پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
دوشنبه 11 اردیبهشت 1391 2:03 AM
بيانات امام خمينى در جمع اعضاى انجمن اسلامى كاركنان وزارت بهدارى و بهزيستى
تزكيه نفس از علم و حكمت بالاتر است
بسم الله الرحمن الرحيم
اين آيه كه خوانده مىشود از آياتى است كه در بيان آن مىشود مفصل صحبت كرد، لكن من يك نكته را عرض مىكنم و مىگذرم. خداوند فرموده است: لقد من الله على المومنين اذبعث فيهم رسولا من انفسهم يتلو عليهم آياته ويزكيهم و يعلمهم الكتاب و الحكمه خداوند به مومنين منت گذاشته كه از خودشان كسى را فرستاد كه آيات الهى را بر آنها تلاوت كند. تلاوت آيات براى تزكيه و تعليم كتاب وحكمت است. تزكيه را مقدم ذكر فرموده است، معلوم مىشود تزكيه نفس از علم و حكمت بالاتر است. همين طور هم هست. اگر افراد يك ملت تزكيه و تربيت شده باشند،آن ملت پيشرو است. اگر سران قوم، آنهائى كه كشور را اداره مىكردند نفس شان تزكيه وتربيت شده بود،نه آن گرفتارىها براى ملت پيش مىآمد و نه براى خودشان. منشاء تمام اين گرفتارىها در همه جا اين است كه آنهائى كه عهدهدار امور ملت هستند تزكيه نشدهاند. يك نفر آدمى كه تزكيه نشده اگر بر يك ملت سلطه پيدا كند اينهمه گرفتارىهائى را كه در طول پنجاه و پنج سال براى ملت ما پيش آمد بوجود مىآورد. كسى كه بر ملتى سلطه و حكومت دارد اگر يك نفر عدالت پرور باشد دستگاه او عدالت پرور خواهد شد، قشرهائى كه به او مربوطند قهرا به عدالت گرايش پيدا مىكنند، تمام اداراتى كه تابع آن مملكت و آن حكومت است خواه ناخواه به عدالت گرايش پيدا مىكند. اگر همه ملت تزكيه بشوند همين دنيا بهشت آنهاست و تمام گرفتارىها از بين مىرود.
مفاسد و مصالح از حكومتها و سران آن سرچشمه مىگيرد
از طرف ديگر چون اشخاصى در رژيم طاغوتى بر مردم حكومت كردند اشخاص تزكيه شدهاى نبودند و شخص اول مملكت اخلاق و عقايد و اعمالش تزكيه نشده بود، مملكت را به هلاكت كشاندند. رضاخان خودش سرچشمه تمام مفاسد بود. در پاريس كه بوديم يك نفر آمد پيش من و از كسى نقل كرد كه او گفته اگر در ايران پنج نفر فاسد بشوداين محمدرضا روى هر پنج نفر انگشت مىگذارد و به طرف خودش جلبشان مىكند. آن اشخاصى كه پاك نيستند و با تزكيه شدهها سر و كار ندارند، نمىروند سراغ اشخاص امين. آدمى كه خودش امين نيست مىرود سراغ اشخاصى كه نظير خودش
باشند. ولهذا مفاسد و مصالح از حكومتها سرچشمه مىگيرد. حكومت عدل تمام مصالح كشور را تأمين مىكند و حكومت ظلم تمام بدبختىها را براى يك ملتى ايجاد مىكند.
دامن مادران مىتواند مبداء خير يا مبداءشر باشد
لذا در آيه شريفه تزيكه مقدم است. انبيا آمدهاند كه انسان بسازند، انبيا مأمورند كه افرادى را كه بشر هستند و با حيوانات فرق ندارند، اينها را انسان كنند، تزكيه كنند. شغل انبياهمين است، بايد شغل مادرها هم همين باشد نسبت به بچههائى كه در دامنشان است، و با اعمالشان آنها را تزكيه كنند. در دامن مادر، بچهها بهتر تربيت مىشوند تا در پيش استادان. علاقهاى كه بچه به مادر دارد به هيچ كس ندارد و آن چيزى كه در بچگى از مادر مىشنود در قلبش نقش مىبندد و تا آخر همراهش است.مادرها بايد توجه به اين معنى كنند كه بچهها را خوب تربيت كنند،پاك تربيت كنند، دامنهايشان يك مدرسه علمى و ايمانى باشد، و اين يك مطلب بسيار بزرگى است كه از مادرها ساخته است و از كسى ديگر ساخته نيست. آنقدرى كه بچه از مادر چيز مىشنود از پدرنمى شنود، آنقدرى كه اخلاق مادر در بچه كوچك نورس تأثير دارد و به او منتقل مىشود از ديگران عملى نيست. مادرها مبداء خيرات هستند و اگر خداى نخواسته مادرانى باشند كه بچهها را بد تربيت كنند مبداء شرند. يك مادر ممكن است يك بچه را خوب تربيت كند و آن بچه يك امت را نجات بدهد، و ممكن است بد تربيت كند و آن بچه موجب هلاكت يك امت بشود. مع الوصف در طول اين سلطنت، اينها كوشش كردند كه مادران را از بچهها جدا كنند به مادرها تزريق كردند كه بچه دارى چيزى نيست، شما توى ادارات بيائيد. و اينها بچههاى معصوم را جدا كردند از دامن مادران و بردند در پرورشگاهها و جاهاى ديگر، و اشخاص اجنبى و غير رحيم آنها را به تربيت فاسد تربيت مىكردند. بچهاى كه از مادرش جدا شد پيش هر كه باشد عقده پيدا مىكند، عقده كه پيدا كرد مبداء بسيارى از مفاسد مىشود. بسيارى از قتلهائى كه واقع مىشود از روى همين عقدههائى است كه پيدا شود، و بسيارى از عقدهها از اين پيدا مىشود. در همين كارى كه بايد معلم و دانشگاهها بكنند، از دامن مادر شروع مىشود تا برسد به مدارس و به دانشگاهها و به جاهاى ديگر. اگر از دامن مادر اين تربيت خوب شروع شد و مادر بچه را خوب تربيت كرد و به دبستان تحويل داد، دبستان هم خوب تربيت كرد و به دبيرستان تحويل داد آنجا هم همين طور، تا دانشگاه يا مدارس علمى ديگر، آنها هم خوب تربيت كردند، يك وقت در يك برهه از زمان مىبينيد كه جوانها همه خوب از كار در آمدهاند و يك مملكت را به طرف خوبى مىكشانند.
تمام مبارزه رژيم شاه با تزكيه و رشد انسانى جوانها بود
رژيم خائن سابق جديت كرد كه با همه جهات و همه قدرت با تزكيه مبارزه بكند و نگذارند جوانهاى ما صحيح بار بيايند. مىگويند در تهران در آن زمان شراب فروشىها از كتاب فروشىها بيشتر بوده و حالا انشاءالله ديگر نيست. مىدانيد كه چقدر مراكز فساد درست كردهاند،مراكزى را كه
بايد آموزشى باشد به فساد كشيدند مثل سينما، مثل راديو و مطبوعات. با تمام قوا كوشيدند كه نگذارند رشد انسانى پيدا شود. بايد اين تربيتهاى طاغوتى در جوانهاى ما و در اين نسل به تربيتهاى انسانى و اسلامى متحول شود و اميد است كه از دامن مادرها شروع بشود و به دانشگاه و بالاتر ختم بشود. سعادت يك ملت به اين است كه سران آن ملت و كسانى كه مقدرات آن ملت به دستشان است تزكيه شده باشند. خداوند همه شما را به راه راست هدايت كند و همه ما را خدمتگزار به اسلام و مسلمينقرار بدهد.
والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته