پاسخ به:بانک مقالات حسابداری و حسابرسی
جمعه 8 اردیبهشت 1391 5:20 PM
1 : حسابداري مديريت بهار 1389; 3(4):1-15. |
بررسي رابطه ارزش افزوده نيروي کار و شاخص هاي ارزيابي عملكرد تعهدي و نقدي شركت در صنعت محصولات دارويي |
حاجيها زهره* |
* گروه حسابداري، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد تهران شرق (قيامدشت) |
در سال هاي اخير متغيرهاي ارزش افزوده و متغيرهاي ارزش افزوده نيروي کار در تبيين و اندازه گيري عملکرد شرکت ها مورد استفاده قرار گرفته است. از سوي ديگر پيش بيني وضعيت مالي شرکت ها نيز در نيم قرن اخير دغدغه متخصصين دانشگاهي و حرفه اي بوده است. برقراي ارتباط بين اين دو پديده مي تواند برخي خلاهاي موجود در هر دو زمينه را بر طرف نمايد. بر اين اساس در اين تحقيق با استفاده از متغيرهاي ارزش افزوده نيروي کار در سه گروه کلي يعني شامل نسبتهاي ساختار اقتصادي، نسبتهاي بهره وري و نسبتهاي مربوط به كارايي مديريت، ارزش افزوده نيروي کار محاسبه شد. هر يک از نسبت هاي اين گروه ها نيز براي سه گروه کارکنان مستقيم توليدي، کارکنان غيرمستقيم توليدي و کارکنان غيرتوليدي محاسبه گرديد. قلمروي زماني تحقيق دوره 7 ساله از ابتداي 1380 تا آخر 1386 بوده و قلمروي مکاني شرکتهاي صنعت دارويي فعال تحت بورس اوراق بهادار تهران مي باشد. به علت تعدد نسبت ها متوسط شش سال براي هر نسبت محاسبه گرديد. مدل ورشکستگي مورد استفاده در اين تحقيق نيز براي تفکيک شرکت هاي ورشکسته و غير ورشکسته، مدل اسپرين کيت (1978) مي باشد. بر اساس اين مدل که در سال 86(سال آخر تحقيق) اجرا شد شرکت هاي نمونه به دو گروه ورشکسته و غير ورشکسته طبقه بندي شدند و با نسبت هاي ارزش افزوده اين شرکت ها با روش تحليل تشخيصي به دو گروه تفکيک شدند. معادله تشخيصي بدست آمده شامل ده نسبت از دو گروه نسبتهاي ساختار اقتصادي و نسبتهاي بهره وري مي باشد. از سوي ديگر از 10 نسبت تعيين کننده 6 تا مربوط به ارزش افزوده کارکنان غيرمستقيم و غيرتوليدي هستند و تنها 4 متغير مربوط به ارزش افزوده کارکنان مستقيم توليد مي باشند که ضمنا جزو قوي ترين نسبت هاي تفکيکي نيز نيستند، اين نتيجه جالب توجه است زيرا بيانگر اهميت کارکنان غير مستقيم و غيرتوليدي در ايجاد ارزش افزوده است. |
كليد واژه: ارزش افزوده نيروي کار، مدل ورشکستگي، نسبت هاي ارزش افزوده، روش تحليل تشخيصي |
![]() |
نسخه قابل چاپ |