پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی
پنج شنبه 31 فروردین 1391 9:07 AM
5 : ادب پژوهي تابستان و پاييز 1387; 2(5):129-160. |
روايت و دامنه زماني روايت در قصه هاي مثنوي |
امامي نصراله,مهدي زاده فرد بهروز |
هر پديده نسبتا دامنه داري که داراي سيري پيش رونده باشد، ساختار روايي ساده اي را در بطن خود مي پروراند. در اين ساختارِ ساده گويي، عناصر تشکيل دهنده پديده از نقطه A به سمت B ، از B به سمت C و ... حرکت مي کنند؛ شبيه رشد تکاملي دانه تا مرحله درخت شدن و ميوه دادن. آنچه به ساختاري پيش رونده و روايي شکل داستاني مي بخشد، گشتارهايي است که از سوي نويسنده/ راوي بر پيکره موضوع تحميل مي شود؛ اين گشتارها در توالي خطي- زماني داستان قابل تحليل اند. مقاله حاضر، در تحليل ابعاد زماني روايت داستاني، بر دو مدخل اصلي زمان روايت و دامنه زماني روايت شدگي تاکيد دارد: در مدخل نخست با سه گونه زمان تقويمي، زمان حسي و زمان روايت مواجه مي شويم. در مدخل بعدي مقاله نيز، پنج محور کلي صحنه، گسترش، چکيده، حذف و زمان حال اخلاقي مطرح خواهد شد؛ توضيـح اينکه ضمن تطبيق مباحث مطرح شده با نمونه هايي از رمانهاي معاصر، در پايان هر مدخل، قصه هايي از مثنوي نيز، متناسب با موضوع، ارايه و تحليل شده است. |
كليد واژه: روايت، زمان، دامنه زماني روايت، مولوي، قصه |
نسخه قابل چاپ |