پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
دوشنبه 11 اردیبهشت 1391 2:35 AM
بيانات امام خمينى در جمع اعضاى خانوادههاى شهدا و معلولين و گروهى از پاسداران واحد آموزش و عمليات سپاه پاسداران انقلاب اسلامى.
شهدا بودند كه شما را به اين مسندها نشاندند
بسم الله الرحمن الرحيم
در آستان سالروز ولادت پر بركت حضرت مهدى ارواحناله الفداه اين عيد سعيد بزرگ را بر همه مسلمين و بر همه مستضعفان جهان و ملت شريف ايران و شما برادرهاى عزيز و خواهرهاى محترم تبريك عرض مىكنم و سلامت و سعادت تمام مسلمين را و تمام مستضعفين را در مقابل مستكبرين از خداوند تعالى مسئلت مىكنم. من بعد از پانزده خرداد كه از حبس بيرون آمدم و مطلع شدم بر وقايعى كه در ايران اتفاق افتاده بود و بعد هم كه به قم آمدم و مواجه شدم با بعضى كسانى كه عزيزان خودشان را از دست داده بودند، گمان نمىكردم كه دنباله اين معنا براى من، اين صحنههايى كه حالا مىبينم باشد. من آنوقت مجروحين و شهداى پانزده خرداد را به اسم اينكه يك واقعه تاريخى بزرگ واقع شده است، گرچه يك بار سنگينى به عهده من بود و وقتى مواجه مىشدم با بعضى از كسانى كه عزيزان خودشان را از دست داده بودند، يك حال انفعال بايد بگويم براى من دست مىداد، من نمىدانستم كه بعد از پانزده خرداد هم ما مواجه خواهيم شد با يك همچو صحنههايى و با يك برادران عزيزى، خواهران محترمى كه عزيزان خودشان را از دست دادهاند و ما مواجه باشيم با خانوادههاى شهدا، خانوادههاى مصدومين و مضروبين و خود آنها. و گر چه اين يك مشتى از خروار است و در سراسر ايران اين مسائل هست و من بايد از همه شما عذر بخواهم به اينكه ما نتوانستيم و نمىتوانيم اين مصيبتهائى كه شماها تحمل كرديد و مصيبت براى همه ملت هم بوده است، نمىتوانيم ما جبران بكنيم. ما عاجزيم از اينكه به شماها تسليت بدهيم، لكن در آستان تولد حضرت مهدى ارواحناله الفداه به ايشان تسليت عرض مىكنم و از خداى تبارك و تعالى مىخواهم كه ظهور مسعود ايشان را نزديك كند و تشريف بياورند و ما هم جمال او را ببينيم و ايشان هم در ميان ما، شماها را از نزديك ببينند، گرچه ايشان مطلع هستند بر مسائل و مصائب، ما مرهون زحمتهاى شماها و عزيزان شماها هستيم.
و همه ملت ايران مرهون اين جوانهائى كه با مشت گره كرده نهضت را به اينجا رساندند و باز هم حاضرند لكن من نمىدانم كه آيا از اين قشرهايى كه امروز هم مخالفت با نهضت مىكنند چه بايد بپرسيم. اينها شما را ديدهاند، اينها بىاطلاعند از اينكه به شماها چه مصيبتهائى وارد شده است.
اينهائى كه طرفدارى از رژيم سابق مىكنند، اين قلمهاى مسمومى كه با نوشتههاى خودشان مىخواهند اين انقلاب را عقب بزنند و شكست بدهند، اينها هيچ وقت به فكر اين افتادهاند كه اين شهدا، اين خانوادههاى شهدا، در سرتاسر كشور ما كه عزيزهاى خودشان را از دست دادهاند، به آنها چه مىگذرد؟ اينها چه مىگويند؟ اينها چه مىكنند؟ اينها چه مىكنند؟ اينها براى كى با شماها مقابله مىكنند و معارضه و آيا اين ادارات دولتى و وزارتخانهها و همه گروههايى كه در اداره اين مملكت مشغول هستند، جواب شماها را چه مىدهند كه باز هم در عين حالى كه سفارش شده است كه اين كاغذبازى هاى مزخرف را و اين كارهاى ضد انقلابى را نكنيد، باز مىشنويم كه حتى براى شما كار شكنى مىكنند؟ اينها چه مىگويند؟ اينها چه هستند؟ اينهائى كه در راس هستند، چطور توجه به اين مسائل ندارند؟ چطور آقاى رئيس جمهور دخالت در اين امور نمىكند؟ چطور شوراى انقلاب در اين امور رسيدگى نمىكند؟ چه شده است اينها را؟ به كارهاى ديگر مشغولند اينها، ما مرهون اينها هستيم، اينها بودند كه شما را به اين مسندها نشاندند. اگر اينها نبودند، نه من اينجا بودم نه شما آنجا بوديد، نه آنها آنجا و نه دستجاتى كه مخالفت با اين نهضت مىكنند در اينجا. آنها كه مخالف نهضت هستند حسابشان عليحده است اما شمائى كه با نهضت هستيد و در امور اين كشور داريد دخالت مىكنيد، اداره اين مملكت دست شماها هست، چطور است كه شما رسيدگى به اين ادارات نمىكنيد؟ و اين وزارتخانهها، اين وزرائى كه اشخاصى تحت اداره آنها هست و باز هم از اين اشخاصى كه از رژيم سابق ماندهاند هست، اينها چه مىگويند؟ به اسلام عقيده ندارند؟ يا عرضه ندارند؟ نمىتوانند اين اشخاصى كه كارشكنى براى اين افراد مىكنند، براى اين معلولين حتى كارشكنى مىكنند و براى اين شهدا كار شكنى مىكنند نمىتوانند اينها، نمىفهمند اينها كه بايد اينها نشود؟ نمىدانند كه ايران مرهون اينهاست؟ نمىدانند كه رژيم منحوس شاهنشاهى را اينها از بين بردند و شما را به اينجا رساندند؟
اگر شاهنشاهى هستيد بگوئيد تا ما تكليفمان را با شما تعيين كنيم
اين چه وضعى است در اين مملكت؟ همه كه نمىشود، هميشه نمىشود كه با حرف مردم را قانع كرد. باز هم آرمهاى شاهنشاهى در كاغذهايشان هست، من نمىفهمم كه اينها چه اشخاصى هستند، باز هم مريضخانهها، مريضخانه بنياد فلان هست در ايران، باز هم تذكرهها، تذكرههاى شاهنشاهى هست، باز هم كاغذهاى اداره، كاغذهاى شاهنشاهى هست. اگر شاهنشاهى هستيد، خوب بگوئيد تا ما تكليفمان را با شما تعيين كنيم. تا من بگويم ملت با شما چه كند و اگر نيست، چرا اين آرمها را بر نمىداريد؟ چرا اين اشخاصى كه در اين ادارات مشغول فساد هستند، چرا اينهائى كه مشغول هستند كه جوانهاى ما را تباه كنند، در اين ادارات تصفيه نمىكنيد؟ من نمىدانم اين مملكت وضعش چه هست؟ بيست سال است كه اين ملت، ملت محروم دارد زحمت مىكشد، كشته مىدهد. پانزده خرداد آنقدر كشته داد و بعد هم هى پانزدههاى خرداد براى ما پيش آمد، اينهمه اينها به شهادت رسيدند، ما تا كى بايد مواجه با اين چهرههاى افسرده باشيم؟ ملت ايران تا كى بايد منتظر باشند كه شماها از آن
گرفتارىهايى كه مىگوئيد داريم در ادارات، بيرون بيائيد؟ تا كى صبر كند ملت ايران و تا كى شما مىخواهيد اصلاح كنيد امور را؟ يك سال و نيم بيشتر گذشته است از اين انقلاب و باز آرمهاى شاهنشاهى هست اگر شاهنشاهى هستيد بگوئيد. اگر تا ده روز ديگر، تا ده روز ديگر، در يكى از اين چيزهائى كه از ادارات صادر مىشود، عكس همان آرمهاى شاهنشاهى باشد و اسم آنها باشد، من با ملت مىگويم كه با شماها آن رفتار كند كه با شاهنشاه كرد. ما هى سكوت مىكنيم هى مىخواهيم مطالب را خودشان حل بكنند، معذلك به فكر اين حرفها كم هستند. چرا به فكر نيستيد؟ چرا شوراى انقلاب به فكر اين مطلب نيست؟ چرا رئيس جمهور به فكر اين افراد نيست؟ اين امور نيست؟ به آن حرفهائى كه مىزنيد، يكقدرى هم عمل كنيد. شما همه مخالفيد با شاهنشاهى، راس شما، آنهائى كه در راس هستند كه من مىشناسمشان، اينها همه مخالفند با اين وضع، مخالفند با اوضاع سابق، اسلامى هستند، لكن مسامحه مىكنند. من نمىفهمم اين مسامحه چيست؟ در همين دو سه روز براى من يك چيزى آوردند كه تذكرهاى بوده است كه همان آرم شاهنشاهى و همان كثافتكارى ها. در وزارت خارجه و در همه وزارتخانهها همه مراكز، فساد، بايد اصلاح بشود اين امور، نمىشود اينطور، اگر عاجزند، كنار بروند تا ما افرادى پيدا بكنيم كه عاجز نباشند و اگر عاجز نيستند، چرا عمل نمىكنند.
من از شماها عذر مىخواهم، من از ملت ايران عذر مىخواهم، من از ملت ايران عذر مىخواهم، من از اين مادرهائى كه بچههاى خودشان را از دست دادند، معذرت مىخواهم، من از اين برادرهائى كه عزيزان خودشان را دادند، از دست دادهاند، معذرت مىخواهم، من از اين ارتشىهايى كه جوانان خودشان را از دست دادهاند، از اين پاسدارها كه جوان هاى خودشان را از دست دادهاند و برادران خودشان را، معذرت مىخواهم كه عرضه اين را ندارم كه كار را درست كنم. من از حضرت مهدى سلام الله عليه، من از پيشگاه پيغمبر اكرم معذرت مىخواهم، من از پيشگاه ولى عصر امام مهدى سلام الله عليه معذرت مىخواهم، من از پيشگاه ملت ايران معذرت مىخواهم، من از شما برادران، برادران ارتشى، برادران پاسدار، برادران ژاندارمرى و ساير قواى انتظامى كه در راه اسلام جوانهاى خودشان را دادند، معذرت مىخواهم. ما نتوانستيم براى شما كارى انجام بدهيم، ما ضعيف هستيم، ما باز گرفتار كاغذ بازى هستيم، ما باز گرفتار آرم شاهنشاهى هستيم. مملكت ما باز مملكت شاهنشاهى است، وزارتخانههاى ما، وزارتخانههاى ما باز وزارتخانههاى طاغوتى است و ما نتوانستيم اينها را اصلاح كنيم. بايد به اسرع وقت اصلاح شود و اگر اصلاح نشود به اسرع وقت اصلاح مىكنيم.
خداوندا! ملت ما را، ملت مظلوم ما را از همه گرفتارىها نجات بده. خداوندا! كسانى كه دست اندر كار هستند، قواى تقنينى، قواى اجرائى، قواى قضائى و كسان ديگرى كه در راس اين امور هستند، توفيق بده كه بتوانند عمل كنند. خدايا! به اين اشخاصى كه با قلم خودشان، با قدم خودشان و با نطقهاى خودشان، كارشكنى براى اين نهضت اسلامى مىكنند، هدايت كن، آنها را به آغوش ملت برگردان، عطوفت به آنها عنايت كن كه بفهمند در مقابل اينهمه مصائب چه دارند مىكنند. خداوند شما
را و همه ملت ايران را در محضر مبارك امام زمان ارواحنا فداه آبرومند كند. شما غم نداشته باشيد كه پشتيبان شما خداست و امام عصر سلام الله عليه. در محضر او واقع شد همه اين امور. خداوند انشاءالله به همه ملت اسلام در سراسر دنيا و به ملت شريف ما قدرت عنايت فرمايد كه ما و ملتها بتوانند مقاصد اسلامى را پياده كنند. خداوند به همه ما قدرت بدهد كه در مقابل شياطين و در مقابل كسانى كه مخالف اسلام و مقاصد اسلام هستند، با قدرت ايستادگى كنيم.