پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها
شنبه 23 اردیبهشت 1391 8:25 PM
2 : مطالعات ميان رشته اي در علوم انساني بهار 1389; 2(2 (پياپي 6)):19-41. |
تبيين و تحليل ماهيت و کارکرد ميان رشته اي؛ فلسفه تعليم و تربيت |
سجادي سيدمهدي,نورآبادي سولماز |
از مباحث مطرح در نظام هاي آموزشي، استفاده از «رويکرد ميان رشته اي» است. مطالعات ميان رشته اي خواهان تلفيق، ترکيب و تعامل ميان دانش و مهارت ها در رشته هاي مختلف مرتبط است که به منظور افزايش درک و فهم ابعاد مختلف موضوعات مورد مطالعه، رشد توانايي تحليل صحيح امور، توسعه تفکر انتقادي و قدرت خلاقيت و ...، استفاده از آن متداول شده است. از طرفي؛ فلسفه تعليم و تربيت به منزله يکي از حوزه هاي معرفت بشري نيز با اين مفاهيم سروکار دارد. موفقيت در اجراي رويکرد ميان رشته اي زماني است که نتايج و يافته هاي آن معتبر باشد و بتواند شناخت، فهم و راه حل هاي معتبر و واقعي براي مساله و يا موضوع مورد بررسي ارايه دهد. به عبارتي رويکرد ميان رشته اي را زماني مي توان موفق و کارآمد دانست که در فرايند کار بتواند از انباشته ها، تجارب و ظرفيت هاي معرفتي، مهارتي و روشي رشته هاي مرتبط در جاي مناسب و مقتضي، استفاده بهينه و موثر کند. در اين مقاله، با استفاده از روش توصيفي - تحليلي، به اين سوال که: در صورت امکان استفاده از رويکرد ميان رشته اي، فلسفه تعليم و تربيت با چه رشته هاي ديگر و در چه زمينه هايي (نظري و يا عملي) مي تواند تلفيق شود، پاسخ داده مي شود. از آنجايي که فلسفه تعليم و تربيت به عنوان هسته اکثر رشته هاي علوم انساني مطرح است، با بهره گيري از رويکرد استنتاجي به حوزه هاي معرفتي مثل زبان شناسي، روان شناسي، جامعه شناسي، هنر و دين پرداخته شده است. طبق نتايج مطالعات و تحليل هاي بدست آمده، مي توان چنين نتيجه گيري نمود که با توجه به ماهيت پيچيده انسان و به تبع آن، پيچيدگي و گستردگي تعليم و تربيت، پرداختن به مسايل و علوم انساني از حوزه يک رشته خاص، خارج است و لذا بهره گيري از رويکرد ميان رشته اي ضروري است. |
كليد واژه: رويکرد ميان رشته اي، ماهيت و کارکرد ميان رشته اي فلسفه تعليم و تربيت، تعليم و تربيت، نقد آرا |
نسخه قابل چاپ |