0

سکوی اخبار قرآنی: قرآن پژوهی،قرآن شناسی و....

 
drmjgholami
drmjgholami
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 253
محل سکونت : مازندران

پاسخ به:سکوی اخبار قرآنی ( هر گونه اخبار در مورد قرآن پژوهی،قرآن شناسی و...... را در این قسمت قرار د
شنبه 9 آذر 1392  12:47 AM

دعوای فاطمیه برسر یک فلسفه سیاسی و حق حاکمیت الهی است

 

 

شهید پیچک جمله معروفی دارد : «مسئولیت ما مسئولیت تاریخ است. بگذارید بگویند حکومت دیگری بعد از حکومت علی بود به نام حکومت خمینی، که با هیچ ناحقی نساخت تا سرنگون شد. ما از سرنگونی نمی ترسیم… از انحراف می ترسیم…» این که رهبری در مورد نهضت عدالتخواهی، ریزش و رویش ها، عوام و خواص، عبرت های عاشورا، نهضت نرم افزاری، گفتند و در مواردی مثلا محافظه کاری، عدم تحقق نهضت نرم افزاری را قتلگاه انقلاب نامیدند و یا از عدم حضور خواص در لحظه های تاریخ ساز و بی عدالتی به عنوان عوامل استحاله انقلاب نام بردند ریشه اش همین خطر است. اگر موقعی امام مقابل برداشت های انحرافی از اسلام، اسلام ناب را مطرح کردند و خط و راه امام به عنوان مبین این دو اسلام مطرح شد امروز که حتی در مورد خط امام هم دعوا پیش آمده و هر گروهی با هر وجهه ای تلاش دارد تا خود را خط امامی بنامد، بازخوانی دوباره مولفه های اسلام ناب و خط امام ضرورت دو چندان یافته است. این بحث سیرت و صورت که رهبری در علم و صنعت مطرح کردند هم همین است، اگر همه جا پسوند اسلامی روی افراد و کارها و برنامه ها باشد، اما همه این ها بدون روح و سیرت انقلاب باشد. ما انقلاب نکردیم که صرفا ریشوها، یقه گردها، آخوندها و چادری ها، به جای سه تیغه ها، کراواتی ها و فکلی ها به قدرت برسند. سه مولفه انقلاب اسلامی: اسلام ناب و اسلام امریکایی و استضعاف و استکبار، مردمی بودن، رهبری دینی حضور پر رنگ تفکر اسلامی و تعریف دو خط (اسامی که می گویم عین کلمات امام است که اکثرا در جلد ۲۱ صحیفه آورده شده مسئولیتش هم با گوینده اصلی آن یعنی امام است) خط اول:« خط سازش و فرومایگی، ظلم و بیداد، تحجر و واپسگرایى، اسلام سلطنتى، اسلام سرمایه دارى، اسلام مستکبرین، اسلام منافقین، اسلام راحت طلبان و فرصت طلبان، اسلام اشرافیت و ابوسفیان، اسلام التقاط و تحجر و غربزدگی، اسلام نکبت و ذلت، اسلام ملاهای کثیف درباری، اسلام مقدس نماهای بی شعور و متحجرحوزه های علمی و دانشگاهی، اسلام پول و زور، اسلام فریب و سازش و اسارت، اسلام حاکمیت سرمایه دارن بر مظلومین و پابرهنه ها، اسلام رفاه و تجمل، اسلام سازش و فرومایگی، اسلام مقدس نماهای متحجر و سرمایه داران خدانشناس و مرفهین بی درد و در یک کلمه اسلام امریکایى» در «مقابل خط انبیا و اولیا و رشته ی تعهد به اسلام و ایستادگی در مقابل ظلم و ستم و دیکتاتوری و قدرت های شیطانی، اسلام تازیانه خوردگان تاریخ تلخ و شرم اور محرومیت ها، اسلام مبارزه، اسلام فقرای دردمند، اسلام عزت و جهاد و شهادت، اسلام عارفان مبارزه جو، اسلام پابرهنگان زمین، اسلام مستضعفین، اسلام رنج دیدگان تاریخ، اسلام پاک طینتان عارف، اسلام ائمه هدی، اسلام فقرای دردمند و در یک کلمه اسلام ناب محمدی» است. عنصر مهم دوم این انقلاب مردمی بودن آن بود، این انقلاب متعلق به هیچ حزب و دسته و طبقه ای حتی روحانیت نبود، یعنی نقش روحانیت نقش صنفی و طبقه ای نبود آن ها به عنوان حاملان گفتمان اسلام ناب بر اساس تکلیف به صحنه آمدند و اقشار هم بر اساس تکلیف دینی به آنان پیوستند.(اساسا یک شاخصه مهم اسلام ناب و خط امام همین غیر اشرافی و استعلایی بودن، مردم گرایی، و اهمیت و اعتقاد به توانایی مردم و ملت ها و اصل دانستن آن است). عنصر مهم سوم رهبری بود که آن هم بر اساس تکلیف دینی وارد صحنه شد و مردم هم بر اساس تکلیف دینی نه ترس از قدرت و ثروت، و نه به خاطر کاریزما و ویژگی خاص (که از جانب روشن فکران برای استحاله انقلاب مدام تکرار می شود) وارد صحنه شدند و نه کنش عاطفی، که کنش معطوف به ارزش و هدف آن هم نه هدف عقلانیت ابزاری که هدف اقامه قسط و عدل صورت گرفت. دعوای اصلی هم سر همین مباحث است. دعوی سر این نگاه و نظام جدید است، که همه شرق و غرب علیه آن بسیج شده اند. همین نظامی که مبتنی بر اسلام است و آن هم نه هر برداشت شخصی و فردی و مطابق مطامع فردی و جمعی و متاثر از عوامل جامعه شناختی و روان شناختی که بر اساس برداشت ناب از متن مقدس، متناسب با شرایط زمان و مکان، نه با زدودن از هسته اصلی و اصول. اسلام ناب یک مفهوم درون دینی وهسته مرکزی ان چون در فضای فاطمیه هستیم به نظر می رسد که بهترین گزینه این است که از فاطمه زهرا در این مورد درس بگیریم، و اسلام ناب را از ان بانوی بزرگوار بگیریم. ویژگی یک رهبر دینی هم این است که در نظر و عمل بر اساس همین هسته های مرکزی دین کنش داشته باشد. کما این که امام هم این گونه بود حتی همین اسلام ناب هم مثلا یک الگوگیری از برداشت نبود. دعوای اصلی سر یک فلسفه ی سیاسی است مسئله فاطمیه صرف حمله و ظلم نبود و خطبه معروف فاطمیه که به غلط به فدکیه تعبیر شده سر فدک نبوده و نیست. و تقلیل قیام فاطمی به دفاع ازاموال شخصی غلط است، گرچه حفظ حیثیت مومن و کرامت انسانی ان قدر واجب است که در همان نامه امام رضا به مامون در مورد اسلام ناب حضرت اشاره می کند که و من قتل دون ماله فهو شهید. این خیلی مهم است،همین نگاه دینی است که دیدگاه اسلامی را به ضرورت توحید می رساند که قائل شدن کرامت انسان احتیاج به مبنا و ضمانت اجرایی دارد مسئله ای که حضرت زهرا را بیرون می کشد در قیام فاطمی، دفاع از همین فلسفه سیاسی و حق حاکمیت الهی بود نه فدک، فدک به عنوان یک نماد و سیله ای بود که حضرتا بتواند مسئله را باز کند. چنان که وقتی هارون خواست نمایش محب اهل بیت بودن بدهد و فضا را به نفع خویش تغییر دهد از امام کاظم در مورد محدوده فدک پرسید تا ان را باز پس بدهد، امام هم محدوده ای گفت که محدوده کل حاکمیت اسلامی ان روز بود. همین دعوایی که در سال های اخیر و مشخصا در طول ۸ ماه فتنه از ۲۲ خرداد تا ۲۲ بهمن پی گیری شد. اصلا دعوا سر انتخابات نبود، دیدید در تهران از همان روز اول شعارها به مرگ بر اصل ولایت فقیه و حمله به فلسفه سیاسی اسلام آغاز شد و شعار داده شد دین از سیاست جداست! در این نگاه دعوا بر سر حق حاکمیت خداست(ان الحکم الا لله) و اتفاقی که در سقیفه افتاد بدعت فلسفه سیاسی بر غیر حکم خدا بود. بر رای اکثریت هم نه، بر اساس رای جمعی از نخبگان سیاسی. که اقلیت به صرف ادعای نخبگی می تواند نظرات خود را بر اکثر یت تحمیل کند. همین اتفاقی که بعد از انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری افتاد همین بود. اکثریتی رای داده بودند، اقلیت که بیش تر از این که بگویند ما اکثریتیم حرف شان این بود که ما نخبه ایم باید بر اساس نظر ما نظرات تنظیم شود. یعنی عدول از لیبرال دموکراسی به دموکراتیک لیبرالیسم. این جاست که حضرت زهرا به میدان می اید و در قیام فاطمی و در ۳-۴ خطبه و مشخصا خطبه فاطمیه به بازخوانی دوباره اصول اسلام ناب می پردازد.

تشکرات از این پست
javid1000 hamed_yurdum
دسترسی سریع به انجمن ها