0

مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  2:05 AM

 

صحيفه نور ج 8 صفحه 242

تاريخ: 27/5/58

بيانات امام خمينى در جمع نمايندگان مجلس خبرگان‏

اغتشاشات عمال اجانب هنگام تحقق جمهورى اسلامى به منظور انحراف اذهان عمومى‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من مى‏خواستم اظهار تأسف كنم از اوضاعى كه پيش آوردند و هميشه اين اوضاع، اينطور خرابكارى‏ها قبل از يك كارى كه بنا بود انجام بگيرد، انجام مى‏دهند. وقتى كه رفراندم مى‏خواست بشود،يك شلوغى‏هائى ايجاد مى‏كردند. آنجا كه شكست خوردند بعد در هر مورد اينها با شكست مواجه مى‏شدند و حالا هم كه بناست اين مجلس محترم تحقق پيداكند، اين خرابكارى‏ها را پيش آوردند براى اينكه اذهان را متوجه كنند به جاى ديگر و شايد به خيال خودشان نتوانند آقايان به كار خودشان ادامه بدهند، بعد هم كه اين كار درست شد، بعد كه بخواهيم مجلس شوراى ملى درست بشود و رئيس جمهور، باز هم منتظر هستيم كه‏اين مسائل پيش بيايد، لكن ملت راه خودش را پيدا كرده است و ملت ودولت و همه قشرها به اين راه ادامه‏دهند، چه اين شلوغ كارى‏ها را اينها بكنند و چه نكنند و سركوبى اينها هم خيلى دشوار نيست، ما مى‏خواهيم حتى الامكان با ملايمت با اينها رفتار بكنيم، خونريزى نشود. در هر صورت ما منتظر اين هستيم كه اين خرابكارى‏ها به دست اين خرابكارها و به دست اين اجانب كه اينها را آلت قرار دادند بشود. اينها براى مقاصد خودشان با اين اسماء مختلف، مثل حزب دمكرات،دمكرات كذا، حزب فدائيان خلق و اينطور الفاظ بى معنا به اين كارهاى خلاف انسانى ادامه دارند مى‏دهند، با قلم گاهى، با عمل گاهى، و اين همانطور كه من پريروز عرض كردم اين گناهش گردن ماست، انقلاب نبايد اينطور باشد، ما مى‏خواستيم كه آقايان خواستند كه بعد از انقلاب هم خيلى باملايمت رفتار كنند، آزاد كردند، مرزها را باز گذاشتند، آزاد كردند همه را، قلم‏ها را آزاد كردند، گفتارها را آزاد كردند، احزاب را آزاد كردند، به خيال اينكه اينها يك مردمى هستند كه لااقل اگر مسلمان نيستند، آدم هستند، براى يك مملكتى كه براى خود آنها ملت زحمت كشيده است، لااقل آنقدر ادراك دارند كه اگر دوباره اوضاع برگردد، براى همه بد است لكن معلوم شد خير، قضيه اين حرف‏ها نيست و اينها عمال خارجى‏ها هستند، حالا يا عمال آمريكا هستند يا عمال جاهاى ديگر هستند، حالا براى ملت ماهيت اينها ،ماهيت اين نويسنده‏ها، ماهيت اين احزاب، ماهيت اين الفاظ فريبنده بى معنا براى ملت حالا روشن شد.

صحيفه نور ج 8 صفحه 243

اسلام اجازه نمى دهد كه ما آزاد بگذاريم هر كس هر توطئه‏اى خواهد بكند

اگر ما الان ديگر انقلابى رفتار كنيم، نمى توانند بگويند كه شما آزادى نداديد.ما آزادى داديم، سوء استفاده شد و آزادى نخواهيم ديگر داد. آزادى به آن معنا كه اينها بخواهند خرابكارى بكنند،اين آزادى نخواهد داده شد. آزادى در حدودى كه قوانين اقتضاءكند، در حدودى كه اسلام به ما اجازه مى‏دهد، اسلام اجازه نمى دهد كه ما آزاد بگذاريم كه هر كس هر غلطى بخواهد بكند، هر توطئه‏اى مى‏خواهد بكند، هر كارى مى‏خواهد بكند كه بكشد به خاك و خون. ما بايد از دولت و از وزير كشور هم بايد گلايه كنيم كه در آن روزى كه اينها سيصد نفر را (آنطور كه گفتند) زخمى كردند، از طرف دولت جز اظهار تاسف، ما چيزى نديديم،از راديو هم نديديم چيزى. اگر بنا بود اينها با يك اظهار تاسفى، با يك مثلاً نصيحتى از كارهاى خلاف خودشان دست بر مى‏داشتند، حالا چند ماه است نصيحت شده است، توصيه شده است، التماس شده است، همه چيز با اينها رفتار شده است و اينها اهل اين نيستند كه با نصيحت دست از كار خودشان بردارند. بايد با شدت با آنها عمل كرد و من شايد امروز و فردا بسيار از اين احزاب را ممنوع اخطار و اعلام كنم و نگذاريم هيچ نوشته‏اى از اينها در هيچ جا و هيچ اثرى از اينها در هيچ جاى مملكت نگذاريم كه خروج كند، تمام نوشته‏هايشان را از بين مى‏بريم براى اينكه وقتى ملت فهميد كه اينها خرابكارند،اينها اشخاصى نيستند كه بشود با آنها با ملايمت رفتار كرد. حزب دمكرات كردستان يك جمعيت خرابكار هستند، يك جمعيت فاسد هستند، يك جمعيت مفسد هستند، اينها را ما نمى‏توانيم بگذاريم كه همين طور هركارى كه دلشان مى‏خواهد بكنند، حالا هم اعتراض كرده‏اند كه خود شماها داريد اين كارها را مى‏كنيد. نظير آنها كه در پريروز و در چند روز پيش، آن خرابكارى را كردند و بعد گفتند كه خود مردم اين كارها را كردند. خودشان ايجاد غائله مى‏كنند، بعد گردن اينها مى‏گذارند. حالا هم در روزنامه ديدم كه آنجا عزالدين حسينى فاسد و همين طور قاسملوى فاسد (كه نيست لابد اينجا) اينها مى‏گويند خود پاسدارها كه آمدند، اينها مردم را چه كردند، در صورتى كه سر پاسدارها رابريدند، سر مردم را بريدند، بچه‏هارا چه كردند. يك همچو مردمى هستند اينها،با اينها نمى شود با آشتى و مصالحه و با اين چيزها با اينها نمى شود رفتار كرد،با اينها بايد با شدت رفتار كرد و با شدت رفتار مى‏كنيم انشاءالله.

سوء استفاده جنايتكاران مدعى خلق از نعمت آزادى‏

البته حتى الامكان، حالا ما هم دلمان مى‏خواهد كه كسانى كه قلم دارند، كسانى كه - عرض مى‏كنم كه به خيال خودشان روشنفكر هستند، كسانى كه جبهه‏ها تشكيل دادند، آنها باز ما ميل داريم كه باملايمت با آنها رفتار كنيم لكن بايد دست از كار خودشان بردارند. مسير ملت معلوم است، يك چيزى نيست كه مجهول باشد. همه كسانى كه بر اوضاع ايران مطلع هستند، همه ميدانند كه‏اين ملت چه خواهد، بر كسى پوشيده‏نيست، به‏خارجى‏ها، به داخلى‏ها، به احزاب، به همه پوشيده نيست كه اين ملت آنى را كه مى‏خواهد، جمهورى اسلامى است. اسلام را مى‏خواهد اين ملت. چند نفر آدم

صحيفه نور ج 8 صفحه 244

فاسد بيايند بگويند كه نخير، اسلام نه، همان جمهورى بخواهند و چند نفر آدم به يك ملت تحميل كنند و بعد بگويند كه ما آزاد نيستيم. آزادى اين است كه شمائى كه در اقليت هستيد (نه آن اقليتى كه حزب‏ها بعضى شان اقلند وبعضى اكثرند)، آن اقليتى كه شما همه گروه‏ها را با هم جمع كرديد، همه كارها را انجام داديد و همه خرابكارى‏ها را هم كرديد و از صد، يك ونيم فوقش دو، همه رويهمرفته دو،مخالف با قضيه بود. يك همچو رفراندمى در دنيا سابقه نداشته كه اينطور رفراندم باشد، يك چنين رفراندم آزادى كه همه مردم را آزاد گذاشتند و با آزادى مردم رأى دادند، ولى بعضى‏ها هم جلو گرفتند ،بعضى از همين شياطين جلو گرفتند. اينها نمى خواهند كه اين مملكت به حال خودش باقى بماند و اين مملكت و اين نهضت پيش برود،اينها منظورشان اين است كه نگذارند پيش برود، والا خرمن سوزى و كارخانه‏ها را از كار بازداشتن و مردم را از رأى دادن باز داشتن ودر وقتى كه مردم مجلس خبرگان را مى‏خواهند تهيه كنند، اين بساط را درست كردن و وقت رأى گرفتن آنطور و وقت تشكيل اينطور (بعدها هم كه خواهد شد) اينها مسير ملت است ؟! شمائى كه مى‏گوئيد ما براى ملت و براى توده‏ها و براى خلق داريم كار مى‏كنيم، اينها مسير ملت است؟! به نفع خلق است سوزاندن حاصل رنج يك جمعيت، يك سال حاصل رنجشان را شما با يك كبريت آتش مى‏زنيد، اين مسير ملت است؟! اين به نفع توده‏ها و خلق است؟! مى‏خواهند توده‏ها و خلق رأى بدهند جلو مى گيريد اين به نفع خلق است؟! به نفع توده‏هاست؟! كه شما ادعا كنيد ما به نفع توده‏ها هستيم، به نفع خلق هستيم و اين عمامه و نعلين است كه بر خلاف است. اين عمامه و نعلين چه مى‏كنند، اين عمامه و نعلين حالا پنج ماه است كه به شما مهلت داده در صورتى كه همه قدرت دستش بوده است، قدرت در همه جا دست عمامه و نعلين بوده، چه كرده‏اينها؟ شما جز خرابكارى كرده ايد؟ بله ،اشكال به عمامه و نعلين است كه به شما مهلت دادند، اين اشكال وارد است. اگر بنا بود كه از اول مثل ساير انقلاباتى كه در دنيا واقع مى‏شود، انقلاباتى كه واقع مى‏شود، پشت سر هر انقلاب يك چند هزار از اين فاسدها را در مراكز عام دار مى‏زنند و آتش مى‏زنند، تمام مى‏شود قضيه، نمى‏گذارند كه يك روزنامه‏اى چيز بشود الا آن روزنامه‏اى كه خودشان مى‏خواهند.

الان انقلاب اكتبر كه اينقدر وقت از آن گذشته، باز روزنامه‏اى مردم ندارند، باز حزبى در كار نيست، يك حزب بيشتر نيست. اينها دارند براى آنها سينه مى‏زنند.اگر در اينجا از يك حزب فاسد جلو بگيرند مى‏گويند شد يك حزبى، شد رستاخيز. ما مى‏خواهيم رستاخيز بشود، ما يك حزب را، يا چند حزب را كه صحيح عمل مى‏كنند مى‏گذاريم عمل بكنند و باقى همه را ممنوع اعلام مى‏كنيم و همه نوشتجاتى كه اينها كرده‏اند و بر خلاف مسير اسلام و مسير مسلمين است، ما همه اينها را از بين خواهيم برد. ما بعد از اينكه فهمانديم به اينها كه شماها ديكتاتور هستيد، ما آزاديخواه بوديم و شما نگذاشتيد، ما آزادى داديم و شما نگذاشتيد اين آزادى باقى بماند، حالا كه اينطور شد ما انقلابى با شما رفتار مى‏كنيم، هر چه مى‏خواهند روزنامه‏هاى خارج بنويسند، هر چه مى‏خواهند توابع صهيونيست‏ها و امثال اينها هر چه دلشان مى‏خواهد فرياد بزنند. اينها هم اگر چنانچه هر چه دلشان مى‏خواهد توى

صحيفه نور ج 8 صفحه 245

خانه‏هايشان بروند فرياد بزنند لكن بيرون ديگر نمى توانند،اينها بايدمنزوى بشوند.

ما شرعاً موظفيم به حفظ مصالح اسلام و مسلمين‏

بعد از اين هم ما گرفتارى داريم، فردا قضيه رئيس جمهور است، همين بساط و همين خونريزى و اينها در قضيه مجلس شورا بدتر از اين خواهد شد، ديگر خيلى بدتر از اين خواهد شد. ما بايد جلوى مفاسد را بگيريم، ما موظفيم از طرف اسلام كه مصالح مسلمين را حفظ كنيم، همه موظفيم، همه ما موظفيم كه مصالح اسلام را حفظ كنيم و اين طوايف دارند مصالح اسلام را از بين مى برند. بنابراين در كمال تاسف ما ديگر نمى‏توانيم آن آزادى كه قبلاً داديم، بدهيم و نمى توانيم بگذاريم اين احزاب به كار خودشان و به فسادهائى كه داشتند مى‏كردند و مى‏كنند ادامه بدهند. مرديكه سرمايه دارى كه چه است (كه حالا من نمى خواهم اسم كثيفش را ببرم) يك مرديكه سرمايه دارى، همه اين غائله‏ها را ايجاد كرد در آن چند روز پيش از اين و بعد هم حالا فرار كرد، ما نمى توانيم مهلت بدهيم، شرعاً جايز نيست براى ما ديگر مهلت. تا آنجائى كه ما توانستيم و خطا هم كرديم و من تصديق مى‏كنم كه خطا كرديم، هم ما خطا كرديم، هم دولت خطا كرد، هم شوراى انقلاب خطا كرد، همه ما خطا كرديم. ما خيال مى‏كرديم كه ما با انسان سر و كار داريم، پس با انسانيت رفتار مى‏كنيم، معلوم شد كه نه، ما با انسان سر و كار نداريم، ما با حيوانات درنده سر و كار داريم. نمى‏شود با حيوانات درنده،ما ملايمت بكنيم و نمى‏كنيم ديگر ملايمت و من اميدوارم كه اين فريادهاى اينها و اين دست و پا زدن‏هاى اينها، اين شايعه پخش كردن اينها، حالا هم باز شايعه پخش كرده‏اند كه 28 مرداد شاه مى‏آيد، بسيار خوب بيايد، ما از خدا مى‏خواهيم كه شاه بيايد آنجا، اين شايعه‏ها چيزى نمى شود.

طرح مسائل غير اسلامى بر خلاف حدود وكالت است‏

و من اميدوارم كه بدون اينكه يك ذره آقايانى كه انشاءالله با سلامت (و مى‏دانم ديگر گفتن من زيادى است لكن براى اينكه گفته بشود باز هم) بدون يك ذره ملاحظه از غرب، از شرق، از نمى دانم حزب كذا، حزب دمكرات، از چه و چه بدون يك ذره ملاحظه، بايد اين قانون اساسى ما مطابق با شرع، در چهار چوب شرع. اگر يكى يكى از وكلا يا همه وكلا بخواهند دست از اين چهارچوب خارج بشود، اصلاً وكيل نيستند براى ما. شما آقايان وكيل هستيد كه زن‏هاى مردم راهم طلاق بدهيد؟ زن موكل‏تان را؟ نيستيد. اگر طلاق بدهيد، صحيح است؟ نه. از باب اينكه شما وكيل هستيد براى رسيدگى به قانون جمهورى اسلامى. الان اگر چنانچه شما بخواهيد، يا بعضى از شما بخواهند كه اسم جمهورى اصلاً نباشد، بحث را ببرند روى رژيم سلطنتى، شما حق داريد رسيدگى بكنيد؟ شما حق رسيدگى نداريد. براى اينكه جمهورى اسلامى را شما حق رسيدگى داريد. همانطورى كه براى طلاق دادن زن مردم،شما و ما، هر كس كه وكيل شده است براى طلاق دادن زن مردم وكالت ندارد، وكالتش محدود است. در مسائل غير اسلامى، اگر يك مسأله غير اسلامى در اينجا بيايد،طرحش

صحيفه نور ج 8 صفحه 246

مردود است. طرح مسأله غير اسلامى بر خلاف وكالت شما ست. مثل يك مباحثه‏اى مى‏ماند كه شما، يك مسأله علمى بحث بكنند، مانعى ندارد بحث بكنيد،اما بر خلاف وكالت شما است. همانطور كه طلاق دادن زن موكلين تان بر خلاف وكالت شماست. طرح كردن يك مسأله غير اسلامى هر چه باشد، هر چه مترقى باشد، شما نمى توانيد طرح بكنيد. يك دسته ديگرى درست كند، ملت خودش اختيار دارد يك دسته هم درست كند كه در مسائل غير اسلامى بحث بكند در چهار چوب مسائل اسلامى. البته مسائل ادارى راجع به اداره امور، اينها مسائل ديگرى هست. اما مطالبى كه مربوط به اسلام است، اگر يكى بخواهد طرحى كند،بر خلاف او، بر خلاف مسير ملت است و علاوه بر خلاف حدود وكالتش است، حد وكالت بيشتر از اين نيست. اگر رأى هم بدهد، رأيش، اگر خداى نخواسته همه آقايان هم رأى بدهند به يك مسأله غير اسلامى، بر خلاف وكالتشان است، مردم وكيلشان نكرده‏اند براى آن. وقتى بر خلاف وكالت شد، مثل طلاق دادن زن آنها مى‏ماند.

بدون هراس از ياوه سرائى دشمنان اسلام به طى مسير خويش ادامه مى‏دهيم‏

ما از هيچ چيز باك نداريم، نه باك داريم كه شرق ما را يكوقت اشخاص مثلاً غير آزادى طلب يا ديكتاتور حساب بكند، نه باك از اين داريم كه غرب يك همچو چيزى بكند. البته منافعشان كه در معرض خطر است، بايد همه تهمت ها را به ما بزنند و ما همه تهمت‏ها را قبول مى‏كنيم. هر چه آنها مى‏گويند بسيار خوب، اما ما مسير خودمان را طى مى‏كنيم. ما جمهورى اسلامى را به آنطورى كه دستور از خداى تبارك و تعالى داريم و به آنطورى كه مصالح مملكت ما، ملت ما اقتضاء مى‏كند، ما اين مسير را خواهيم رفت و آقايان هم همين مسير را خواهند رفت و هر چه كه بگويد هيچ مورد اعتماد و اعتنا نيست وباكى هم از اين نيست كه چه بگويند. البته بخواهيد كه همه مردم براى شما خوب بگويند، بايد برويد توى خانه هايتان بنشينيد و هيچ كس شما را نبيند. براى حضرت امير هم هزاران چيز گفتند، براى پيغمبر اكرم گفتند، حالا هم دارند مى‏گويند. ما باكى از اين نداريم. غربى براى پيغمبر ما بدتر از اين مى‏گويد كه براى شما و ماها مى‏گويد. براى همه خلفاى اسلام، براى همه آنها مى‏گويند،براى اينكه الان در معرض خطر است كارشان. وقتى در معرض خطر شدند يعنى منافعشان در معرض خطر است. البته آنهابايد بر عليه ما حرف بزنند لكن ما مسير خودمان را طى مى‏كنيم، تا آنجائى كه بتوانيم مسير خودمان را طى مى‏كنيم و آقايان هم مسير خودشان را طى مى‏كنند بدون اينكه هيچ باكى از حرف‏هاى اين ور و آن ور داشته باشيم. و جاهت ما نمى خواهيم براى خودمان درست بكنيم. نه شما خواهيد وجيه‏المله بشويد با مردم، اگر كسى شما را مى‏شناسد وجيه است، نمى‏خواهيد حالا درست كنيد، نمى‏خواهيد در اين مجلس وجاهت درست بكنيد. شما اين مجلس را مى‏خواهيد برويد و مطابق آنطورى كه ملت شما را وكيل كرده است و مطابق آنكه اسلام شما را موظف كرده است،به آنطور عمل كنيد و همين طور عمل خواهيد كرد.

صحيفه نور ج 8 صفحه 247

سفارش به وكلاى مجلس در پيمودن مسير ملت‏

و من سفارش مى‏كنم به آنهائى كه خداى نخواسته يك آرائى دارند بر خلاف مسير ملت، من سفارش مى‏كنم به آنها كه طرحشان راو آرايشان را بگذارند براى يك وقت ديگرى و يك وقت‏هاى ديگرى اين كارها را بكنند،حالا وقت اين نيست كه آرائى كه خلاف مسير ملت است اظهار بكنند و حيثيت خودشان را در بين ملت از بين ببرند. من ميل ندارم حيثيت آقايان از بين برود در بين ملت. خلاف در اين مجلس يك چيزهايى و يك حرف‏هائى زده بشود كه بر خلاف مسير ملت است،اينها وجاهت خودشان را در بين ملت مى‏برند و خداى نخواسته بعدها برايشان خيلى نفع ندارد. همان مسيرى كه ملت داشتند، همين چيزى كه اگر مى‏خواهيد مطابق به قول خودتان دموكراسى عمل بكنيد، دموكراسى اين است كه آراء اكثريت و آنهم اينطور اكثريت معتبر است، اكثريت هر چه گفتند آرايشان معتبر است ولو به ضرر خودشان باشد. شما ولى آن‏ها نيستيد كه بگوئيد كه اين به ضرر شماست ما نمى خواهيم بكنيم. شما وكيل آنها هستيد، ولى آنها نيستيد. بر طبق، آنطورى كه خود ملت مسيرش است، خواهش مى‏كنم از اشخاصى كه ممكن است يك وقتى يك چيزى را طرح بكنند كه اين طرح بر خلاف مسير ملت است، طرحش نكنند ازاول، لازم نيست، لازم نيست هر مطلب صحيحى را اينجا گفتن. شما آن مسائلى كه مربوط به وكالتتان است و آن مسيرى كه ملت ما دارد، روى آن مسير راه برويد ولو عقيده‏تان اين است كه اين مسيرى كه ملت رفته، خلاف صلاحش است. خوب باشد، ملت مى‏خواهد اينطور بكند، به من و شما چكار دارد؟ خلاف صلاحش را مى‏خواهد انجام بدهد. ملت رأى داده و رايى كه داد، متبع است. در همه دنيا رأى اكثريت آن هم يك همچو اكثريتى، آن هم يك فرياد چند ماهه و چند ساله ملت، آن هم اين مصيبت‏هائى كه ملت ما در راه اين مقصد كشيده‏اند انصاف نيست كه حالا شما بيائيد يك مطلب بگوئيد كه بر خلاف مسير است ،يعنى انصاف نيست كه نمى شود،پيش هم نمى‏رود، اگر چنانچه يك چيزى هم گفته بشود، پيش نمى‏رود براى اينكه اولا مخالف با وضع وكالت شما هست و شما وكيل نيستيد از طرف ملت براى هر چيزى و ثانياً بر خلاف مصلحت مملكت است، بر خلاف مصلحت ملت است، بر خلاف مصلحت خود آقايان است.

اسلام مترقى ترين مكتب هاست‏

و من از خداى تبارك و تعالى خواهانم كه آقايان انشاءالله با سلامت و موفقيت اين راه را طى بكنند و يك قانونى كه مطابق با اسلام و مترقى و همه چيزش تمام باشد، و ما اسلام را مترقى ترين مكتب‏ها دانيم و هر مكتبى هر چه مى‏خواهد بگويد، بگويد. ما اسلام را مكتب مترقى مى دانيم و شما فرض كنيد كه مكتب مترقى نيست، ما اين را مى‏خواهيم. ما اين را مى‏خواهيم. مترقى اسمش را مى‏گذاريد، بگذاريد، غير مترقى هم اسمش را مى‏گذاريد، بگذاريد، ما را وحشى هم بدانيد، بدانيد. ما اين را مى‏خواهيم. ملت ما هم اين را مى‏خواهند و من معذرت مى خواهم از آقايان كه در اين هواى گرم تشريف آوردند. مويد باشيد.


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها