0

مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  2:20 AM

 

صحيفه نور ج 10 صفحه 48

تاريخ: 3/8/58

بيانات امام خمينى در جمع اعضاى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى شهرستان بابل

آشوب ضدانقلابيون سدى براى انجام اقدامات عمرانى در كشور

بسم الله الرحمن الرحيم

من اين چيزهائى كه شما خوانديد، نه اينكه دفعه اول بوده كه مى‏شنوم، ما از اول كه اين انقلاب بحمدالله به آن پيروزى نسبى رسيد و سى و پنج ميليون جمعيت از حبس‏ها بيرون آمدند و بيرون ريختند، و بعد از آنى كه از آن جهت هجمه‏اى بيرون آمدند، به فكر خودشان افتادند و توجه‏شان از نهضت كم شد و به فكر گرفتارى‏ها افتادند، تقريبا هر روز چندين مرتبه يا در كاغذها مى‏خوانيد يا در صحبت‏ها مى‏شنويد. نه اين است كه ما غافل باشيم از اين مسائل، اين مسائل معلوم است و شما مى‏دانيد كه اقلا حالا ما وقتى صرفنظر از دو هزار و پانصد سال بكنيم، در اين پنجاه و چند سال برنامه اين بوده است كه وضعيت ايران - آشوب - به آشوب بكشند، به تباهى بكشند، يعنى همه چيز ما را از بين ببرند. كشاورزى را كه خود شما مطلع بر آن هستيد مى‏بينيد كه چه به روزش آوردند به اسم اصلاحات و همه چيز را، همه جا را عقب مانده نگه داشتند كه الان كه از هر جا كه مى‏آيند مى‏گويند، هر گروهى كه مى‏آيند مى‏گويند كه اينجائى كه ما هستيم از همه جا بدتر است. از كردستان همين حرف را مى‏زنند، از بختيارى همين حرف را مى‏زنند، از بلوچستان همين را مى‏گويند، از خوزستان همين را مى‏گويند و اين براى اين است كه در همه جا اين حرف‏ها هست. اين عقب‏افتادگى‏ها و نگه داشتن مردم را در فقر و فاقه و بردن ذخاير ملت و دادن به دشمن‏هاى اسلام به طور رايگان، تقريبا اين مساله، مسائل را پيش آورده است و مسائل هم بيشتر از اينهاست كه شما مى‏گوئيد. شما يك مقدارش را البته گفتيد، لكن مى‏دانيد كه بيشتر از اينهاست، لكن به مملكتى كه اولا جمعيت سى و پنج ميليونى يكدفعه از اختناق بيرون آمد و آزاد شده، اين تقريبا بعد از آزادى، همه براى خودشان حق قائلند كه در همه مسائل دخالت كنند و بايد هم بكنند. خوب، مسائل، مسائل خودشان است، لكن بايد فكر اين هم بكنند كه آيا اين مسائل كه ذكر مى‏شود، همه‏اش قابل حل است به اين زودى‏ها؟ اين خانه ندارى مردم، اين فقر و فلاكت مردم، اين زاغه‏نشينى مردم، اين عقب‏ماندگى اقتصاد، اين فاسد شدن رژيم، كار كردن و - عرض مى‏كنم - كشاورزى و امثال ذلك، اينها قابل اين است كه يك دولتى، يك جمعى مثلاً بتوانند اين را به اين زودى‏ها به حال اول، يعنى نه به حال اول، به حال صحيح برگردانند؟ اين البته وقت لازم دارد. از آن طرف هم كه شما مى‏بينيد كه مهلت نمى‏دهند به دولت، مهلت نمى‏دهند به ما كه بتوانيم با يك فراغى

صحيفه نور ج 10 صفحه 49

فكر اين مسائل را درست بكنيم، آشوب بپا مى‏كنند. خوب، در يك كردستانى كه آشوب هست، زد و خورد هست و دائما فتنه‏گرى هست، مى‏شود در آنجا حالا اسفالت بكنند؟ در نظر بگيرند آسفالتش بكنند؟ جنگ است در يك حال جنگ نمى‏شود كه اسفالت كرد، نمى‏شود كه خانه سازى كرد، نمى‏شود كه كارهاى عمرانى كرد و در يك حالى كه دامن دارند مى‏زنند به اينكه مردم را مايوس كنند از اين مسائل، باز مردم را مى‏خواهند كنار بگذارند، مايوس بكنند تا اينكه آن قدرتى كه مى‏تواند كارها را انجام بدهد و آن قدرت ملت است متشتت بشود و مايوس بشود و نتواند كار بكند، بايد همه اين امور را در نظر گرفت.

پوچى شايعات مفسده جويان‏

اين مسائل كه گفتيد بسياريش در دست مطالعه است كه انجام بدهند. همين ديروز كه بعضى از آقايان اينجا بودند، راجع به همين، بعضى از مسائل كه گفتيد، با من صحبت كردند و - عرض مى‏كنم كه - بناست كه مطالعه كنند و عمل بكنند. شما خيال نكنيد كه به فكر ما نيستيم. - ما - مى‏بينيد كه الان همه اينجا هستند و مسائل خودشان را مى‏گويند و بعد از شما هم باز يك دسته ديگر هستند، بعد از آنها هم باز يك دسته ديگر هستند و ما بايد بالاى پشت‏بام برويم با مردم تماس بگيريم، پائين و اينجا و در عين حال مى‏بينيد كه آنهائى كه مى‏خواهند مفسده كنند مى‏گويند كه فلانى اصلاً كسى با او ملاقات نمى‏كند. الان شما كه اينجا هستيد، آنها نشسته‏اند با قلم خودشان مى‏گويند كه با فلانى كسى ملاقات نمى‏كند، يك كانال دارد و آن هم مثلاً بعض از اهل علم هست. در صورتى كه من از صبح كه پا مى‏شوم (كه شما مى‏دانيد خوب، من سنم هشتاد سال است) از صبح كه پا مى‏شوم تا ظهر كه گاهى وقت‏ها نماز ظهرم يك قدرى هم عقب مى‏افتد، با مردم مختلف، با اشخاص مختلف، با زن‏ها، با مردها، با اهل علم، با غير اهل علم طوايف مختلف با من صحبت مى‏كنند و حرف‏هايشان را مى‏زنند، همانطور كه شما داريد مى‏گوييد، شما حرف‏هايتان را زديد. اينها كه مى‏گويند كه فلانى كسى با او ملاقات نمى‏كند نظرشان اين است كه به مردم حالى كنند كه فلانى نمى‏تواند كار بكند براى اينكه هيچ اطلاعى از هيچ جا ندارد، براى اينكه هيچ اطلاعى از جائى ندارد نمى‏تواند يك كارى انجام بدهد. در صورتى كه من از همه جاها مطلعم. الان مسائلى كه آقا راجع به كردستان مى‏گفتند، من مطلع بودم، آن مسائل را بيشترش را مطلع بوديم.

اسلام، خطرى براى مستكبران و رباخواران‏

و مسائلى كه الان شما چيز كرديد، مسائلى است كه مكرر صحبت شده است، عرض مى‏كنم كه در فكر هستيم و شما مطمئن باشيد كه اسلام براى مستضعفين است. من اشخاصى كه سرمايه‏دارها بودند، اشخاصى كه - عرض مى‏كنم كه - كارخانه‏دارها بودند، مكرر اينجا، جمعيت‏شان گاهى آمدند اينجا، من با آنها صحبت كردم گفتم به اينكه نمى‏شود اينطور كه يك دسته‏اى آنطور زندگى بكنند و

صحيفه نور ج 10 صفحه 50

آنطور حتى براى سگ‏هايشان اتومبيل داشته باشند و يك دسته ديگر توى اين زاغه‏ها باشند كه هر ده نفرشان يك سوراخى، اصلاً قابل تحمل نيست. و من اعلام خطر كردم به آنها گفتم اگر خداى نخواسته يك وقت مردم، در متن اسلام انفجار پيدا بشود، يك وقت اين است كه در زمان طاغوت يك چيزى واقع مى‏شد، خوب، مى‏گفتند طاغوت است و ماها هم به آنها مى‏گفتيم كه انشاءالله اسلام اگر تحقق پيدا كند، كارها انشاءالله درست مى‏شود و حالا هم همان معنا را مى‏گوييم، يك وقت اين است كه در اسلام خداى نخواسته يك ياسى پيدا بشود براى خاطر اينكه ما هم نتوانيم اين اشخاص فاسد را بكشيم يك قدرى پايين و اين مستضعفين را يك قدرى بالا و به هم نزديكشان بكنيم، اگر يك انفجارى پيدا بشود با ياس از اسلام، هيچ قدرتى نمى‏تواند خاموشش كند و اين خطرى است براى اين طبقه‏اى كه به فكر نيستند. من به آنها نصيحت كردم، حالا هم به همه كسانى كه داراى اموال زياد هستند نصيحت مى‏كنم كه شما فكر بكنيد، بدانيد كه اگر خداى نخواسته اين جمعيت مايوس بشوند، انفجار در آنها پيدا بشود، همه شما، همه ما از بين خواهيم رفت. بايد فكرى بنشينيد بكنيد خودتان، خودتان فكر بكنيد، البته آنها فكر نكنند، ما فكر مى‏كنيم، اينطور نيست كه ما فكر نكنيم، ما با وجوه شرعيه، با ولايت الهيه با آنها عمل مى‏كنيم. من در نجف هم كه بودم، در صحبتى كه، مصاحبه‏اى كه از لوموند آمدند كردند گفتم به آنها كه ما وضعمان چه جورى است. خودمان آنهائى كه داراى كذا و كذا هستند به حساب مى‏كشيم و حساب‏هايشان را رسيدگى مى‏كنيم و اسلام اينطور نيست كه همچو اجازه بدهد كه اين دسته آنطور، آن دسته آنطور، اين ابدا اسلام همچو اجازه‏اى را نداده. اينها بايد حساب‏هايشان كشيده بشود، اينها اصلاً حساب نداشتند با اسلام، رباخوارها بايد حسابشان كشيده بشود در موقعش، البته حالا هم مى‏كنند اما بايد به طور صحيح بشود. در هر صورت شما متوجه باشيد به اينكه ما مى‏دانيم اين گرفتارى‏ها را و من مى‏دانم كه در بعض از جاها. و اما راجع به اينكه گفتيد هماهنگ نيستند اين دادگاه‏ها، همين معنا در چند روز پيش از اين، در قم يك اجتماعى از همه اينها شد و همه را دعوت كردند و يك وضع هماهنگى را پيشنهاد كردند، و انشاءالله اين هم درست خواهد شد و ما مى‏دانيم كه خوب بعضى از اشخاص هستند و حتى بعضى از معممين هستند كه درست عمل نمى‏كنند و ما بايد البته با تدريج آنها را اصلاح بكنيم. درست خواهد شد، مطمئن باشيد.

شما بوديد كه با مشت خالى اين دولت قوى را، اين قدرت شيطانى را شكستيد و به جهنم فرستاديد. شما حالا از چه مى‏ترسيد؟ از چهار تا دموكرات كه ترس ندارد و چهار تا دزد. اينها دزدهائى هستند كه من يادم هست، شما شايد هيچ كدام يادتان نباشد كه دزدها مى‏آمدند، حتى در خمين كه ما بوديم، وقتى ريختند كه مى‏خواستند خمين را بگيرند منتها مردم جلوگيرى كردند، اينها هر روز سر گردنه‏ها بودند و دزدى مى‏كردند. ولى در يك مدتى دزدى‏ها همه متمركز شد در يك جا و او در پيش رضاخان و پسرش، همه دزدى‏ها را متمركز كردند در يك جا، جلو گرفتند از ساير دزدها اما دزدى‏ها را خودشان كردند. حالا آنها رفتند و يك قدرى بر آنها آزادى پيدا شده و چهار تا دزد هم دزدى مى‏كند. از اين چهار تا دزد چه كسى بايد بترسد؟ هيچ كس از اين چهار تا دزد نمى‏ترسد. اينها اصلاح مى‏شود،

صحيفه نور ج 10 صفحه 51

درست مى‏شود.

برترى انقلاب ايران در مقايسه با ساير انقلابات به دليل ماهيت اسلامى آن است‏

شما اگر ملاحظه كنيد آن انقلاباتى كه در ساير جاها و كشور پيدا شده، انقلابات، انقلابى كه در شوروى پيدا شده است، شصت و چند سال از آن مى‏گذرد الان هم نابسامان است، الان هم در آن فساد هست. ميليون‏ها آدم را اينها مى‏كشتند در اين انقلابات، ميليون‏ها آدم. الان يك انقلاب‏هاى جزئى كه واقع مى‏شود مى‏گويند - كشتارش - دو ميليون جمعيت كشته شده. اين انقلاب ايران از باب اينكه انقلاب اسلامى بود، يك انقلابى بود كه وقتى آنها كه بر انقلاب تسلط پيدا كردند اعتقاد به اسلام داشتند، نمى‏ريختند بيخودى مردم را قتل عام بكنند، اين انقلاب بهترين انقلاب‏هائى است كه تاكنون واقع شده است. البته كشتار هم داشته است، لكن كم بوده زياد نبوده، از آن طرف هم اشخاصى كه در مركز فساد بودند، اشخاصى كه چندين سال مردم را به آتش كشيدند، چندين سال قتل عام كردند، اينها هم به سزاى خودشان يك مقدارى رسيدند هم فرار كردند وليكن از همه انقلاب‏هائى كه در عالم پيدا شده است اين انقلاب اسلامى ايران براى خاطر اينكه اسلامى بوده از همه بهتر است و يك انقلاب صحيح است، يك انقلاب اسلامى است. و لهذا بعد از انقلاب يك آزادى مطلقى به همه داده شد. شما خيال مى‏كنيد در انقلابات ديگر آزادى مى‏دهند؟ آزادى به مردم نمى‏دادند. بعد از انقلاب تمام مطبوعات را جلويش مى‏گرفتند، تمام مجالس را جلويش مى‏گرفتند، همه دستجات را جلويش مى‏گرفتند، همه را به طور اختناق جلويش مى‏گرفتند به اسم اينكه انقلاب، در انقلاب بايد اين چيزها بشود، لكن اين انقلاب اسلامى جلوى هيچ طايفه‏اى را نگرفته، جلوى هيچ قلمى را نگرفت. چند ماه كه معلوم شد كه مى‏خواهند توطئه كنند، توطئه‏گرهائى كه بر ضد اسلام مى‏خواستند توطئه بكنند، يك چند نفرى را جلويشان را گرفتند كه نه، چه بكنيد. حالا هم يك قلم‏هاى فاسد باز مى‏گويند چرا جلوى فلان مجله، چرا فلان مجله، نمى‏دانند اينها، خوب، آن مجله، روزنامه كذا تمام چيزش از اسرائيل بوده است. اينها مى‏خواهند كه، توقع اين را دارند كه اسرائيل هم كه در اينجا مى‏خواهد توطئه كند نبايد جلويش را گرفت، بايد آزاد كرد قلم را. قلم آزاد، قلمى است كه توطئه‏گر نباشد. قلمى آزاد است، روزنامه‏اى آزاد است كه نخواهد اين ملت را به عقب و به تباهى بكشد. اين قلم‏ها همان سرنيزه سابق است كه مى‏خواهند ملت را به تباهى بكشند اينها. البته ملت تحمل نمى‏كند كه جوان‏هايشان داده، حالا چهار نفر پشت ميزنشين و بالانشين بنشينند و طرح بدهند و درست بكنند و بگويند كه قلم آزاد نيست، چه آزاد نيست. كدام قلم‏ها آزاد نيست؟ قلم‏هاى فاسد آزاد نبايد باشد. الان هم فاسدهاشان خيلى‏هايشان آزادند منجمله همين قلم‏هائى كه مى‏گويند چرا آزاد نمى‏گذاريد، اينها هم توطئه‏گر هستند.

با دل محكم و مشت گره كرده نهضت را به پيش ببريد

در هر صورت شما مطمئن باشيد، با دل محكم، با مشت گره كرده و محكم به جلو برويد و شما

صحيفه نور ج 10 صفحه 52

پيروزيد، اما شرط اين است كه آن نهضت به همان وضعى كه آمد، به همان قدرتى كه آمد، حفظش كنيد. حالا هى نرويد سراغ اينكه من چيزى ندارم، توى اداره مثلاً جاى من كمتر از كسى است. اينها چيزهاى بعد از انقلابى است يعنى يك بيمارى بعد از انقلاب. بيمارى‏هاى بعد از انقلاب مضر است، آن توجه كردن به اينكه حالا، حالا من چه بايد داشته باشم، ندارم، مثلاً من بايد مقامم چه باشد، نيست.

و اين چيزهائى كه مى‏بينيد گفته مى‏شود، البته يك دسته ما مى‏دانيم كه دسته‏اى هستند كه زاغه‏نشين‏ها، ما مى‏بينيم، متاسفيم براى آنها، متاثريم براى اينها، لكن اينطور نيست كه به فكر اينها نباشند، به فكر اينها هستند، به تدريج دارد مى‏شود. همين الان كه اينهائى كه در بنياد مستضعفين بودند، آمدند اينجا چيزهايشان نشان دادند كه ما اينقدر عمل كرده‏ايم، اينقدر خانه درست كرده‏ايم. دارد مى‏شود. البته سى ميليون جمعيت كه بيشترشان (اگر نگوييم بسيارى‏شان) بى‏خانمان و زندگى صحيح ندارند، يك همچو چيزى بايد با تدريج درست بشود، پهلويش بگذاريد اينكه اقتصاد ما را از بين بردند بكلى، قرض‏ها را هم گذاشتند به دوش ملت ما و از بانك‏ها قرض كردند و هر چه كه داشتند برداشتند بردند، همه اينهائى كه شما مى‏بينيد، فرض كنيد اين چيزهائى كه اينها داشتند گرو بانك‏هاست و پول از آن گرفته‏اند، اينها در چند ماه قبلش معلوم مى‏شد كه به فكر اين بودند كه از بين خواهند رفت، دنبال اين بودند كه همه چيز را ببرند و بردند همراه خودشان.

قيام براى خدا شكست ندارد

ولى خدا با ماست و خدا با شماست و كسى كه براى خدا كار مى‏كند، قيام براى خدا مى‏كند اين از هيچ چيز نبايد بترسد، يعنى از اينكه شكست هم بخورد نبايد بترسد. اين شكست نيست. ما براى خدا كار مى‏كنيم. سيدالشهدا هم شكست خورد اما براى خدا كار مى‏كرد و شكست داد، در عين حالى كه در صورت شكست خورد، شكست داد شما هم انشاءالله پيروز خواهيد شد و انشاءالله اميدواريم كه آنطورى كه ما مى‏خواهيم اسلام تحقق پيدا بكند، اسلام متحقق بشود وقتى كه متحقق شد همه چيزها درست خواهد شد.

و از مجلس خبرگان گله نكنيد آنها علماء هستند، آنها در فكر همه چيز هستند، طرح دارند آنها - خيال نكنيد - همين كسى كه از مجلس خبرگان و عضو آنها بود ديروز پيش من بود، طرح دادند اينها. خيال نكنيد كه اينها مى‏خواهند مستكبرين را دوباره سر كار بياورند، اصلاً مطرح نيست اين مسائل، نه در مجلس خبرگان مطرح است و نه پيش مسلمان. يك كسى كه مسلمانى فكر مى‏كند، مطرح است كه بخواهند دوباره بساط غارتگرهاى سابق و رباخورى‏هاى سابق و نمى‏دانم سوار شدن به دوش كشاورزها و اينها و آن بساطى كه خان‏ها براى كشاورزها درست مى‏كردند؟ هيچ اين مطرح نيست و هيچ خوف اينها را نداشته باشيد و گول اينهائى كه از مجلس خبرگان هى تكذيب مى‏كنند، فريب نخورند، اينها همان‏ها هستند كه مى‏خواهند كه مجلس خبرگان نتواند كار بكند و اين نهضت نتواند به نتيجه برسد و برگردد به آن حالى كه خودشان مى‏خواهند، آن حال، آنهائى كه خوب‏هايشان

صحيفه نور ج 10 صفحه 53

هستند يك جمهورى دموكراتيك مى‏خواهند منهاى اسلام، آنهائى كه وابسته هستند كه همان مسائل را مى‏خواهند.

ولايت فقيه مجرى قانون و مخالف ديكتاتورى است‏

در هر صورت، ما بايد خودمان، شما، همه ملت‏مان دست به دست هم بدهيم و همانى كه از اول فرياد مى‏كرديم كه آزادى، استقلال، جمهورى اسلامى، همين را تعقيب كنيم. جمهورى اسلامى، احكام، احكام اسلام، بايد احكام، احكام اسلام باشد. اين حرف‏هايى كه مى‏زنند كه خير، اگر چنانچه ولايت فقيه درست بشود ديكتاتورى مى‏شود، از باب اينكه اينها ولايت فقيه را نمى‏فهمند چيست. - اگر ولايت - ولايت فقيه نبايد بشود، براى اينكه بايد به حكومت ملت باشد. اينها ولايت فقيه را اطلاع از آن ندارند. مسائل اين حرف‏ها نيست، ولايت فقيه مى‏خواهد جلوى ديكتاتورى را بگيرد، نه اينكه مى‏خواهد ديكتاتورى بكند. اينها از اين مى‏ترسند كه مبادا جلو گرفته بشود. جلو دزدى‏ها را مى‏خواهد بگيرد. اگر رئيس جمهور بايد با تصويب فقيه باشد، با تصويب يك نفرى كه اسلام را بداند چيست، درد براى اسلام داشته باشد، اگر درست بشود نمى‏گذارد اين رئيس جمهور يك كار خطا بكند. اينها اين را مى‏خواهند. اينها اگر يك رئيس جمهور غربى باشد همه اختيارات دستش بدهند هيچ مضايقه‏اى ندارند و اشكالى نمى‏كنند، اما اگر يك فقيهى كه يك عمرى را براى اسلام خدمت كرده، علاقه به اسلام دارد، با آن شرايطى كه اسلام قرار داده است كه نمى‏تواند يك كلمه تخلف بكند. اسلام دين قانون است، قانون، پيغمبر هم خلاف نمى‏توانست بكند، نمى‏كردند، البته نمى‏توانستند بكنند. خدا به پيغمبر مى‏گويد كه اگر يك حرف خلاف بزنى رگ و تينت قطع مى‏كنم. حكم قانون است، غير از قانون الهى كسى حكومت ندارد، براى هيچ كس حكومت نيست، نه فقيه و نه غير فقيه، همه تحت قانون عمل مى‏كنند، مجرى قانون هستند همه، هم فقيه و هم غير فقيه همه مجرى قانونند. فقيه ناظر بر اين است كه اينها اجراى قانون بكنند، خلاف نكنند، نه اينكه مى‏خواهد خودش يك حكومتى بكند، مى‏خواهد نگذارد اين حكومت‏هائى كه اگر چند روز بر آنها بگذرد برمى‏گردند به طاغوتى و ديكتاتورى، مى‏خواهد نگذارد بشود، زحمت براى اسلام كشيده شود. خون‏هاى جوان‏هاى شما در راه اسلام رفت، حالا ما دوباره بگذاريم كه اساسى كه اسلام مى‏خواهد درست بكند و زمان اميرالمومنين بوده و زمان رسول الله صلى الله عليه و سلم بوده، بگذاريم اينها را براى خاطر چهار تا آدمى كه دور هم جمع مى‏شوند و پاهايشان را روى هم مى‏اندازند - عرض مى‏كنم - چائى و قهوه مى‏خورند و قلمفرسائى مى‏كنند، مگر ما مى‏توانيم اينها را بزنيم، مگر ما مى‏توانيم؟ قدرت جائر است براى كسى، براى يك مسلمان كه تمام اين خون‏هائى كه ريخته شده هدر بدهد و اسلام را بگذاريم كنار و چيزهائى هم كه ولايت فقيه يك همچو ولايت فقيهى نداريم خوب شما نمى‏دانيد، شما فقيه را اطلاع بر آن نداريد كه مى‏گويند ولايت فقيه نداريم. ولايت فقيه از روز اول تا حالا بوده، زمان رسول الله تا حالا بوده. اين حرف‏ها چه است كه مى‏زنند اينها، همه اين اشخاص غير مطلع بر فقه، غير مطلع بر مجارى

صحيفه نور ج 10 صفحه 54

امور، اين حرف‏ها را مى‏زنند و اذهان را مشوب مى‏كنند و اشخاص خيال مى‏كنند كه هى اينها نشسته‏اند اينجا براى سرمايه‏دارها، حالا اين هم يك حرفى بود كه حالا - شما - امروز من شنيده بودم كه براى سرمايه‏دارها. مساله اين حرف‏ها نيست، اين مطالب تبليغات است. هيچ ابدا دنبال اين مطلب نباشيد كه اينها چيز بودند. اشخاص صالحند، دائما مشغول كار هستند و آنهائى كه از اسلام مى‏ترسند البته بايد به همه چيز، چيز بكنند، اشكال، به همه چيز اشكال دارند، از آن طرف به هر فردى كه پيش مى‏آيد اشكال دارند و به هر جمعى كه پيش مى‏آيد اشكال دارند، هر كه بگويد اشكال، به او اشكال دارند. انشاءالله خداوند همه شما را تاييد كند، موفق باشيد. من خدمتگزار همه شما هستم و ما انشاءالله اميدواريم كه به آن مقصدى كه همه‏مان داريم، مال همه است، اسلام مال همه است، به آن مقصد انشاءالله برسيم.


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها