پاسخ به:بانک مقالات قرآنی
سه شنبه 5 اردیبهشت 1391 10:48 AM
4 : پژوهشنامه قرآن و حديث بهار و تابستان 1390; -(8):79-98. |
چگونگي ارتباط ميان بايدهاي اخلاقي واست هاي علمي و فلسفي از ديدگاه انديشمندان معاصر و علامه طباطبايي |
طالب تاش عبدالمجيد* |
* دانشگاه آزاد اسلامي، واحد کرج |
در اروپا، پيرامون گونه ارتباط ميان علم و دين و به تبع آن چگونگي ارتباط علم با اخلاق و خاستگاه بايد و نبايدهاي اخلاقي گرايشي به وجود آمد که از هيوم فيلسوف اسکاتلندي آغاز شد. جداانگاري حوزه هاي علم و اخلاق بسامد داعيه هايي بازنگرانه نسبت به رابطه خداوند با جهان است که گزاره هاي ديني و اخلاقي را برخاسته از احساسات دروني انسان به شمار مي آورد و جداافکني آن از واقعيات عيني و خارجي را پي گيري مي کند. از اين نظر گاه عقل در کشف گزاره هاي اخلاقي ورود ندارد. زيرا منطقي نبوده و مسوول صحيح و غلط نيستند. هر چند اين گرايش مورد پذيرش اندکي از انديشمندان مسلمان نيز واقع شده است، اغلب نزديک به اتفاق انديشمندان مسلمان با اين تفکر مخالفت ورزيده اند و در نادرستي آن به استدلال پرداخته اند. اين گروه بر اين باورند که هر چند اخلاق از علم و فلسفه زايش منطقي نمي يابد. اما اصولا ارائه يک گزاره اخلاقي بدون پشتوانه حقيقت عيني امکان پذير نيست. از نظر انديشمندان مسلمان ميان بايدهاي اخلاقي و هست هاي علمي و فلسفي ارتباط تقدمي و تاخري وجود دارد؛ به اين معنا که انسان پس از آگاهي نسبت به حقيقت علمي و نفس الامري به کمک عقل نظري، راه رسيدن به آن حقيقت عيني را در عالم واقع با استمداد از عقل عملي کشف مي کند. آن گاه در قالب گزاره هاي توصيه اي و بايدهاي اخلاقي بيان مي کند. اين گروه در حقيقت توليد ارزش از دانش را نه به معناي توليد منطقي که مبتني بر دو گزاره يکي علمي و ديگري اخلاقي دانسته اند. از منظر آنها عقل عملي به عنوان يک ابزار پسيني از نيروي عقل نظري به عنوان ابزار پيشيني استمداد مي جويد و به توصيه هاي اخلاقي دست مي يابد و در قالب بايدها و نبايدها ارائه مي دهد و اين همان ارتباطي است که ميان علم و فلسفه با اخلاق وجود دارد. چرا که عقل عملي بدون علم و انديشه نمي تواند حکمي را اعتبار و صادر نمايد. |
كليد واژه: استي هاي حقيقي، بايدهاي اعتباري، انديشمندان مسلمان، گرايش هاي اروپايي، استنتاج منطقي، ارتباط، علامه طباطبايي |
نسخه قابل چاپ |