0

مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  2:19 AM

 

صحيفه نور ج 10 صفحه 39

تاريخ: 2/8/58

بيانات امام خمينى در جمع كارمندان شهردارى قائم شهر (شاهى سابق)

هيچ يك از اين خرابى‏ها از نهضت نيست‏

بسم الله الرحمن الرحيم

همانطور كه تذكر داديد، ملت ايران وارث يك مملكتى است كه پنجاه و چند سال در زير فشار و صدماتى از داخل و خارج بوده است و يك مملكت خرابه تحويل دادند و رفتند. هم خزانه‏هاى اينجا را خالى كردند و هم شهرها و دهات و همه جا را به فساد كشاندند و هم با اسم تمدن بزرگ خرابكارى كردند و الان كه آنها رفتند، يك كشور به هم ريخته در هر جهت و خرابه، نه اقتصاد سالم دارد و نه جهات ديگرش سالم است و مردم در فقر و فاقه فرو رفته‏اند و همه اين فقر و فاقه‏ها و نابسامانى‏ها ارثى است كه به شماها رسيده است و هيچ يك از اين خرابى‏ها از نهضت نيست، از آنهاست، حتى در وقتى هم كه نهضت شد و انقلاب شد، خرابى‏ها را نسبت به مردم آنها كردند. و يك مملكت به ظلم كشيده دو هزار و پانصد سال و به خراب كشيده و ظلم كشيده پنجاه سال كه ما شاهد آن بوديم، نمى‏شود با يك ماه، دو ماه، يك سال، دو سال تعميرش كرد. لكن مردم ايران، مثل يك سى و پنج ميليون جمعيت محبوس كه در حبس را باز كردند و ريختند بيرون و از آن حبس كه بيرون آمدند ناراحتى‏هاى ايام حبس را هم در بيرون دارند.

الان ناراحتى‏هايى كه اين ناراحتى‏ها هم همان ارث رژيم سابق است، يعنى اشخاصى كه پنجاه سال تحت فشار بودند، اختناق بوده است، الان يكدفعه خودشان را آزاد مى‏بينند، ناراحت بودند حالا خودشان را مى‏بينند آزادند، حالا كه آزادند فكر اين معنا را نمى‏كنند كه از اين حبس كه بيرون آمدند، خودش يك نعمت بسيار بزرگى بود كه محتاج به تشكر است از خداى تبارك و تعالى كه ما را از يك همچو قيد و بندى، از همچو زجرى خلاص كرده، لكن به جاى اينكه تشكر كنند، به جاى اينكه همراهى كنند، همه دست به هم بدهند براى تعمير اين خرابه، مع‏الاسف يك دسته‏اى كارشكنى مى‏كنند، يك دسته‏اى باور. دستجاتى از منحرفين، از اشخاصى كه آنها هم باز مانده، باقيمانده رژيم سابقند و طرفداران او و مى‏خواهند نگذارند اين مملكت سر و سامان پيدا بكند، بين مردمى كه از حبس بيرون آمدند مى‏افتند و مردم هم عقده‏هاى حبس را دارند و عقده‏هاى پنجاه و چند ساله در آنها هست، مى‏افتند بين آنها آن عقده‏هايى كه مردم از رژيم سابق برايشان باقى مانده است، اينها به حساب دولت حالا و رژيم حالا و نهضت مى‏آورند و مع‏الاسف بسيارى از جوان‏هاى پاك ما باورشان مى‏آيد، كمك به آنها مى‏كنند.

صحيفه نور ج 10 صفحه 40

تكليف بر ملت در تلاش جهت نيل به خودكفائى و استقلال با استفاده از ذخائر خداداد

ملت ما بايد بدانند كه يك نعمتى خداى تبارك و تعالى به او اعطا كرد كه همه دنيا الان نظر دارند و با اعجاب به آن نگاه مى‏كنند. خداى تبارك و تعالى يك نظر عنايتى به اين ملت فرمود كه اين سد بزرگ شيطانى را كه همه قدرت‏ها با او موافق بودند شكسته شد و شكستند و ملت ما با قدرت ايمان اين سد را شكستند و كسانى كه آنها را غارت مى‏كردند و همه اموالشان را به غارت مى‏بردند و خرابى كردند و بدتر از آن نيروهاى انسانى را نمى‏گذاشتند رشد بكنند، اينها رفتند، حالا ملت فكر نمى‏كند كه دزدها رفتند و چپاولگرها بيرون رفتند. الان يك چيزى است كه مال خودتان است مثل اينكه هر كسى موظف است به حسب وجدان خودش كه عائله خودش را خدمت به او بكند و اداره بكند، الان به حسب وجدان، ما همه موظفيم كه يك مملكتى كه از حلقوم ديگران بيرون آورديم و مال خودمان شده است، خودمان خدمت به آن بكنيم، نرويم كنار بنشينيم بگوئيم كه شما از چنگال ديگران بيرون آورديد، خودتان درستش بكنيد، نمى‏شود. اين ديگر همچو چيزى است. شماها بيرون آورديد، ملت بيرون آورده. همين ملتى كه يك همچو نهضتى كرد و يك همچو پيروزى برايش حاصل شد، بايد اين مملكت را خود ملت اداره بكند، هر كس به هر اندازه‏اى كه مى‏تواند، البته يك قشر نمى‏تواند، دو قشر نمى‏تواند، روحاينت نمى‏تواند، دولت نمى‏تواند - عرض مى‏كنم كه - كارگر تنها نمى‏تواند، صنعتگر تنها نمى‏تواند، لكن هر كدام يك گوشه آن را بايد بگيرند. هر كس در هر كارى كه مشغول است، آن كار را خوب انجام بدهد.

اينهمه خرابى‏ها كه هست و اينهمه گرفتارى‏هائى كه هست الان براى ملت شما كه مع‏الاسف گنج‏ها زير پايشان بود و خودشان گرسنگى مى‏خوردند، ذخيره‏ها زير پايشان بود خودشان نشسته بودند گرسنگى مى‏خوردند و اينطور برنامه بود، حالا كه اين مملكت مال خودتان شده است، حالا بايد كوشش بكنيد، خصوصاً در امر زراعت بايد كوشش بكنند، سستى به خرج ندهند، اگر بخواهند سستى به خرج بدهند در امر كشت و زرع و اينها، باز ما اين پيوستگى كه به آمريكا و ساير جاها داشتيم، اين پيوستگى را باز هم بايد ادامه بدهيم. وقتى يك مملكتى مال خودتان شد، يك مملكتى كه قابل است، يك مملكتى است كه همه چيزش خوب است، غنى است مملكت ما، منتها دست خائن‏ها افتاده بود، حالا كه دست خودتان افتاده، كشاورزى اين مملكت كه بايد علاوه بر اينكه اداره خود مملكت را بكند، صادرات هم داشته باشد، نبايد به يك روزى بيفتد كه باز دست ما طرف آمريكا دراز باشد به اينكه گندم بده، جو بده - نمى‏دانم - چه بده و اگر يك روز نخواهند بدهند، ما گرسنه بمانيم. بايد خود كفا بشويم، ما بايد بيدار بشويم، بايد خدمت كنيم به اين مملكت. خدمت به اين است كه كشاورزها در زمين‏هايى كه دستشان است زرع بكنند، كشت بكنند، آبيارى بكنند و همت به خرج بدهند و اين معنى را هم بايد تذكر بدهم كه غصب نبايد بكنند مال مردم را. اينكه بعضى‏ها گفتند كه نخير هر كس هر چه دستش آمد بكارد، خير، بايد زمين‏ها روى موازين شرعى روى موازين الهى، مالكينى كه دارد، آنها كشت و زرع بكنند و كسانى كه متكفل كشت و زرع هستند، روى موازين كشت و زرع بكنند، مسامحه نكنند در اين مطلب تا

صحيفه نور ج 10 صفحه 41

بلكه انشاالله در ظرف يكى دو سال، دو سه سال ديگر ما خودمان لااقل خودكفا بشويم و بتوانيم خودمان سرپا بايستيم.

اگر ما مسامحه بكنيم و وابسته به خارج باشيم، اين وابستگى اقتصادى به خارج قهرا وابستگى سياسى مى‏آورد، قهرا وابستگى اجتماعى مى‏آورد و ما همان اسيرها خواهيم بود كه بود و به ما همان‏ها حكومت خواهند كرد كه كردند. ما بايد از اين جهت اقتصادى فارغ بشويم، يعنى دستمان پيش ديگران دراز نباشد كه بده به من، كه هر وقت جلو آن را بخواهد بگيرد ما فلج بشويم. بايد ما خودمان و اين مواد غذايى كه لازم داريم كه مواد اوليه‏اى است كه هر مملكتى احتياج به آن دارد، اين مواد اوليه‏مان را به دست بياوريم و تغذيه‏مان با خودمان باشد و اين به اين است كه كشاورزها در سرتاسر ايران الان كه پائيز است، كشت‏هاى پائيزى را بكنند، وقتى كه بهار شد، كشت‏هاى بهارى را بكنند و همه دست به هم بدهند و دولت هم كمك بكند و مى‏كند كمك و بايد كمك بكند. با كمك دولت و كمك خودتان و مردم ديگر هم به آنها كمك بكنند. اين يك مساله حياتى است براى مملكت ما كه به هم زدند همه كشاورزيش را و از بين بردند. حالا بخواهيم ادامه حيات داشته باشيم بايد احيائش بكنيم. احيائش به اين است كه همه با هم دست به هم بدهند و اداره بكنند مملكت‏شان را و همين طور در هر شهرى كه اين شهردارى‏ها و اينها هستند و اين شوراى شهر هست كمك كنند مردم به آنها، نمى‏توانند. الان امروز همين اهالى شوراى شهر قم آقايان آمده بودند اينجا و اظهار مى‏كردند كه اينقدر خرابى هست كه ما نمى‏توانيم بدون اينكه يك كمك‏هايى باشد از طرف دولت، از طرف مردم، از همه اطراف باشد، نمى‏توانيم ما اداره بكنيم اينجا را. خرابى‏ها زياد است، اشكالات زياد است، فقر زياد است. اين بايد در هر شهرى اهالى شهر كمك بكنند. اينها بندگان خدايند كه گرفتار هستند. خداى تبارك و تعالى عنايت دارد به بندگان خودش. اين مستمندها، فقيرها عيال خدا هستند، اداره بايد اينها بشوند، فقرا را خداى تبارك و تعالى امر كرده است كه اداره‏شان بايد بكنيم، يك دسته غنى بنشينند كنار و اينها، بيچاره‏ها به فقر بگذرانند. من پيشتر به اين كارخانه‏دارها و اين متمكنين كه گاهى مى‏آمدند اينجا و بعضى‏شان هم مى‏خواستند من را اغفال بكنند، به آنها گفتم آقا اين نمى‏شود كه همان مسائل زمان طاغوت حالا هم اجرا بشود. يك دسته آن بالاها بنشينند و مرفه و هر چه بخواهند هرزگى بكنند، يك دسته هم اين زاغه‏نشين‏هاى تهرانى كه همه‏تان مى‏بينيد و در شهرهاى خودتان هم هست امثالش، اين نمى‏شود، اين عملى نيست. من اخطار كردم، اين يك خطرى براى مردم هست. اگر خداى نخواسته جمهورى اسلامى نتواند جبران كند اين مسائل اقتصادى را كه اول مرتبه زندگى مردم است و مردم مايوس بشوند از جمهورى اسلامى و مايوس بشوند از اينكه اسلام هم براى آنها بتواند در اينجا كارى انجام بدهد، اگر در اين محيط يك انفجار حاصل بشود، ديگر نه من و نه شما و نه هيچ كس، نه روحانيت و نه اسلام نمى‏تواند جلويش را بگيرد. انفجار اگر در زمان طاغوت حاصل مى‏شد، ماها مى‏توانستيم با نصيحت، با موعظه، با امر، مهارش كنيم، اما اگر انفجار در متن اسلام حاصل بشود، مردم با ياس از جمهورى اسلامى منفجر بشوند، ديگر قابل مهار نيست. اين ثروتمندها بفهمند اين مطلب را كه اگر خداى

صحيفه نور ج 10 صفحه 42

نخواسته يك وقت يك انفجارى كه نشود مهارش كرد در يك ملتى پيدا بشود، همه اين بزرگ‏ها و همه اين ثروتمندها و اينها تر و خشك با هم خواهند سوخت. فكر بكنند، بنشينند براى اين ملت فكر بكنند، هى ننشينند آن كنار و خودشان هر طورى بخواهند عمل بكنند و هر طورى بخواهند زندگى بكنند و تماشا كنند اين زاغه‏نشين‏ها و تماشا كنند اين مردمى كه نمى‏شود اسمش را گذاشت. اين زندگى است كه اينها مى‏كنند؟ زندگى است كه من وقتى نگاه مى‏كنم حيوانات هم بهتر از اينها زندگى مى‏كنند، حيوانات را هم در اين تلويزيون نشان مى‏دهند، خيلى خوب در اين جنگل‏هايى كه دارند زندگى مى‏كنند، خيلى هم خوب زندگى مى‏كنند. و در ضمن جهاد سازندگى كه هست، خانه‏هايى كه مردم در آنها زندگى مى‏كنند، آنها را هم نشان مى‏دهند خيلى زندگى آنها بهتر از اينهاست، يعنى اصلاً طرف نسبت نيست. چرا بايد اينطور باشد؟ بايد همه دست به هم بدهند. ملت، دولت، ثروتمندها، كارخانه‏دارها، همه اينها دست به هم بدهند و اين مشكله را حلش بكنند. اگر اين مشكله حل نشود و خداى نخواسته يك انفجارى در متن اسلام، در متن جمهورى اسلام پيدا بشود، اين ديگر قابل مهار نيست، هيچ كس نمى‏تواند جلويش را بگيرد. قبل از اينكه يك همچو مسائلى پيش بيايد و خصوصاً كه خوب، دشمن‏هاى اسلام و دشمن‏هاى مسلمين و دشمن‏هاى كشور اسلامى هم از خارج و داخل مشغول شدند به - عرض مى‏كنم - توطئه كردن.

محاكمه شاه و استرداد اموال به يغما رفته از طريق وى

و اخيراً هم كه شاه رفته آمريكا و پذيرفتند او را منتها به اسم اينكه سرطان دارد و انشاالله صحيح باشد اين، منتها ديروز كه آقاى يزدى اينجا بودند و گفتند كه يك همچو كارى شده است و ما هم شرايطى كرديم، لكن بردند او را به اسم اينكه در مريضخانه بايد بخوابد و ديگر هم قابل علاج نيست. من به ايشان گفتم كه خوب، پس پول‏هاى ما چه مى‏شود، خوب، او بميرد، پول‏هاى ما چه مى‏شود؟ ايشان گفتند كه بايد در محاكمه اينجا پرونده‏ها جمع بشوند و در محاكم اينجا محكمه تشكيل بشود و تعيين بشود، اين پرونده‏هايشان رسيدگى بشود تا آن پرونده‏ها را در خارج كه ببريم دادگسترى‏هاى آنجا رسيدگى مى‏كنند و آنوقت ممكن است كه ما به دست بياوريم و بنابراين است كه پرونده‏ها را اشخاصى كه اطلاع بر آن دارند، هر كس اطلاع دارد، هر بنگاهى كه اطلاع دارد، وزارتخانه‏ها كه اطلاع دارند، اينها را جمع بكنند و دادگاه جمع‏آورى بكنند و بعد هم به توسط وكلائى كه در آنجا قرار مى‏دهند اين رسيدگى بشود كه نرود از بين. مرحوم مدرس خدا رحمتش كند يك وقتى كه رضاخان رفته بود و در يك جايى در يك سفرى و برگشته بود، ايشان گفته بود كه من به شما دعا كردم، تعجب كرده بود كه خوب، ايشان دشمن سر سخت من است چطور به من دعا كرده؟ گفته بود نكته‏اش اين است كه اگر تو در اين سفر از بين مى‏رفتى پول‏هاى ما از بين مى‏رفت، ما براى حفظ پول‏هايمان به تو دعا كردم. حالا ما دعا نمى‏كنيم به اين، اما انشاءالله اميدواريم كه نتوانند. اين پول‏ها را و اين ثروتى را كه اينها بردند، يك چيز كوچكى نيست. ديشب اين آقا مى‏گفت كه پول، پولى كه مال

صحيفه نور ج 10 صفحه 43

خود اين شخص است پول يك سال نفت است، يك سال نفت، الان در بعضى از اين بانك‏هاى خارجى پول شخصى اين است كه خودش شخصا گذاشته است كه ميلياردها دلار است. در هر صورت، اينها خراب كردند اينجا را و خوردند و بردند، نه خود او تنها، اقشار ديگرى كه اطراف او بودند.

اعمال رسواى جاسوسان به اصطلاح فدائى خلق‏

الان هم اينها كه هستند و فدايى خلق، فداى خلق و با فدايى خلق، خلق را به باد فنا دارند مى‏دهند و خرمن‏ها را آتش مى‏زنند و كارخانه‏ها را از كار باز مى‏دارند و همه خرابكارى‏ها را دارند مى‏كنند و جاسوسى‏شان هم ثابت است و ارتباطشان هم با - عرض مى‏كنم كه - با صهيونيسم و اينها ثابت است، اينها الان افتاده‏اند بين مردم و به اسم اينكه ما فداى شما هستيم، ما چه، فداى اينها هستند لكن خرمنشان را آتش مى‏زنند!! فدائى اينها هستند، لكن در كردستان آنقدر آدم مى‏كشند و الان هم در كردستان مشغول همين فتنه‏گرى هستند!! فدائى‏هاى اينطورى هستند.

ضرورت همكارى مردم در اداره مملكت بر حسب وظيفه الهى‏

در هر صورت مملكت بايد با دست خود مردم، با دست خود اشخاص اداره بشود و شهرها بايد به توسط خودتان اداره بشود، به توسط خودتان آباد بشود. ننشينيد كنار بگوئيد كه شوراى شهر درست شد و برويم كنار. شوراى شهر خودش كارى نمى‏تواند، چند نفر آدمى است كه مثل ساير ديگران ضعيف است و نمى‏تواند كارى بكند. تا همه با هم نباشند، همه با هم دست به هم ندهند، نمى‏شود اين كارها انجام بگيرد. و اين وظيفه انسانى ماست، وظيفه الهى ماست كه كمك كنيم همه به هم، معاونت كنيم همه با هم تا بلكه انشاءالله كارها اصلاح بشود. خداوند همه شما را موفق و مؤيد كند.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها