پاسخ به:بانک مقالات تاریخ
چهارشنبه 13 اردیبهشت 1391 1:30 PM
انسان از ديدگاه پراگماتيسم جديد (ريچارد رورتي) |
باقري خسرو,خوشخويي منصور |
نوعمل گرايي معاصر با ديدگاهي پسانو گرايانه، وجود گرايانه و عمل گرايانه به بحث درباره انسان مي پردازد. از نگاه اين مكتب فلسفي، تعريف يگانه و محتومي از انسان وجود ندارد. آدمي در هر موقعيت به تعريف جديدي از خويشتن و يا به باز آفريني خود مي پردازد و اين تحولي است كه مستمرا ادامه مي يابد. انسان در اين ديدگاه در دو بعد به هم پيوسته فردي و جمعي مورد توجّه قرار مي گيرد. در بعد فردي با كمك اصطلاح طنز گراي آزاده و در بعد اجتماعي، فرد وابسته به مدينه فاضله آزاده تعريف ميشود. طنزگراي آزاده، همچون طنزپردازان ادبي، با روشي هنرمندانه و نوانديش عمل ميكند. او از هر گونه ظلم و كاستي در زندگي كنوني بشر بيزار است و با نقادي مداوم از بي عدالتي ها و درد و رنج هايي كه بر آدميان، حتي انسان هاي ناآشنا و بيگانه مي رود، نقش مسئولانه فردي خود را ايفا ميكند. طنز گراي آزاده از اين طريق به وحدت بشري نيز توجه مي نمايد و مدينة فاضلة آزاد را رقم مي زند. مدينة فاضله و وحدتي كه اين گونه ايجاد ميشود، از طريق ارائه طرحي پيشين و تفكر در چند و چون آن تحقق نمي يابد، بلكه با تخيل وضعيت مردمان درگير با درد و رنج و ظلم و همراه با نقادي مستمر اجتماعي صورت مي گيرد. طنزگراي آزاده در هر موقعيت، با واژگان نهايي كه محصول تجارب گذشته او و دريافت هاي جديد از كتب، انديشه ها و آثار مختلف فرهنگي- ادبي موجود در جامعه است، هويت خود را نشان ميدهد. او با اين ابزارها از يك سو در بعد فردي به خلق مستمر خويشتن اقدام ميكند و از سوي ديگر عملا وحدت اجتماعي را همگام با ديگر افراد، يعني طنز گرايان آزاده، رقم مي زند.
|
كليد واژه: |
نسخه قابل چاپ |