0

بانک مقالات علوم اجتماعی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم اجتماعی
چهارشنبه 13 اردیبهشت 1391  10:21 AM

 9 : علوم اجتماعي و انساني دانشگاه شيراز پاییز 1381; 18(2 (پیاپی 36)):111-135.
 
مقايسه تطبيقي روند تحولات ارزشيابي آموزشي در غرب و ايران
 
موسي پور نعمت اله*
 
* بخش علوم تربیتی دانشگاه شهید باهنر کرمان
 
 

در مقاله حاضر، هدف آن بوده است که با اتکا به ديدگاهي تطبيقي، پاسخي براي اين پرسش فراهم شود که ارزشيابي آموزشي، طي دو قرن گذشته چه وضعي داشته و چگونه تکوين يافته است. گر چه ترسيم چگونگي تکوين ارزشيابي آموزشي در ايران بر پايه تحليل منابع موجود به عمل آمده است؛ اما نظريه مدوس، استافل بيم و اسکريون (1988) در شناخت وضع ارزشيابي آموزشي در غرب، مبناي کار قرار گرفته است. تحليل تاريخي، مدوس، استافل بيم و اسکريون (1988) از تحول ارزشيابي آموزشي در غرب، آنان را به اين جمع بندي رسانده است که ارزشيابي آموزشي، شش دوره را تجربه کرده است و آنان اين دوره ها را با عناوين دوره هاي دگرگوني (1900-1800)، کارايي و آزمون (1930-1900)، تايلري (1945-1930)، معصوميت (1957-1946)، بسط (1972-1958) و حرفه اي شدن (1983-1973) طبقه بندي کرده اند.
در ايران نيز ارزشيابي آموزشي در تعامل با ساير جوامع بشري، طي همين دوره ها، تحول يافته؛ اما با آنچه در غرب گذشته، همساني ندارد. تحليل مدارک موجود نشان مي دهد که ارزشيابي آموزشي در ايران از ابتداي قرن نوزدهم ميلادي (1179) تاکنون، هفت دوره را گذرانده است و مي توان آنها را با عناوين دوره هاي بي نيازي (1279-1179)، آگاهي (1309-1280)، تلاش رسمي (1324-1310)، دشواري (1336-1325)، علاقمندي (1351-1337)، اقدام (1370-1352) و اميدواري (1371 تاکنون) معرفي کرد. شايان ذکر است که اين مرحله بندي به صورت تطبيقي صورت گرفته است و شک نيست که در يک نگاه تحليلي، گستره و نام دوره ها متفاوت خواهد شد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها