پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
دوشنبه 11 اردیبهشت 1391 10:30 AM
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از برادان و خواهران معاود عراقى در آستانه سالگرد شهادت آيت الله سيد محمد باقر صدر
اين ملتها هستند كه بايد قيام كنند و خودشان را از دست اشرار نجات دهند
بسم الله الرحمن الرحيم
شهادت مرحوم آيت الله صدر را به همه ملتهاى مستضعف جهان و به مسلمين خاصتا و به عراق و ايران بالاخص تسليت عرضكنم. برادرهاى من! عزيزان ما كه از اوطان خودتان آواره شديد! در اين گرفتارىهاى شما در طول حكومت بعث، ما هم مبتلا بوديم در ايران و شما در عراق. ما در ايران گرفتار يك حكومت ديكتاتور خبيث كه با ملت ما آن كرد كه مغول آنطور نكرد، علماى ما را تبعيد، آواره از اوطان خودشان كرد و بعضى را شهيد، نساء ما را بىاحترامى و احترام آنها را از بين برد، جوانهاى ما را در حبسها و در زجرها حتى بعضى از آنها را چنانچه گفتهاند در تاوه بو دادند و بعضى از آنها را، پاى آنها را اره كردند، روحانيان بسيارى از بلاد ما را، از بلاد خودشان تبعيد و در حبس نگه داشتند و با وضع فجيح به آنها اهانت و ظلم كردند. شما هم در طول اين حزب فاجر كافر مبتلا بوديد به همان نحو ابتلائاتى كه ما داشتيم. جوانهاى شما را به جرم اينكه براى زيارت حضرت سيدالشهدا رفتند، در بين راه گرفتند و با آنها آنطور سبعانه عمل كردند، علماى شما هم گرفتار اين حزب فاجر فاسد بود. با مرحوم آيت الله حكيم آن كردند كه ما شاهد بوديم و مرحوم آيت الله صدر را به جرم اينكه از ظلم آنها شكايت داشت و مىخواست حكومت اسلام برقرار باشد شهيد كردند و خواهر مكرمه مظلومه ايشان را هم شهيد كردند. ما شهيد داديم، شما هم شهيد داديد، ما در حبس بسر برديم شما هم بسر برديد، لكن خداى تبارك و تعالى خواست كه ملت ايران را از زير بار ظلم بيرون بياورد و به آنها توفيق داد كه در سايه وحدت و اتكال به خداى كريم بر حكومت جائر وقت غلبه كردند و او را از كشور خودشان راندند و دست قدرتهاى بزرگ را از كشور خودشان كوتاه كردند و يك حكومت اسلامىانسانى در ايران مستقر كردند و معالاسف دستهاى ظالم خارجى در كار است و از اول در كار بود كه نگذارند اين حكومت اسلامى مستقر بشود و نگذارند در ساير كشورهاى اسلامى هم حكومت دست خود ملت باشد و اين آدمى كه در عراق آن همه جور و ستم كرد، براى خاطر به دست آوردن دل قدرتهاى بزرگ، به ايران تجاوز كرد آن هم به محلهاى عرب نشين، اين شخص و اين جرثومه فساد كه با اسم عروبت به اسلام مىتازد، با ملت عرب و با عرب نشين ايران آن كرد كه
محمد رضا به همه ايران و بدتر از او، عربهاى ايران را كشت و يا آواره كرد و زن و بچههاى مناطق عرب نشين را و ساير مناطق را براى خاطر به قول خودش عروبت و به حسب واقع براى شيطان بزرگ و برادرهاى شيطان بزرگ آنقدر قتل عام كرده است كه قبرستانهاى ايران مضاعف شده است در زمان حكومت جائر اين سفاك، و چاره جز وحدت كلمه و اتكاء به خدا نيست. من در سابق كه ايران بودم، قبل ار اينكه تبعيد بشوم و منتهى بشود كه به عراق بيايم گمان مىكردم كه عشاير عرب كه داراى سلاح هم بودند در مقابل اين حكومت خواهند ايستاد و خواهند او را به جاى خود نشاند، لكن بعد از اينكه آمدم به عراق تعجبم بيشتر شد كه ديدم در حضور همين عشاير و در حضور همان ملت، رئيس روحانى ملت عراق و ملت اسلام را محاصره كردند و تحت الحفظ از بغداد به نجف آوردند و آنهم مظلومانه بايد بگوئيم به شهادت رسيد. اگر ملت عراق بخواهند از گرفتارى كه دارند و داشتند و از تحت ستم اين ستمكاران خارج بشوند چاره ندارند جز آنكه همان نحو كه ايران اجتماع كرد و ملت متحد شد و با اتحاد كلمه و اتكال به خداى تبارك و تعالى آن حكومت جائر را ساقط كرد با اينكه آن حكومت قدرتش بسيار بيشتر بود از اين حكومت بعثى و صدام بسيار خبيث، معذلك ملت ايران توانست با اينكه سلاح نداشت اين جرثومه فساد و اين سلسله خبيث سلاطين كه در طول تاريخ مجرمترين افراد انسانها بودند منقرض كند و به جاى او جمهورى اسلامى را مستقر نمايد، عراق هم چارهاى جز اين ندارد، اين ملتها هستند كه بايد نهضت كنند، قيام كنند و خودشان را از دست اشرار نجات بدهند. نبايد ملتها بنشينند تا اينكه از جاى ديگر و كسان ديگر آنها را نجات بدهند. مبدا نجات از خود ملت است. ايران با اينكه هيچ كشورى با او مساعدت نكرد بلكه تمام كشورهاى اسلامى و غير اسلامى الا كمى از آنها با او مخالفت كردند و طرفدارى از رژيم كردند معذلك چون ملت خواست انقراض اين سلسله خبيثه را، عمل شد. ملت اگر مطلبى را بخواهد، نمىشود به او تحميل كرد، نمىشود خلاف او را به او تحميل كرد. ملت عراق نبايد بنشينند و منتظر اين بشوند كه يك دستى از خارج بيايد و آنها را نجات بدهد. ملت عراق، ملت مسلم و تابع اسلام و قرآن كريم و مخالف با استبداد، مخالف با ستمگرى، مخالف با خوهاى سبعى و حيوانى و ملت بايد تبعيت از اسلام بكند و خود ملت و ملت بايد خودشان را نجات بدهند. ملت ايران با ملت عراق دو نيست و با ملتهاى مسلم ديگر هم دو نيست، اين يك ملت است و داراى يك ميليارد جمعيت، يك ملت است و داراى خزائن بيشمار و معالاسف به واسطه انحراف اكثر دولتهاى اسلامى اين يك ميليارد انسان در تحت فشار قدرتهاى شيطانى بزرگ است و اين خزائن عظيم اين كشورهاى اسلامى به حلقوم اين قدرتهاى بزرگ فرو مىرود. ملتها بايد قيام كنند و خودشان را از دست حكومتهاى خودشان و قدرتهاى بزرگ نجات بدهند اگر ملت ايران نشسته بود و چشم به اين دوخته بود كه از خارج كسى كمك كند و او را نجات بدهد، تا آخر تحت همان فشارها بود و حكومت جائر پهلوى حكومت مىكرد. لكن انتظار نكشيد و با اينكه دولتهاى شرق و غرب به كمك محمدرضا بودند و پشتيبان او بودند، معذلك با همه قدرتهاى خارجى و با قدرتهاى بزرگ نظامى كه در داخل داشت. وقتى ملت يكپارچه قيام كرد، زن و مرد، كوچك
و بزرگ فرياد كرد كه ما نمىخواهيم اين حكومت جائر و اين سلطنت كافر را، هيچ يك از قدرتهاى خارجى نتوانست كه جلوگيرى كند و قدرتهاى داخلى هم برگشتند از او و متصل به ملت شدند. ارتش عراق هم اگر مسلمان عراق قيام كنند، به آنها متصل خواهند شد و اين ريشه فساد را از آنجا خواهند كند.
قيام بر ضد كشور اسلامى و حكومت اسلامى در حكم الحاد و كفر است
اخيراً در يك نوشتهاى ديدم در يكى از خبر گزارىها كه دولت عراق مىگويد كه ما هميشه مسلمان بوديم و شهادت به وحدانيت خدا و رسالت پيغمبر مىدهيم پس ما مسلمانيم و شما چرا ما را كافر حساب مىكنيد. من به آنها مىگويم كه شما قبل از اينكه ما صحبت از اين بكنيم، از قبل آيتالله حكيم رضوانالله عليه تكفير شدهايد. ملت عراق مسلمند لكن اين حزب بعث عقايدشان، عقايد اسلامى نيست و مورد تكفير رئيس ملتشان شدند و اين اظهار اسلامى كه صدام و امثالش مىكنند مثل آن اظهار اسلامى است كه محمدرضا مىكرد. من احتمال مىدهم كه محمدرضا در باطن ذاتش مسلمان باشد لكن مسلمان بدتر از كافر، لكن نسبت به صدام اين احتمال را هم نمىدهم كه بر حسب ذاتش به اسلام گرايش داشته باشد. قيام بر ضد كشور اسلامى و حكومت اسلامى كه الان در ايران مستقر است. همين قيام بر ضداو، در حكم الحاد و كفر است و اين آدم در عين حالى كه به قول خودش مسلم است. قيام بر ضد اسلام كرده است. جرم ملت مسلمان ما جز اين نيست كه مىخواهد دست قدرتهاى بزرگ از خزائن او و از ملت او كوتاه و خودش حكومت اسلامى داشته باشد و از اول هم حكومت اسلامى را مىخواست و حكومت اسلامى را رأى داد و مستقر كرد و به همين جرم مورد مواخذه ابر قدرتها و تجاوز پيوندهاى پوسيده به ابر قدرتها شد. صدام گفته است كه اگر چنانچه به مقاصد من عمل نكنيد من بيشتر از اين كشور شما را خراب مىكنم. تو هر چه توانستى كردهاى و هر چه بتوانى مىكنى و بيشتر از آن هم نتوانستى كه بكنى، نه اينكه نخواستى بكنى، تو اگر بتوانى تمام مسلمين ايران را خواهى كشت. لكن اين خيال باطلى بود كه كردى و گمان كردى كه ملت ايران بىتفاوت است اگر تو هجوم بياورى به كشورش و ارتش ايران ضعيف و ناتوان است. و به تو فهماند ملت و ارتش كه مسأله آنطور كه تو حساب كرده بودى و آنطور كه قدرتهاى بزرگ حساب كرده بودند، آنطور نبود و همان وقت كه تو هجوم كردى و ناگهان هجوم كردى، جلوى ترا گرفتند و پس از آن يك قدم هم پيش نيامدى و حالا هم هر روز عقبتر خواهى رفت و اگر نبود خوف اينكه ملت شريف عراق صدمه ببيند، اگر ما هم و ارتش ما هم و ملت ما هم مثل صدام فكر مىكرد كه بايد پيش برد ولو به كشتن ملتها، ولو به كشتن بچهها و زنها و پيرمردها، اگر يك همچو برنامهاى بود، امروز مىديدى كه عراق ديگر كسانى را كه بتوانند انجام كارى بدهند ندارد، لكن كشور ما متعهد به اسلام است و ارتش ما متعهد به اسلام است و ارتشى است كه از بالاى سر شهرهاى بزرگ عراق مىگذرد و در آخرين نقطه عراق در مرز اردن مى كوبد مراكز نظامى عراق را و يك بمب در شهرهاى عراق نمىاندازد. اين كشور، اسلامى
است و اين لشكر اسلامى و اين قواى مسلحه اسلامى است و آن كسى كه مىكوبد مسلمين را و آواره مىكند مسلمين عرب را و به تباهى مىكشد كشور اسلامى را به جرم اسلاميت، آن كس در سلك مسلمين نيست. هر چه هم فرياد بزند كه من مسلمم، فرياد بزند كه من شهادت مىدهم، لكن اين اسلام نفاق است كه بسيارى اين شهادتها را مىدهند و در صدر اسلام هم مىدادند، لكن منافقينى بودند كه بالاتر از ساير كفار بودند. و من از خداى تبارك و تعالى خواستارم كه ملتهاى مسلم را بيدار كند و ملت عراق را هوشيار كند، و خودشان را از قيد و بند اين قدرتهاى بزرگ و اين جرثومههاى فسادى كه به اسم اسلام، مسلمين را قتل عام مىكنند و به اسم اسلام احكام اسلام را زير پا مىگذارند و با اسم اسلام علماى اسلام را شهيد مىكنند، آن هم مثل سيد محمد باقر صدر كه مغز متفكر اسلامى بود و اميد اين بود كه اسلام از او بهره بردارىهاى زيادترى بكند و من اميدوارم كه كتابهاى اين مرد بزرگ مورد مطالعه مسلمين قرار بگيرد و انشاء الله خداوند تعالى او را با اجداد بزرگش محشور فرمايد و خواهر بزرگوار مظلومه او را هم با جده اش محشور كند و اميدوارم كه ملتاسلامى با قيام خود دست قدرتهاى بزرگ را از كشور خودشان كوتاه كنند.
والسلام عليكم رحمة الله و بركاته