0

مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  2:25 AM

 

صحيفه نور ج 11 صفحه 61

تاريخ: 29/9/58

بيانات امام خمينى در جمع راهپيمايان كفن پوش كورانده و دانش‏آموزان دبيرستان الفتح نهاوند

قيام براى خدا شكست ندارد

بسم الله الرحمن الرحيم‏

از همه آقايان محترم، برادرهاى عزيزم كه از اطراف، پاى پياده آمديد تشكر مى‏كنيم. ملتى كه اينطور تحول پيدا كرده است كه در سرماى اين راه‏ها، با رنج، جوان‏هايش پياده مى‏آيند و غسل شهادت مى‏كنند و پيشقدم براى شهادت هستند، پيروزند. شما جوانان پيروزيد انشاءالله و آنها كه گمان مى‏كنند كه با يك ترورى، با يك راه انداختن ناراحتى‏هائى مى‏توانند اين ملت را از راه خودش منحرف كنند اشتباه مى‏كنند.

ملت ما بيدار شده است و قيام كرده است و قيام براى خدا، كسى كه قيام براى خدا كرده است اين شكست ندارد و كشته شدن بعضى افراد هر چه هم شخصيتى باشد، در روحيه ملت ما تأثير بد ندارد بلكه بيشتر تهييج مى‏كند. ملت ما ملتى است كه مى‏خواهد كار بكند، دانشجوئى كه براى خدا مى‏خواهد اين نهضت را برساند به آخر، كشاورزى كه براى خدا اين نهضت را به آخر برساند هر چه هم با او مقابله كنند، هر چند ناراحتى ايجاد كنند و هر چه هم جار و جنجال كنند دشمن‏هاشان، فايده براى آنها ندارند اينها بيشتر به ميدان مى‏آيند. عمده اين است كه راه، راه خداست و اسلام است و جوان‏هاى ما اين راه اسلامى را رفته‏اند و مثل سابق ديگر نيستند كه از يك تشر دولت، از يك پاسبان وحشت داشته باشند، اينها ديگر از هيچ چيز ترس ندارند، چنانچه در خيابان‏ها رفتند و در پشت بام‏ها رفتند و مقابله كردند با دشمن‏ها، مقابله كردند با توپ و تانك و پيش بردند و از اين به بعد هم انشاءالله پيش مى‏برند.

شما نهضت‏تان براى خدا بوده است‏

لكن دو شرط در پيشرفت هست. يك شرط اين است كه براى خدا باشد، اگر چنانچه يك قيامى براى خدا باشد خداى تبارك و تعالى كمك مى‏كند. از كمى جمعيت نترسيد، ولى بحمدالله جمعيت‏هاتان زياد است. در صدر اسلام يك جمعيت سى هزارى به دو تا امپراطورى كه به همه جهازهاى سلاحى مجهز بودند و يكى‏شان هفتصد هزار نفر يا هشتصد هزار نفر نظامى مجهز به جنگ آورده بود، اينها با سى هزار نفر غلبه كردند. يكى از سردارهاى اسلام آنوقت گفت كه شصت هزار نفر

صحيفه نور ج 11 صفحه 62

جلو آمدند پيشاهنگند از دشمن و دنبال آنها هم هشتصد يا هفتصد هزار نفر دشمن هست، ما اگر يك ضربه‏اى به اينها نزنيم اينها جرى مى‏شوند. اين سردار گفت كه سى نفر همراه من بيايد شب مى‏رويم و به اين شصت هزار نفر شبيخون مى‏زنيم، سى عدد. تمام لشگرشان هزار نفر بود گفتند كه آخر شصت هزار نفر هم آدم مقابل دو هزار نفر نمى‏شود. بالاخره راضى‏اش كردند اين را كه شصت نفر ببرد، هر آدم مقابل هزار نفر. شب، شبيخون زدند و تار و مارشان كردند، شكست‏شان دادند، شكستى كه بعد منتهى شد به اينكه آن لشكر بعد را هم اينها شكست دادند.

چه بود كه شصت نفر آدم، شصت هزار نفر آدم را، شصت نفر آدمى كه مجهز به آن جهازها نبودند، شصت هزار آدم را كه به آن جهازها مجهز بودند شكست دادند. براى اين بود كه اينها يافته بودند اين مطلب را كه ما اگر كشته بشويم به شهادت مى‏رسيم. با اين روحيه قوى، كه ما بكشيم سعادتمنديم، كشته بشويم هم سعادتمنديم، با اين روحيه قوى با همچو روحيه‏اى پيش رفتند و شكست دادند. در عين حالى كه لشكر اسلام در آنوقت يك لشكر بسيار ضعيفى از حيث قواى مادى، و تجهيزات جنگى هم نداشتند، هر چند نفرشان گاهى يك شمشير، يك شتر، اسب كم و گاهى وقت‏ها يك روز، يك شبانه روز را با يك خرما يك نفر آدم زندگى مى‏كرد و در يك نقلى هست كه در يك جنگى يك خرما را اين مى‏گذاشت دهن خودش يك قدرى شيرين مى‏شد، مى‏داد به رفيق خودش، او مى‏داد به رفيقش، او به رفيقش، او مى‏داد، او مى‏داد تا آخر، اما روحيه قوى بود. قدرت روحى، آن قدرت روحى است كه انسان را پيروز مى‏كند، هر چه تجهيزاتشان زياد باشد و هر چه هى عيش و نوش داشته باشند، روحيه‏شان ضعيف است. ملت ما الان روحيه قوى است. بحمدالله در اين كشاورزهاى ما، اين دانشجوهاى ما، اين طلاب علوم دينيه ما و امثال اينها آنطور نيست كه مشغول عيش و نوش باشند. عيش و نوش پيش آنها - چيز نيست مطرح نيست، دلشان قوى است، زندگى‏شان در اينجا هر چه مى‏خواهد باشد طرف‏هاى ما اينطور هستند كه در عيش و نوش هستند. دشمن‏هاى ما مى‏خواهند براى دنيا بزنند، شما براى خدا مى‏خواهيد جنگ بكنيد يا نهضت‏تان براى خدا بوده است، آنها براى دنيا بوده. اين دو تا فرق، فرق بين اين دو تا خيلى زياد است كه يك دسته‏اى براى خدا قيام كنند، يك دسته‏اى براى دنيا. آن كه براى دنياست تا ببيند شايد دنيايش متزلزل مى‏شود فرار كند. آن كه براى خداست تا آخر هم فرار نمى‏كند. در اين جنگ‏هائى كه از صدر اسلام واقع شده يك امور آموزنده است، خيلى امور آموزنده براى ماهاست. در يكى از افرادى كه به حسب تاريخ يك فرد با يك فرد ديگرى مقابل شده بود، آن طرف كه دشمن بود نيزه را زد به سينه يا شكم اين مسلمان از آن طرف بيرون و او توى اين نيزه دويد و او را كشت، يعنى نيزه تو شكمش بود فشار داد و همان تو نيزه آمد اينجا رسيد و او را كشت. در يك جنگ قلعه‏اى كه قلعه داشتند آنها، مسلمين بيرون قلعه بودند و آنها در داخل قلعه مى‏خواستند اين مى‏خواستند اينها فتح كنند آن قلعه را، راه نبود درها بسته در و ديوارها بلند، يكى‏شان داوطلب شد كه من روى سپر مى‏نشينم و سپر و نيزه‏ها را بگذاريد زيرش و بلند كنيد تا من برسم به ديوار، من مى‏روم تو اين قلعه و راه را باز مى‏كنم. همين كار را كردند،

صحيفه نور ج 11 صفحه 63

رفت آن طرف و در عين حالى كه اهل قلعه هم، خوب، افرادى بودند، قلعه را باز كرد. وقتى روحيه قوى باشد، اعتماد به خدا داشته باشد، وقتى يك جمعيتى به خدا اعتماد داشته باشد اين جمعيت پشتوانه‏اش خداست و جمعيتى كه پشتوانه‏اش خداست شكست ندارد. يكى اين است كه بايد همين روحيه را تقويت كرد. هرچه نصرت مى‏خواهيد دست اوست. گمان نكنيد كه ايران، ملت ايران خودش يك همچو قدرت بزرگى را، يك همچو قدرتى كه همه هم دنبالش بودند خودش بدون تاييدات غيبى كه شد شكست داد. ايران چه از بچه‏هاشان تا پيرمردشان و تا جوان‏هاشان، همه، همه قشرها با سلاح الله اكبر پيش مى‏رفتند و مى‏گفتند ما جمهورى اسلام را مى‏خواهيم.

خداى تبارك و تعالى وضعى پيش آورد كه دشمن‏هاى ما همچو ترسيدند كه نتوانستند بمانند، دست به سلاح به آنطورى كه مى‏خواستند ببرند، نبردند يعنى يك مانع غيبى مانع شد از اينكه اينها مثلاً با آن سلاح‏هائى كه داشتند بيايند همه تهران را، همه قم را و ساير جاها را بمباران كنند و آنها را همچو ترساند كه اين سلاح را به كار نتوانستند ببرند. از آن طرف وقتى كه هجوم آورد به آنها، تمام قشرهائى كه مادون آن طبقه اول فاسد بود پيوستند به ملت. اينها كارهائى بود كه خداى تبارك و تعالى كرد كه دشمن را برگرداند، دوست كرد و آنها هم كه در راس بودند همچو خوفى در دلشان انداخت كه ديگر نتوانستند مقابله كنند.

حافظ الهيت نهضت و وحدت كلمه باشيد

اين روحيه اسلامى اگر بخواهيد و مى‏خواهيد كه انشاءالله پيروز بشويد و مملكت‏تان مال خودتان باشد، شما تا حالا مملكت خودتان نبود، شما زحمت مى‏كشيديد ديگران نفعش را مى‏بردند، زحمت‏ها مال خودتان باشد، ديانت‏تان محفوظ، همه حيثيت مملكت‏تان محفوظ باشد، اين جهت الهيتش را حفظ كنيد، اين خدائى بودن را حفظ كنيد و مرتبه اجتماعتان را حفظ كنيد اين اختلافاتى كه گاهى وقت‏ها مثلاً توى دهات پيدا شود، توى شهرستان مى‏شود، وقتى بررسى كنيد اختلافات سر چيزهاى جزئى است كه ارزش اين ندارد كه با آنها براى چيزهاى جزئى اختلاف كنيد كه حالا زياد هست براى ايجاد اختلاف، حالائى كه از هر جهت مأيوسند و ديدند كه قدم به قدم اين ملت دارد پيش مى‏رود نمى‏خواستند كه اين ملت پيش برود و اين مرد خائن از ايران برود، تا بيرونش كرديد، بعدش نمى‏خواستند كه آن جانشين‏هاى فاسدش بيرون بروند، آن هم اقدام كرديد تا بيرونش كرديد، بعد هم نمى‏خواستند كه اين جمهورى اسلامى را مردم به آن رأى بدهند، اقدام كرديد پيروز شديد، بعد هم نمى‏خواستند مجلس خبرگان پيدا بشود، باز هم رأى داديد تا پيروز شديد، بعد هم نمى‏خواستند كه قانون اساسى را مردم رأى بدهند، باز هم رأى داديد تا پيروز شديد.

اينها مى‏بينند شما در هر قدم پيروزى با شماست، هر چه آنها جديت مى‏كنند و سمپاشى كنند در اين ملت تأثير ندارد حالائى كه سمپاشى كردند و اين بساط درست كردند، يك قشر بزرگى از ملت ما همه هم مسلمان هستند و ميل دارند كه اين اسلام در اين عالم پيدا بشود، در اين محيط پيدا بشود، بعد بازيشان دادند كه آنها قهر كنند و رأى ندادند، در عين حال شانزده ميليون رأى دادند به اين قانون‏

صحيفه نور ج 11 صفحه 64

اساسى شانزده ميليون معنايش آن است كه آن مقدارى كه حق‏داشتند رأى دادند يك عده كمى هم رأى خلاف دادند، صد نود رأى، شايد يك قدرى بيشتر. اينها مى‏بينند كه همچو سنگر به سنگر اينها پيش مى‏برند و آنها خالى مى‏كنند سنگر را. چه بكنند؟ حالا شخصيت‏ها را ترور كنند، خيال مى‏كنند، در عين حالى كه ديدند يك شخصيتى كه ترور مى‏كنند سرتاسر ايران تظاهر مى‏كنند و قوى‏تر مى‏شود معذلك از بى‏عقلى‏شان باز اين كار را انجام مى‏دهند. الان در ترور مرحوم آقاى مفتح رحمةالله عليه مى‏بينيم كه باز مردم به هيجان آمدند. اينها از امورى است كه خدا وسيله‏اش را فراهم مى‏كند منتها اينها خيال مى‏كنند كه اگر اين كار بشود ديگر اين ملت عقب مى‏نشيند. ملت از چى چى مى‏ترسد، ملت ترس ديگر ندارد. لكن اين دو جهت را حفظ كنيد، برادر باشيد، در دهات هوشيار باشيد كه اين اشخاص فاسد خصوصاً در آن طرف‏هاى شما، اين اشخاص فاسد نيايند بين شما و برادرهاتان فتنه كنند، كه هر كس آمد يك كارى مى‏خواهد بكند با برادرانتان كه بينتان اختلاف بيندازد، اين از همان‏هائى است كه مى‏خواهد اين نهضت پيش نرود. با برادرانتان دوست باشيد. شما همه اهل يك مذهب، يك دين، اهل يك كتاب، براى خاطر يك امر جزئى دنيا نبايد انسان برادرش را، قوت ايمانش را از دست بدهد، خصوصاً در يك همچو چيزى كه دشمن پشت سر ما ايستاده است. انشاءالله خداوند همه‏تان را حفظ كند و موفق باشيد.

والسلام عليكم و رحمةالله‏


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها