0

مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  2:14 AM

 

صحيفه نور ج 9 صفحه 149

تاريخ: 26/6/58

بيانات امام خمينى در جمع گروهى از پاسداران كميته مركزى و اعضاى خانواده‏هاى شهداى انقلاب اسلامى

جنت لقاءالله بالاترين پاداش خادمين اسلام است‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من نمى‏دانم با چه بيانى از اين جوان‏هائى كه در طول اين مدت فداكارى كردند تشكر كنم آنقدرى كه مى‏توانم عرض كنم اين است كه اين مطلب براى خداست و ما هم از خدا هستيم انالله و به سوى او هم مى‏رويم، دير و زود خواهيم رفت و چه بهتر كه در اين راهى كه داريم قهرا به آن طرف مى‏رويم با يك توشه باشد و آن توشه، توشه توحيد است، توشه خدمت به اسلام است. من نمى‏توانم براى خدمتگزارى جوانى كه براى خدمتگزارى به اسلام شب تا صبح، شب زنده‏دارى مى‏كند، در حال خطر واقع مى‏شود، مجاهده مى‏كند، ارزش براى اين‏مان مى‏توانيم حساب بكنيم كه چه ارزش اين چقدر است، اجرت اين چقد راست مگر غير از خدا مى‏تواند كسى به اين اعمال پاداش بدهد؟ مگر طبيعت و زينت‏هاى طبيعت پاداش يك موجودى است كه براى خدا قيام كرده است و براى خدا خودش را به خطر انداخته است؟ آن چيزى كه دل ما را خوش مى‏كند اين است كه براى شما پيش خداى تبارك و تعالى يك حسابى باز است والا ما نمى‏توانيم از شماها تشكر كنيم يا خداى نخواسته به شما اجر بدهيم. ما همچو قدرتى نداريم، آنچه هست اين است شما از خدا هستيد، براى خدا هم خواهيد بود و خدا هم اجر شما را مى‏دهد. اجرى كه خدا مى‏دهد، آن ارزش دارد، ارزش عمل شما آن است كه خدا به شما مى‏دهد، ان الله اشترى من المومنين انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه جنت، آن جنتى كه لقاء خداست، جنتى كه لقاء دوستان خداست، آن براى شما كافى است و از آن كه گذشت، ديگر در عالم طبيعت نمى‏شود براى اعمالى كه براى خداست يك چيزى قرار داد او هر چه مربوط به عالم طبيعت است مادون آن چيزى است كه براى خداست. پيشبرد و پيروزى نهضت با اتصال و عنايت قلوب به درياى رحمت الهى و شما براى خدا قيام كرديد و براى خدا هم مجاهده كرديد و براى خدا انشاءالله تا آخر مجاهده مى‏كنيد و اين نهضت را به پيروزى مى‏رسانيد براى خدا باز. و اين لله بودن شما را به پيروزى رساند والا با يك همچو قدرت شيطانى و قدرت‏هاى ديگرى كه دنبال او بودند، اصرار مى‏كردند، تشر مى‏زدند، تهديد مى‏كردند، شما جوان‏ها ايستاديد، قدرت ايمان بود كه شما را جلو برد، نه قدرت طبيعت و

صحيفه نور ج 9 صفحه 150

مادى، از حيث ماديت آنها به ما طرف نسبت نبودند. اين كه دنيا را به تحير واداشته است و حساب‏ها را همه خطا از كار در آورده است اين است كه چطور يك ملتى كه نه ساز و برگ دارد، نه نظام، نظامى در كار نبود كه، فكرى در اين باب نبود كه ما بخواهيم يك فكر نظامى بكنيم، يك نيروى نظامى داشته باشيم، نه نظامى ما داشتيم و نه ساز و برگ مقابله با آنها. شما خيال مى‏كنيد كه اگر نبود اراده خدا كه منصرف كرد اينها را از اينكه مقابله كنند و نبود آن كه رعب در بسيارى از آنها ايجاد كرد، اينها با يك شب مى‏توانستند همه تهران را خراب كنند، همه چيز دستشان بود، همه مراكزى كه يك نفر آدم را كه گوشش مى‏جنبيد همه را بمباران كنند، نه اينكه براى خدا نكردند، خدا اذهان اينها را همچو منصرف كرد و دل‏هاى اينها را همچو پر از خوف كرد كه دست به آن آلاتى كه بايد بزنند نزدند. اين يكى از معجزاتى بود كه در اين قضيه واقع شد و معجزه ديگر همين توطئه‏اى بود كه براى كودتا در همان شب‏هاى آخر كه ما در تهران بوديم اينها ديده بودند و قبلش توطئه اين بود كه حكومت نظامى را روز هم اعلام بكنند ما هم هيچ خبر از هيچ نداشتيم. اعلام بكنند مردم توى خيابان‏ها نيايند، قواى انتظامى هم تمام را بگيرند، تمام خيابان‏ها و اينها را قواى انتظامى و آلاتى كه آنها دارند، تانك‏ها را بياورند مستقر كنند و بنابراين بود كه در همان شب بريزند و هر كس را كه احتمال بدهند كه اين يك مثلاً چيزى هست، از بين ببرند و بعد هم چه بكنند، ما هم هيچ اطلاع نداشتيم من حيث لايحتسب قضايا واقع شد كه مثلاً گفته شد كه بشكنيد اين اعتصاب را، اين نظام را، اين حكومت نظامى را، خوب، مردم شكستند و آنها نتوانستند كه بياورند چيزشان بكنند، بعد آن درگيرى‏ها پيدا شد مرحوم قرنى، خدا رحمتش كند، اينجا بود به من گفت كه مقاتله بين، جنگ ما بين مردم و قواى دولتى در آن شب سه ساعت و نيم بود. با سه ساعت و نيم دست‏هاى خالى بر تانك و توپ و مسلسل و اينها غلبه كرد. اين غلبه، غلبه الهى بود يعنى نظر خدا بود. اين نظر خدا را حفظش بكنيد، خودتان را متصل كنيد به آن درياى بى پايان الوهيت، قلب‏هايتان را متصل كنيد به مبداء خير، همه چيز از اوست، او كس همه كس است، همه پيروزى‏ها با اراده او حاصل مى‏شود، همه خوبى‏ها با اراده او تحقق پيدا مى‏كند، هر چه بدى هست از ماست و هر چه خوبى است از اوست. خودتان را به او متصل كنيد. آن قطره‏هاى ضعيفى ما هستيم بلكه لاشى‏ءايم، هيچيم، اما اگر متصل بشويم به آن درياى رحمت الهى، همه چيز مى‏شويم، قدرت پيدا مى‏كنيم.

روحيه شهادت طلبى، رحمت و امانتى الهى است‏

صدر اسلام هم يك دسته از اعرابى كه نه نظامى داشتند و نه پرورش نظامى شده بودند و نه ساز و برگى داشتند، آنها از شما دستورى‏تر بودند، هر چندتايشان يك شمشيرى با يك چيز خرمابند، بندشان بود ليف‏هاى خرما، هر چند تايشان هم يك اسبى و يك شترى. وضع اين طورى بود عدد هم بسيار كم، تمام لشكر اسلام سى هزار بود و روم‏ها كه، رومى‏ها كه آمدند با اسلام مواجه شدند پيشقر اول آنها شصت هزار تا بود، همه لشكر اسلام سى هزار، به حسب تاريخ پيشقر اول آنها شصت هزار بود

صحيفه نور ج 9 صفحه 151

دنبالش هشتصد هزار تا، يا هفتصد هزار. يكى از سرداران اسلام گفت كه ما اگر چنانچه بخواهيم به طور عادى با اينها مقابله كنيم، اينها هم طليعه‏شان كه همان پيشقراولشان باشد در مقابل ما هستند، ما بايد يك كارى بكنيم كه اينها را بترسانيم، سى نفر همراه من بيايد ما مى‏رويم با آنها جنگ مى‏كنيم، با اين شصت هزار تا جنگ مى‏كنيم، باشد؟ گفتند آخر نمى‏شود چون، بالاخره چك و چك كردند تا قبول كرد كه شصت نفر باشند، شصت تا يك نفرى شبيخون زدند به آنها، شكستشان دادند. شصت هزار جمعيت را شصت نفر مومن، شصت نفر كه براى خدا داشت كار مى‏كرد اين طليعه را شكست دادند، اسباب اين شد كه اين سى هزار جمعيت بر روم غلبه كرد، بر ايران هم كه غلبه كرد، در صورتى كه آنها همه چيز داشتند، آنها يراق‏هاى اسب‏هايشان از قرارى كه گفتند طلا بوده است لكن ايمان نداشتند، ميانشان تهى بود، هر چه بود يك صورت بود، هر چه بود يك ساز و برگ بود اما ميان تهى بود، اين روحيه در آنها نبود كه ما اگر بكشيم هم بهشت مى‏رويم، اگر كشته بشويم هم بهشت مى‏رويم، اين روحيه در آنها نبود، در اينها بود و اين روحيه غلبه كرد و من مطمئنم به اينكه شما پيروز مى‏شويد انشاءالله براى اينكه يك همچو روحيه‏اى امروز من در بين ملتمان مى‏بينم، يك دفعه و دو دفعه نبوده است، از نجف تا اينجا مواجه شدم من باجوان‏هاى زيبا، جوان‏هائى كه اول جوانى‏شان است و اينها يكى‏شان آمد در نجف، آمد جلو من نشست بنا كرد قسم دادن من را كه شما، قسم، قسم داد كه من شهيد بشوم، بعدا كه ما در اينجا آمديم زن اين تقاضا را كرده، جوان‏ها اين تقاضا كرده‏اند، زنى كه بچه‏هايش را از دست داده است باز مى‏گويد كه من يكى دو تا دارم اين هم مى‏دهم، اين روحيه، روحيه‏اى است كه اطمينان براى ما مى‏آورد. اين بر همه تانك‏هاى عالم مقدم است، يعنى پيروز مى‏شويد. اين روحيه، روحيه‏اى است كه خداى تبارك و تعالى انعام كرده است، مرحمت كرده است، اين مرحمت الهى را حفظ كنيد، اين امانت است، اين را كوشش كنيد محفوظ بماند. مادامى كه اين روحيه الهى، اين هديه الهى در بين شماها هست از هيچ نترسيد، نگرانى هيچ وقت نداشته باشيد، به فكر اين نباشيد كه چرا به ما احسنت نگفتند، چرا به ما اجر ندادند، چرا به ما مثلاً همراهى نكردند. خدا همراه شماست، امام زمان سلام الله عليه دعاگوى شماست، از چه ما مى‏ترسيم؟ ما چرا بترسيم؟ مائى كه راهمان راه خداست، مائى كه در مقابل اين قدرت شيطانى كه همه چيز ما را، اسلام ما را، جوانان ما را، همه چيز ما را از بين برد، قيام كرديم، از چه بترسيم؟ از اين بترسيم كه كشته مى‏شويم؟ خوب، بشويم، جوان‏هاى ما همه كشته شدند. از اين مى‏ترسيم كه غلبه بكنند؟ غلبه هم بكنند ما ترس نداريم براى اينكه ما حقيم وقتى حق هستيم غالب هم بشويم ما حق هستيم، مغلوب هم بشويم ما حق هستيم و انشاءالله غالب مى‏شويم. مطمئن باشيد، دلتان را به اين مبداء خير متصل كنيد، با خدا مناجات كنيد. اين شب‏هائى كه در اين تاريكى‏ها اسلحه‏ها به دوش است و در اين تاريكى‏ها راه مى‏رويد دلتان را به آن مبدا متوجه كنيد، متصل بشويد به آن درياى بزرگ رحمت و از هيچ چيز ديگر باك نداشته باشيد، از هيچ كس توقع نداشته باشيد، نظرتان هم به هيچ كسى نباشد و غير از آن يك قدرت هم هيچ چيزى نشناسيد. همه اوست، همه هر چه هست آنجاست. خداوند

صحيفه نور ج 9 صفحه 152

انشاءالله به شما اطمينان عنايت كند، ايمان كامل عنايت كند، و شماها را در شمار شهداى كربلا محسوب كند و همه ما را موفق كند كه اين وظيفه‏اى كه الان به دوش همه‏مان هست اين وظيفه را بتوانيم خوب عمل كنيم.

والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها