پاسخ به:بانک مقالات تاریخ
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391 5:42 PM
8 : تاريخ و تمدن اسلامي پاييز و زمستان 1389; 6(12):175-189. |
بازنگري در رابطه ميان هنر و عرفان اسلامي بر مبناي شواهد تاريخي |
قيومي بيدهندي مهرداد* |
* گروه تاريخ معماري و مرمت، دانشگاه شهيد بهشتي، تهران، ايران |
بسياري از دانشوران معتقدند که هنر اسلامي با آموزه هاي عرفان نظري پيوند دارد؛ اما اين اعتقاد خود را به شواهد تاريخي مستند نمي کنند. منکران اين پيوند نيز انکار خود را بر همين ضعف استناد متکي مي کنند. در اين نوشتار مي کوشيم نشان دهيم که شان هنر اسلامي شاني عملي و اجتماعي است و هنرمندان مسلمان نوعا در زمره عوام بوده اند نه اعيان و فرهيختگان. از سوي ديگر، عرفاني که در جامعه اسلامي نقش داشته است، عرفان عملي و از طريق سازوکارهاي اجتماعي بوده است، سازوکارهايي از قبيل نظام خانقاه و حلقه هاي اهل فتوت. بدين طريق، آموزه هاي اصلي عرفان اسلامي از دو راه در هنرمندان و کار ايشان نفوذ مي کرد: يکي سلوک فردي و حلول دادن ذکر مدام در احوال و اعمال، ديگري سازوکارهايي اجتماعي چون حلقه هاي فتيان و نظام اصناف. براين اساس، به نظر مي رسد در تحقيق درباره پيوند ميان هنر اسلامي و عرفان بايد تجديد نظر کرد و آن را از منظري ديگر نگريست. |
كليد واژه: هنر اسلامي، عرفان و تصوف اسلامي، ذکر، فتوت، اصناف |
نسخه قابل چاپ |