0

تاريخ اقتصاد سياسى ايران قسمت سوم

 
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

تاريخ اقتصاد سياسى ايران قسمت سوم
چهارشنبه 2 فروردین 1391  1:26 AM

 

دولت و توسعه سرمايه دارى (1963 ـ 1979 / 1341 ـ 1357)

انقلاب سفيد آغاز عصر جديدى در تاريخ ايران بود. صورتبندى اقتصاد ما قبل سرمايه دارى ايران به طور شديدى در هم شكست و سياست صنعتى شدن سريع به اجرا گذاشته شد. ساختار طبقاتى قديم ايران متلاشى گشت و اربابان از صحنه هاى سياسى اقتصادى ناپديد شدند. از طريق بانك دولتى, تعاونى هاى محلى و كشاورزى مكانيزه, سرمايه دارى به روستاها نفوذ كرد. اتحاد طبقاتى قديمى مركب از دربار, ملاكان و بورژوازى وابسته, در هم شكسته شد و بلوك قدرت جديدى متشكل از دربار, بورژوازى وابسته و بورژوازى روستايى جايگزين آن گشت. همچنين دولت, ملاكان پيشين را از طريق فروش كارخانجات دولتى به آنان, به بلوك قدرت جديد اضافه نمود.

بورژوازى مدرن ايران آفريده دولت است (راه كارگر 1983). تنها بخش بورژوازى مدرن كه زمينه بازارى دارد, بخشى است كه به دولت وابسته شد. همچنين بورژوازى مدرن از ملاكان پيشين كه زمين هايشان را به دولت فروختند و پس از انقلاب سفيد كارخانجات متعلق به دولت را خريدند, تركيب مى شد. در اين خصوص, هنگامى كه زمين دارى بوروكراتيك به نظام سرمايه دارى بوروكراتيك منتقل شد, ملاكان پيشين و بازاريان وابسته, پيش قدمان تإسيس صورتبندى اجتماعى ـ اقتصادى جديد شدند. به علاوه, درآمدهاى نفتى, دولت را آماده ساخت تا با دارايى هاى تحقق يافته, به طور مستقيم در برنامه ريزى صنعتى و كمك كردن به ((بخش خصوصى)) سرمايه گذارى كند.

على رغم وابستگى بورژوازى مدرن به دولت, اين سرمايه گذاران براى استقلال خود كوشش كردند. آنها اتحاديه هايى تشكيل دادند تا از طريق سازمان هايى نظير: سنديكاى صاحبان صنعت نساجى, سنديكاى صنايع فلزى, سنديكاى صنايع قند و اتحاديه بازرگانى صنعت و معدن از عهده فشارهاى دولت برآيند (اشرف :1971 ;258 بشيريه 1984; 42). روزنامه هاى اقتصادى نظير بورس و تهران اكونوميست, عدم توافق صاحبان صنايع با سياست هاى دولت را ابراز مى كردند. تهران اكونوميست تا آن جا پيش رفت كه از دولت تقاضا كرد تا كارخانجات متعلق به دولت را به بخش خصوصى بفروشد (تهران اكونوميست 14 ژوئن 1966).

برنامه صنعتى سازى از طريق درآمدهاى نفتى تإمين بودجه مى شد. درآمدهاى نفتى از 817 ميليون دلار در سال 1968 (1347 ش) به 5/6 ميليارد دلار در سال 1973 (1352 ش) و 22 ميليارد دلار در سال 1974 (1353 ش) افزايش يافت. سياست دولت, توزيع درآمدهاى نفتى در ميان صاحبان صنايع به منظور افزايش تلاش ها جهت صنعتى شدن بود. سازمان برنامه (اكنون سازمان برنامه و بودجه ناميده مى شود) و بنياد پهلوى از درآمدهاى نفتى سهم هر صنعتى را تعيين مى كردند. بنياد پهلوى به عنوان يك ((سازمان خيريه)) توسط شاه تإسيس شد; ولى اين بنياد با سهيم شدن در اكثر صنايع, بزرگ ترين گروه صنعتى به شمار مى رفت. بنياد مبالغ زيادى پول از درآمدهاى نفتى دريافت مى كرد و بخش خصوصى و بازار را از طريق بانك عمران و بانك صنعتى ايران در كنترل خود داشت.

هنگامى كه بورژوازى مدرن از اعتبارات دولتى آسان, نرخ پايين بهره و سياست هاى حمايتى بهره مند مى شد, بازاريان از اين فضا كنار گذاشته شدند. همچنين رشد بانك ها, كاركردهاى بازاريان در قرض دادن پول را از ميان برداشت. دولت خواستار تضعيف بازاريان (به دليل استقلال سنتى شان از دولت) و جايگزينى بورژوازى مدرن به جاى ايشان بود. مبازره عليه گران فروشى 1975 ـ 1976 (1354 ـ 1355ش) نيز به تضعيف بازاريان كمك كرد. در طى اين دوره, بيش از چهل هزار مغازه بسته شدند و هشتاد هزار بازارى, زندانى يا تبعيد گشتند. بنابراين, تعجبى ندارد كه بازاريان در انقلاب 1979 (1357 ش) از صميم قلب مشاركت جستند.

سياست دولت در جريان صنايع مدرن, توسل جستن به روش هاى حمايتى و تشويقى بود. معافيت مالياتى هم عاملى ديگر در كمك به رشد بورژوازى مدرن و به ضرر مصرف كنندگان بود. اعتبارات آسان, معافيت هاى مالياتى و سياست هاى حمايتى در برابر رقابت هاى خارجى, گام هاى اصلى بودند كه توسط دولت و در حمايت از صنايع مدرن برداشته شد (اشرف, :1971 262). رشد صنايع بعد از چهار برابر شدن درآمدهاى نفتى در دوره 1973 ـ 1974 سرعت گرفت. درآمدهاى نفتى, شاه را تشجيع كرد تا برنامه هاى صنعتى شدن جاه طلبانه ترى راه ببيندازد. بودجه برنامه پنجم (1352 ـ 1357) يك باره دو برابر شد و از 60 ميليارد دلار به 120 ميليارد دلار رسيد.

چهار برابر شدن درآمدهاى نفتى, شاه را به روياى رسيدن ايران به پنجمين كشور صنعتى دنيا در كمتر از بيست سال فرو برد. نتيجه اين سياست, رشد سريع صنعتى, خرابى نظام روستايى و مهاجرت ميليون ها كشاورز به شهرها بود. اين هوس شاهانه, يعنى صنعتى شدن كشور بدون در نظر گرفتن توليد پايين, فقدان پرسنل ماهر, كمبود تجهيزات بندرى و ديگر تنگناهاى اقتصادى, عاقبت به يك بختك تبديل شد. در سال 1975, اقتصاد از كنترل خارج شد. سقوط تقاضاى بين المللى براى نفت ايران, دليل اصلى براى اين وضعيت جديد بود. در تباينى شديد با دوره 1973 تا 1975 (1352 تا 1355), زمانى كه ايران به چندين كشور از جمله بريتانيا, فرانسه, مصر, سنگال وام اعطا نمود, به زودى ايران شروع به قرض گرفتن از بانك جهانى كرد. سقوط حكومت پادشاهى, بلوك قدرت جديدى مركب از بورژوازى ليبرال (يعنى بقاياى بورژوازى ملى), بورژوازى بازار و خرده بورژوازى سنتى (يعنى دكان داران) را به قدرت رساند. بورژوازى ليبرال در نزاع قدرت با بورژوازى سنتى و خرده بورژوازى, كه روحانيون بنيادگرا نمايندگى آن را بر عهده داشتند, بازنده شد. اين امر موقعيت روحانيون بنيادگرا را در بلوك قدرت تقويت نمود]...].

 

پى نوشت:

1ـ عضو هيإت علمى گروه تاريخ دانشگاه تربيت معلم تهران.

Draber

Kuznetsova

wallerstein

Bharier

Rezun

Hershlag

Brown

Sanghavi

1- Adamyyat ,F. The Ideology of the Constitutional Movement in Iran.

Tehran: Payam Press, 1976.

2- Algar, H.Religion and State in Iran: 1785 - 1909, the Role of the Ulema in the Qajar Period. Berkeley and Los Angeles: University of California Press,1969.

3- ALvandi, M. "About the Division of Products Based on Five Inpts. In Land and Peasant Questions.Tehran: Agah Publishers, 1982.

" 4- Ashraf, "Iran ,ImperiaIism, Class and Modernization from Above."Ph.D. dis sertation, New School for Social Research, 1971.

5- Ashraf, Historical Obstacles to the Developmet of Capitalism in Iran Tehran: Payam Press, 1980

6- Atighpour, M.The Bazaar and Bazaaris in the Iranian Revolution.Tehran: Kayhan Publishers, 1979.

7- Avery, P. and J.B.Simmon. "Persia on the Cross of Silver. "Middle East Studies 10 no. 13(October 1974): 259-86.

8- Baldwin, G.Planning and Development in Iran. Baltimore, Md. The Johns Hopkins University Prees , 1967.

9- Banani, A. The Modernization of Iran: 1921-1941.stanford, Calif. Stanford univercity Press, 1961.

10- Banani, "Reflections on the Social and Economic Structure of Safavid Persia and its Zenith. "Iranian Studies 11 (1978): 83-116.

11- Bashirieh,H. The State and Revolution in Iran. Londan and Canberra: Croom Helm, 1984.

12- Bharier, J.Economic Development in Iran: 1900-1970. London and New York: Oxford University Press, 1971.

13- Bill, J. The Polities of Iran: Groups , Classes , and Modermzation. Columbus, Oh: Merrill, 1972.

14- Brown , B.the Fiscal Influence on Economic Development. Unpublished dissertation, University of Wisconsin, 1959


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها