى نخواسته پيش بيايد حفظ كنيد.

ملت در مقابل قدرت‏هاى شرق و غرب ايستاده‏اند

و ملت ما عموما، چه قواى مسلحه و چه كسانى كه دست‏اندر كار هستند در يكى از پست‏ها و چه ساير قشرهاى ميليونى ملت بايد اين جهت را هميشه توجه داشته باشند كه شما در مقابل همه قدرتها ايستاديد، تمام قدرت‏هائى كه شرق و غرب، در شرق و غرب زندگى مى‏كنند، شرقى يا غربى هستند، و تمام وابستگان آنها امروز با اين جمهورى اسلامى به اعتبار اينكه برنامه اين جمهورى، اسلام است و اسلام براى جلوگيرى از همه ظلم‏ها و ستم‏ها و تعدى‏ها و چپاول‏ها آمده است، تمام اينها با ملت ما مخالفند و شما در مقابل همه آنها ايستاديد و مشت خودتان را گره كرديد و از اول گفتيد: نه شرقى و نه غربى ، نه به طرف شرق ما مى‏رويم و نه به طرف غرب، ما استقلال داريم، آزادى آنطورى كه در اسلام است داريم و جمهورى اسلامى را مى‏خواهيم. و بحمد الله تاكنون موفق بوديد و اساس ظلم و ستم را از كشور خودتان زدوده‏ايد و آنهائى كه اساس بودند براى ستمكارى و چپاولگرى، با دست تواناى شما و با قدرت اسلامى شما همه رخت بربستند و اگر تفاله‏هائى هم باشند، آنها هم خواهند رفت.

بايد همه ما و شما و همه ملت ما و همه قواى مسلح ما و تمام اقشار ملت ما در سراسر كشور بايد با هوشيارى و توجه مهيا باشند از براى حفظ جمهورى اسلامى كه اينهمه دشمن دارد.

ما امروز از همه اطراف مردم، دولت‏ها، نه ملت‏ها دولت‏ها غالبا توجه به اين دارند كه به يك نحوى اين جمهورى اسلامى را به هم بزنند كه لااقل اسلامى نباشد، هر چه مى‏خواهد باشد، اسلامى نباشد براى اينكه آنها نمى‏توانند تحمل اسلام را بكنند. اسلامى كه اساسش بر عدل است و بزرگتر مقامش با كوچكتر مقامش در مقابل عدل على السواء هستند و رئيس جمهورش با يك نفر بازارى در مقابل اسلام و در مقابل قوانين اسلام على السواء هستند،بلكه بر بالاترها بيشتر بايد تحميل‏

صحيفه نور ج 15 صفحه 97

بشود تا پائين‏ترها، يك همچو حكومتى را اين قدرتهائى كه عادت كردند بر ستمگرى و چپاولگرى، نمى‏توانند تحمل كنند. پس شما يك رژيمى را سر كار آورديد و يك مكتبى را در اين مملكت پياده كرديد و بنا داريد پياده كنيد كه همه مكتب‏هاى انحرافى با او مخالفند. كسى كه يك همچو كار بزرگ معجزه آسائى كرده است بايد بايستد و ناگوارى‏هائى كه پيش مى‏آيد يا چيزهائى كه در مملكت حاصل مى‏شود يا توطئه‏هائى كه از اطراف براى كشور ما در دست اجراست در مقابل بايد بايستد.

ملت ما با ترور شخصيت‏ها شكست نمى‏خورد

البته شما گمان نكنيد كه اينهائى كه اين كارهاى ابلهانه را مى‏كنند اينها چندان قدرتى دارند. اين مگس‏ها در آخر عمرشان يك حركت شديدى مى‏كنند و دور خودشان، آنوقتى نزديك مى‏شود مرگشان، مى‏چرخند و نفس‏هاى آخر را مى‏كشند. الان مثل اينها، مثل آن مگس‏هائى هست كه لحظات آخر عمر خودشان را دارند طى مى‏كنند. از اين جهت يك حركتى مى‏كنند، اين حركت همان حركتى است كه مگس‏ها در آخر عمر مى‏كنند، اينها چيزى نيستند، آنهائى كه قابل ذكر بودند رفتند و شكست خوردند و از بين رفتند. رژيم سلطنتى دو هزار و پانصد ساله با آنهمه قدرت و با آنهمه طرفدار در مقابل شما ملت مسلمان و متعهد به اسلام نتوانست بماند. اين چند تا بچه صغيرى كه اينها وادار مى‏كنند و اين مفسدين وادار ميكنند به اينكه اين بچه‏هاى گول خورده يك خرابكارى بكنند، اين همان حال مگسى است كه در آخر عمرش يك جولانى مى‏خواهد بكند و نفس آخرش را بكشد. قابل آدم اينها نيستند و ملت ما گمان نكند كه چهار نفر آدم را اگر اينها كشتند، هر چند اين آدم شخصيتش بزرگ باشد، اين اسباب اين بشود كه ما و ملت ما شكست بخورند. ملت ما امروز بيدارند و همه اشخاصى هستند كه براى كشور خودشان و ملت خودشان حاضرند براى هر خدمت و هر فداكارى، مثل يك رژيمى نيست كه اگر آن سر كرده‏اش از بين برود، يك وقتى به هم بخورد اوضاع، اين مال آنهائى است كه، رژيم‏هائى است كه ملت با آنها نيست. اگر يك وقتى در زمان سابق يك شاهى مى‏مرد، يك مملكت به هم مى‏خورد كه شاه مرده است و شلوغ مى‏شود و چه، براى اينكه مردم با شاه و شاه بازى موافق نبودند، از اين جهت وقتى كه شاه از بين مى‏رفت شلوغى زياد مى‏شد، اما يك ملتى كه خودشان اساس سلطنت و شاهنشاهى را از بين برده‏اند، اين ملت اينطور نيست كه حالا اگر يك كسى از بين برود و رئيس جمهور مثلا خداى نخواسته از بين برود يا كسان ديگرى از بين بروند، اين اسباب اين بشود كه خير، كشور ما ديگر شكست خورد. رئيس جمهور هم مثل يكى از شماهاست، شماها او را قرار داديد رئيس جمهور، وقتى كه خداى نخواسته او از بين برود، شما يكى ديگر را قرار مى‏دهيد. بحمد الله افراد هستند نبايد ما و ملت ما خيال كنند كه اگر توطئه‏ها منتهى به اين شد كه فلان روحانى را بكشند، فلان امام جمعه را بكشند، فلان رئيس را بكشند، يك خبرى مى‏شود. اين در جاهائى خبر مى‏شود كه بستگى دارد اساس ملت شان و مليت شان بر آنها، جاهائى كه اينطور نيست و هر يك از افراد خودشان امامند، خودشان رئيسند، خودشان همه كاره هستند، يك همچو ملتى ديگر دنبال اين نيست كه اگر فلان را

صحيفه نور ج 15 صفحه 98

بكشند، اگر خمينى را بكشند، چه خواهد شد، نه، اين حرفها نيست در كار. همه شما بحمد الله هستيد و كشور خودتان را حفظ مى‏كنيد و مساله، مساله اسلام است. در صدر اسلام يك وقت در يك جنگى فرياد زدند منافقين به اينكه پيغمبر شهيد شد. در قرآن آمده است كه خوب، پيغمبر شهيد بشود، ولى اسلام كه هست پيغمبر شهيد شد، پيغمبر رحلت فرمود، على ابن ابيطالب شهيد شد، اسلام هست. اسلام يك مرتبه‏اى است، يك اساسى است كه شالوده او را خدا ريخته است و خدا هميشه است و اسلام هم هميشه، خداوند حفظ ميكند اين اسلام را ولو من نباشم، تو نباشى، فلان رئيس نباشد. قويدل باشيد، دلتان را به قرآن كريم و اسلام محكم كنيد، رشته خودتان را با خداى تبارك و تعالى محكم كنيد و خوف اين را نداشته باشيد كه يك وقت بيايند اينجا را بمباران كنند و يك 200 نفر هم بكشند، اين چيز مهمى نيست، يك مملكت است اين امور درش واقع مى‏شود.

شما مى‏دانيد كه الان بزرگترين ممالك به حسب آلات و امثال ذلك آمريكاست يا شوروى. در هر دقيقه‏اى گفته مى‏شود يك نفر يا دو نفر در آمريكا كشته مى‏شود، معذلك آمريكا سر جاى خودش هست در صورتى كه شما يك پشتوانه‏اى داريد كه آن پشتوانه را آمريكا ندارد، ساير دولت‏هاى الحادى هم ندارد او را و آن پشتوانه خداست. شما براى خدا قيام كرديد،ملت ما زن و مردش، بزرگ و كوچكش براى خدا قيام كرد و براى خدا تا حالا ايستاده است و چيزى كه براى خداست ديگر عمد ندارد كه بگوئيم بعد از دو سال ديگر چه مى‏شود. وقتى كه يك امر براى خدا شد، جاويد است. جمهورى اسلامى كه با دست تواناى شماها ملت بزرگ اسلام تحقق پيدا كرد اين پشتوانه‏اش خداى تبارك و تعالى است و كسى كه يا چيزى كه اين پشتوانه را داشته باشد جاويد است.

شماها توجه داشته باشيد، چه سپاه پاسداران و چه ساير قواى انتظامى و نظامى و غير انتظامى و چه ساير ملت همه توجه داشته باشند كه ما وظيفه داريم كه اين اسلامى كه الان به ما رسيده حفظش كنيم، تا آن فرد آخرى هم كه خداى نخواسته كشته مى‏شود موظف است براى حفظ اسلام، براى دفاع از ملت، دفاع از كيان اسلامى، دفاع از كشور اسلامى تا آن آخر زن و مرد، بچه و بزرگ مكلفند كه دفاع كنند. مساله دفاع يك امر عمومى است براى همه، هر كس قدرت دارد دفاع كند، به هر مقدار كه قدرت دارد دفاع كند از كشور اسلام، بايد دفاع كند. اسلام و احكام اسلام آنقدر اهميت دارد كه پيغمبرها براى احكام خدا و براى خدا خودشان را فدا كردند و در اسلام از صدر اسلام به بعد بزرگان اسلام خودشان را فدا كردند براى اسلام. وقتى يك همچون مطلبى است و يك همچون امانتى از جانب خداى تبارك و تعالى به ما سپرده شده است ما موظف هستيم همه مان براى حفظش. و نبايد بترسيم از اينكه چند نفر كشته شدند، چند نفر را با بمب كشتند، چند نفر را انفجار حاصل شد، هيچ ابدا اين حرفها نيست، اسلام نه وابسته به من هست و نه وابسته به تو، اسلام از خداست و همه ما مكلف براى حفظ او هستيم و با قدرت و قوت حفظ مى‏كنيم او را.

صحيفه نور ج 15 صفحه 99

قدرت‏ها نتوانستند مردم را متوقف كنند

شما شاهد بوديد از اول انقلاب تا حالا كه از آن قدم اولى كه براى انقلاب برداشته شد يك جمعيتى مخالف بودند، يك طايفه‏اى، لااقل شاه و بستگان شاه معدوم مخالف بودند و سر سخت براى كوبيدنش بودند. هر قدمى كه جلو رفت يك طايفه‏اى از بين رفتند و يك دسته‏اى ديگرى از آنها، كوچكتر، آنها هم مى‏خواستند كه اين جمهورى را از بين ببرند. اين جمهورى قدم به قدم پيش آمد و قدم به قدم پايش را محكمتر كرد. كجا شما سراغ داريد كه در عرض دو سال، دو سال و نيم اينطور انسجام پيدا شده باشد و اينطور همه چيزهائى كه يك كشورى لازم دارد و يك حكومتى لازم دارد تحقق پيدا كرده باشد. اين عراق با همه چيزهائى كه گفته مى‏شود و آنهمه هم طرفدار دارد و همه قدرت‏هاى فاسد هم طرفدارش هستند، باز قانون اساسى ندارد. يك جمعيتى هستند،يك حزبى هستند كه اين حزب آمدند زمام امور كشور را به دستشان گرفتند و با زور و فشار و حبس و زجر و اينها دارند يك حكومت جابرانه مى‏كنند و تا حالا كه مدت چندين سال، بيست سال بيشتر است كه اينها آمدند، باز يك قانون اساسى ندارد. اين كشور شما كه همه مخالفند با او، با آن كشور عراق، همه با عراق تقريبا همه موافقند، تقريبا البته، نه همه، اما تقريبا، معذلك نتوانسته يك قانون اساسى براى خودش درست كند، نمى‏تواند در آنجا يك راى گيرى بكند. راى از كى بگيرد؟ ملت كه با او موافق نيست، با سر نيزه بايد ببرند مردم را دم صندوق‏ها. شما در اين وقت كم و با آن دشمن‏هاى سرسخت زياد كه در خارج كشور هستند و در داخل هم تفاله‏هايشان هست، در اين وقت تمام چيزهائى را كه لازم دارد يك حكومتى درست كرديد، بعد هم ديديد كه يك كسى خلاف كرده گذاشتيدش كنار، يك كسى را آورديد كه به نظر همه‏تان شخص مكتبى است و دولتتان هم در ظرف دو سه روز همه چيزش درست شد. دو سه روز طول كشيد، چيزى كه دو سال، يك سال و نيم نتوانست، براى خاطر انحرافاتى كه بود نمى‏شد درست بشود و ما هم هر چه جديت كرديم كه بعضى‏ها را آدم كنيم نتوانستيم. در ظرف دو روز، سه روز، يك هفته، همه وزرا را تعيين كردند، رئيس جمهور هم امضاء كرد و مجلس هم امضاء كرد و شد يك دولتى. الان شما يك دولت قانونى كه اميدوارم كه به درد ملت برسد و اين ضعفا و فقرا را و اين مستضعفين را اداره كند ،الان شما همه چيزتان تمام است.

نتوانستند همه اين قدرت‏ها كه شما را در يك جائى متوقف كنند، آنها مى‏خواستند از آن اول متوقف كنند. اول، اول مى‏خواستند شما را متوقف كنند، يك دفعه رفراندم شد، خوب، يك دفعه ديگر بكنيد. اگر آن دفعه هم شده بود، دفعه سوم، لكن نتوانستند اينها، حالا همه چيز شما محكم شده و پاتان محكم روى زمين هست و كشور خودتان در دست خودتان و اشخاصى كه از طرف خودتان هست، است. وقتى كه همه آنها بودند شما پيش برديد، حالا كه همه رفتند از چه مى‏ترسيد؟ كى را ما داريم ديگر؟ ارتشمان از خودمان است،سپاه پاسدارانمان از خودمان است،قواى ديگر مسلح مان از خودمان است، مردم هم با آنها برادر هستيد و با هم هستند در خوبى و بدى. وقتى مساله اينطور است كى مى‏تواند كه در اين كشور بتواند يك كارى بكند؟ اصلا چه معنا دارد كودتا در يك همچو كشورى؟ كى،

صحيفه نور ج 15 صفحه 100

كى كودتا مى‏تواند بكند؟ يك دسته‏اى در پاريس نشسته‏اند و منتشر ميكنند كه ما از پاريس داريم راه مى‏افتيم مى‏آئيم براى ايران. خوب، تشريف بياوريد راه باز است. اگر شما مى‏توانستيد كارى بكنيد چرا رفتيد؟ كسى كه فرار كرده حالا مى‏گويد ما ديگر با هم منسجم شديم. كى‏ها منسجم شده‏اند؟ آخر ما كه مى‏شناسيم شما را، ملت ما كه مى‏دانند كه شماها كى هستيد. حالا ما ديگر با هم منسجم شديم و بنا داريم، راه افتاديم، ميگويند راه افتاديم ما، راه افتاديم و داريم مى‏آئيم.

ملت بايد از كيد آمريكا غافل نباشد

ملت بايد توجه داشته باشد، البته اينها حرف‏هاى لاطائلى است كه گفته مى‏شود، لكن معذلك ملت بايد بيدار باشد. از كيد آمريكا غافل نباشد. اينها خودشان قابل آدم نيستند. اگر اينها قابل آدم بودند وضعشان اينطور نمى‏شد. اينها از ملت بريده بودند و نمى‏دانستند چه بكنند و فرار كردند، رفتند. اما آمريكائى كه سيلى خورده است از شما، آمريكائى كه دل بسته بود به ايران و نفت ايران و ذخائر ايران، اين آمريكا را شما بيرونش كرديد. غافل نباشيد كه يك قدرتى است و دارد، يك بست و بندهائى هست و يك همچو كارهائى يك وقتى مى‏خواهد بكند، لكن تا شما بيداريد و زنده‏ايد و ايستاده‏ايد كارى نمى‏توانند بكنند. اينطور نيست كه آمريكا يك لشگرى از آمريكا راه بيندازد بيايد ايران بخواهد خرابكارى بكند. آمريكا با دست همين‏ها مى‏خواهد كار بكند. نقشه‏اش هم اين است كه با همين‏هائى كه در پاريس و در جاهاى ديگر جمع شدند، يك همچو كارهائى راه بيندازد. بايد ملت ما توجه داشته باشد با همان قدرت ايمانى كه داشت، با همان قدرت اسلامى كه داشت كه خودش را براى خداداند و خودش را فداى اسلام مى‏كند بايستد و متوجه باشد كه اگر در صحنه باشيد و بايستيد و هر كدام وظيفه خودتان بدانيد كه حفظ بكنيد كشور خودتان را و برادران خودتان را حفظ بكنيد، هيچ قدرتى نمى‏تواند اين كار را بكند. مهم اين است كه شما ايستاده باشيد و قائم به امر باشيد و حكومت را از خودتان جدا ندانيد و ننشينيد به اينكه همه كارها را بايد حكومت بكند. يا بايد ارتش بكند. خير، ارتش هم وظيفه دارد، شما هم داريد، من هم دارم، حكومت هم وظيفه دارد، معممين هم وظيفه دارند، وكلا هم وظيفه دارند، همه دارند. حفظ اسلام، ديگر ننوشته بر پيشانى ارتش كه بايد حفظ كند.

اسلام را همه بايد حفظ كنيم

اسلام را همه بايد حفظ كنيم. واجب است بر همه ما، همه شما كه اگر توطئه‏اى ديديد و اگر رفت و آمد مشكوكى را ديديد، خودتان توجه كنيد و اطلاع بدهيد. يك بيچاره‏اى به من نوشته بود كه شما كه گفتيد كه همه اينها بايد تجسس بكنند يا نظارت بكنند، خوب، در قرآن مى‏فرمايد كه: ولا تجسسوا راست است، قرآن فرموده است، مطاع هم هست امر خدا، اما قرآن حفظ نفس آدم را هم فرموده است كه هر كسى بايد لاتقتلوا انفسكم . اين اشكال را به سيدالشهدا بكنيد. وقتى كه اسلام در خطر است همه شما موظفيد كه با جاسوسى حفظ بكنيد اسلام را. احكام اسلام براى مصلحت مسلمين

صحيفه نور ج 15 صفحه 101

است، براى مصلحت اسلام است، اگر ما اسلام را در خطر ديديم، همه مان بايد از بين برويم تا حفظش كنيم. اگر دماء مسلمين را در خطر ديديم، ديديم يك دسته دارند توطئه مى‏كنند كه بريزند و يك جمعيت بيگناهى را بكشند، بر همه ما واجب است كه جاسوسى كنيم. بر همه ما واجب است كه نظر كنيم و توجه كنيم و نگذاريم يك همچو غائله‏اى پيدا بشود. حفظ جان مسلمان بالاتر از ساير چيزهاست، حفظ خود اسلام از جان مسلمان هم بالاتر است. اين حرف‏هاى احمقانه‏اى است كه از همين گروه‏ها القا مى‏شود كه خوب، جاسوسى كه خوب نيست.جاسوسى، جاسوسى فاسد خوب نيست اما براى حفظ اسلام و براى حفظ نفوس مسلمين واجب است. ما الان يك امانتى در دستمان هست و آن اسلام است عذر نداريم به اينكه ما بنشينيم كنار بگوئيم ديگران بروند حفظش بكنند. امانت مال ديگران نيست. اين امانت، امانتى است كه خدا پيش، براى همه ما هست، نگهدارش همه ما هستيم، نمى‏توانيم بنشينيم بگوئيم كه دولت اين كار را بكند، نمى‏توانيم بنشينيم بگوئيم ارتش اين كار را بكند. وقتى كشور اسلام مورد تهديد دشمن‏هاى اسلام هست دفاع از كشور اسلام و نواميس مسلمين بر همه ما، بر تمام ما واجب است، با همه كوشش واجب است. وقتى يك همچو مطلبى پيش آمد و شما هم بحمد الله همه كشور ما، هم زن و مردش آماده براى اين مساله هستند، ديگر خوف اين نيست كه از پاريس يك دسته راه بيفتند بيايند چه بكنند يا از يك جاى ديگر مى‏خواهند بيايند چه،نه،اين خوفى نيست. يك دفعه هم تجربه‏اش را كردند و صدام را رها كردند تا پريد به ايران و سيلى‏اش را هم خورد. الان هم بيچاره گرفتار اين است كه چطورى از زير اين بار فرار كند. ما هيچ وقت سر دعوا با كسى نداشتيم، ما براى حفظ اسلام دفاع بايد بكنيم، براى حفظ مملكت اسلامى دفاع بايد بكنيم. او حمله كرده است و آمده است و شهرهاى ما را گرفته است و خرابكارى دارد مى‏كند، بر همه ما واجب است كه اين شر را از سر مسلمان‏ها دفع كنيم. ما وارد كشور آنها نشديم كه ما مجرم باشيم، آنها مجرمند كه وارد شدند. يك كسى، دزدى مى‏آيد منزل يك كسى، اگر اين دزد بايد دفعش كنند، دزد تقضير كار است يا آن كه دفع كرده؟ صاحبخانه كه تقصير ندارد، دزد آمده اين هم بايد دفعش كند. حتى اگر به كشتن او هم منجر بشود بايد دفعش بكند، مجرم اوست. اينهائى كه در سرحدات ولو فرض بكنيد كه اينهائى كه به سرحدات حمله ميكنند به ما، ولو فرض كنيد كه مسلمان هستند، لكن چون حمله كردند دفاع واجب است و كشتن آنها تا دفعشان واجب است. نه اينكه ما سر جنگى داريم، ما مى‏خواهيم عالم در صلح باشد. ما مى‏خواهيم همه مردم، همه مسملمين و غير مسلمين همه در صلح و صفا باشند، لكن معنايش اين نيست كه اگر يك كسى بخواهد بريزد در منزل يك كسى و تعدى كند، ما بگوئيم كه سر صلح داشته باشيد و تن بدهيد به ظلم. نه، همانطورى كه ظلم حرام است، انظلام و تن دادن به ظلم هم حرام است. دفاع از ناموس مسلمين و جان مسلمين و مال مسلمين و كشور مسلمين يكى از واجبات است. ما داريم به اين واجب عمل مى‏كنيم، كشور ما دارد به اين واجب عمل مى‏كند، آنها در جبهه و ديگران در پشت جبهه دارند به اين واجب عمل مى‏كنند. آن كه مى‏آيد و فرض كنيد كه يك ماده منفجره‏اى را مى‏خواهد پرت كند يك جائى، اگر او را گرفتند و حبسش كردند و اگر هم كار را كرده است يك وقت

صحيفه نور ج 15 صفحه 102

او را كشتند، اين دفاع است، اين فساد را از بين بردن است، اين دفع فساد است. آن كه اين كار را دارد مى‏كند مفسد است، نه شمائى كه داريد دفع مى‏كنيد او را. شما كه نمى‏خواهيد كه در يك خانه اى ماده منفجره بريزيد، شما ميخواهيد كه در منزلتان آن ريخته نشود. اين به اين است كه اين اشخاصى كه گول خوردند موعظه كنيم ما، دائما هم موعظه مى‏كنيم كه اين جوانها را گول زدند، خودشان رفتند دارند آب سرد مى‏خورند و اين جوانها و بچه‏ها را گول زدند، تا اينها آمدند دارند خرابكارى مى‏كنند و خودشان را گاهى به كشتن مى‏دهند و خودشان را به زحمت وا مى‏دارند. ما اگر هر كس بيايد و توبه كند، توبه‏اش را، خدا توبه‏اش را قبول مى‏كند. ما فرض بكنيم كه يك كسى هم چون آدم را كشته ولى دمش بايد او را بكشد باز ميل داريم كه توبه كند و لااقل آن دنيايش صحيح باشد. ما ميل داريم همه صلح و صفا باشد. همه عالم در صلح و صفا باشند. ما اگر قدرت داشتيم، اصلا باروت را از بين مى‏برديم و قواى منفجره را از بين مى‏برديم كه اقلا خالى بشود از اين جنايت‏ها. ما نمى‏خواهيم با كسى دعوا بكنيم، نه با عراق دعوا داريم و نه با فرض كنيد جاهاى ديگر دعوائى ما نداريم، آنها دعوا دارند، وقتى دعوا دارند تو دهنى مى‏خورند و خوردند، حالا هم از هر جائى هم همچو چيزى پيدا بشود همين مردمند و همين پاسداران هستند و همين ارتش است و همين جوانهاى زن و مرد ما، از هر جا تعدى بشود تو دهنى مى‏خورند.

ما كه اسلام را خواستيم و مى‏خواهيم، اسلام اجازه نمى‏دهد كه ما تعدى كنيم به يك كشورى، لكن فرموده است كه اگر به شما تعدى كردند، بزنيد تو دهنشان، اگر يك دسته‏اى از مسلمين را، در جنگ‏هاى سابق اين هست، اگر يك دسته‏اى از مسلمين را كفار سپر قرار دادند، فرض كنيد كه عراق فاسد يك دسته‏اى از مسلمين بيگناه را سپر قرار داد و پشت آنها ايستاد كه بريزد ايران را بگيرد، بر ما واجب است كه مسلمان و غير مسلمانش را بكشيم. مسلمان‏ها شهيد هستند و به بهشت مى‏روند و كافرهايش كافرند و به جهنم، دفاع واجب است.

و تا شما هستيد بحمد الله و تا سپاه پاسداران هستند بحمد الله و تا ارتش هست و تا ملت متعهد به اسلام و فداكار براى اسلام هست اين جمهورى هست و اين خرابكارى‏هائى كه مى‏بينيد اينها چيزى نيستند. خداوند انشاء الله به همه شما سلامت و سعادت عنايت كند و دست ستمكاران را قطع كند و لشكر ايران را پيروز كند.

والسلام عليكم و رحمه الله


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها