پاسخ به:بانک مقالات علوم اجتماعی
چهارشنبه 13 اردیبهشت 1391 9:32 AM
11 : علوم اجتماعي و انساني دانشگاه شيراز زمستان 1384; 22(4(پیاپی 45)(ویژه نامه علوم تربیتی)):116-130. |
مبناي نظري تلفيق برنامه درسي بر اساس حكمت متعاليه صدرالمتالهين |
علم الهدي جميله* |
* دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی، دانشگاه شهید بهشتی |
برنامه درسي مفهومي وسيع تر از سازماندهي زمان مدرسه جهت وقوع برخي تجربيات تربيتي دارد و شامل همه عناصر اساسي تعليم و تربيت نظير اهداف، محتوا، روش، ارزشيابي و غيره مي باشد. از اين رو، ميان پايگاه فلسفي و موضع معرفت شناختي هر نظام تربيتي، با روش تدوين در برنامه درسي، ارتباط مستقيمي برقرار است. هر تعريفي از موضوع، ساختار و فرآيند علم مقتضي نوع خاصي از برنامه کسب علم است و دست کم، با رويکرد ويژه اي در برنامه درسي بيشتر تلائم دارد. به نظر مي رسد، مباني فلسفه اصالت وجود ازرويکرد تلفيقي در برنامه درسي حمايت مي کند، زيرا اصل وحدت تشکيکيه (شخصيه) وجود و اصل مساوقت علم با وجود، در نظريه صدرالمتالهين، وحدت تشکيکيه علم را به جهت موضوع به اثبات مي رسانند؛ در حالي که اصل حرکت جوهري و اصل قيام صدوري نفس، بر وحدت علم از جهت ارتباط با فاعل شناسا، دلالت دارند. نظريه صدرالمتالهين در زمينه همراهي علم حضوري با علم حصولي نيز اعتبار مرزهاي ساختاري، مفهومي و روشي رشته هاي دانش را محدود مي سازد. بدين ترتيب، همه اشکال دانش به خودي خود مرتبه اي از وجودشناسي است که طي حرکت جوهري (اشتداد وجودي) انسان شناسايي جلوه هاي گوناگون هستي را ممکن مي سازد و در تکامل او که في الواقع معرفتي است – ياري مي رساند. بنابر رويکرد وحدت گرايانه اصالت وجود يادگيري دانش ها بهتر است، با توجه به مناسبات وجودشناختي آنان صورت پذيرد و آموزش رشته هاي گوناگون علم در بستر نوعي وحدت تشکيکي پيرامون مفهوم وجود تلقي يابد. |
كليد واژه: |
![]() |
نسخه قابل چاپ |