پاسخ به:مقالات علوم سیاسی
جمعه 15 اردیبهشت 1391 7:01 PM
10 : فصلنامه سياست- مجله دانشكده حقوق و علوم سياسي بهار 1384; -(67):225-249. |
بازبيني نظريه انتقادي در روابط بين الملل |
مشيرزاده حميرا* |
* گروه روابط بین الملل دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران |
يکي از ملاحظات اصلي نظريه انتقادي در روابط بين الملل مسائل فرانظري بوده است. استدلال اصلي اين مقاله آن است که اين توجه به موضوعات هستي شناختي و معرفت شناختي، که مورد انتقاد بسياري از نويسندگان جريان اصلي روابط بين الملل قرار داشته است، کاملا با موضوع ديگر مورد نظريه پردازان انتقادي يعني تحول در عرصه روابط بين الملل مرتبط است و به همين دليل بخش لايتجزاي طرحواره نظري آن محسوب مي شود. بخش نخست مقاله به استدلال هاي هستي شناختي، معرفت شناختي، و روش شناختي نظريه پردازان انتقادي در درون رشته روابط بين الملل و خارج از آن مي پردازد. سپس موضوع تحول در روابط بين الملل مورد بررسي قرار خواهد گرفت. موضوعاتي چون بلوک تاريخي، هژموني متقابل، اجتماعات فراگير و رهايي در سطح بين المللي که نظريه پردازان انتقادي متاثر از مکتب فرانکفورت و آنتونيو گرامشي مطرح مي کنند مورد بررسي قرار مي گيرد. در نتيجه گيري تلاش خواهد شد رابطه متقابل اين دو وجه نظري مکتب انتقادي نشان داده شود. |
كليد واژه: |
نسخه قابل چاپ |