هشدار 1920 فورد - خوابی که صهیونیسم برای جهان و ادیان توحیدی دیده است

 بنیانگذار شرکت خودروسازی فورد در سال 1920، 27 سال پیش از شکل گیری رژیم نژادپرست صهیونیستی در سلسله مقالاتی به مردم کشورش و جهان هشدار داد که صهیونیسم جهانی در صدد تسلط بر آمریکا و همچنین سلطه بر جهان است.

این موضوع که صهیونیسم و میوه آن یعنی رژیم صهیونیستی هیچ ارتباطی با یهودیت و یهودیان ندارد دیگر نیازمند اثبات نیست زیرا بسیاری از خاخام ها در آمریکا و اروپا و حتی ناراضیان یهودی مقیم فلسطین اشغالی با اشاره به پروتکل سال 1897 صهیونیسم جهانی، این حرکت را ضد دینی و نافی ارزش های الهی می دانند.
"تئودور هرتزل" متولد سال 1860 در "بوداپست" پایتخت مجارستان که در سال 1904 در اتریش مرد، طراح صهیونیسم جهانی شناخته می شود.
اما صهیونیسم در گذر زمان به دینی و غیر‌دینی تقسیم شد که گونه دینی آن باور دارد شیوه و زمان‌ پایان سرگردانی یهودیان در اختیار خداوند است و این کار به دست بشر انجام‌پذیر نیست.
در مقابل، صهیونیسم غیر‌دینی یا صهیونیسم لاییک که می‌کوشد مفاهیم سیاسی خویش را به زبان دین بیان کند به مفهوم حرکت برای غیر یهودی کردن یهودیت نیز تعبیر می شود و تلاش می کند روح خداپرستی و بندگی را از اندیشه یهودیان خارج کند.
براساس پروتکل رهبران صهیونیسم که در سال ? ?????در شهر بازل سوییس بر سه محور تسلط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بر جهان تنظیم و تایید شده است باید همه کشورها در فساد فراگیر گرفتار شوند و از طریق آموزش های انحرافی، روسپیگری، مراسم غیراخلاقی، هرج و مرج جنسی و همجنسگرایی ملت ها هر چه بیشتر در این ورطه گرفتار شوند.
صهیونیست ها با طرح این ادعا که تمام یهودیان جهان فقط دارای تابعیت اسراییلی هستند نخستین ضربه را به فرهنگ ملیت و تابعیت وارد کردند. در این راه بر برپایی حکومت در سرزمین موعود (نیل تا فرات) پای می فشارند و پرچم زمینه سفید به عنوان سرزمین امن با دو خط آبی به نشانه نیل و فرات و ستاره داوود به عنوان علامت پیروزی را انتخاب کردند.
صهیونیست ها با حرام دانستن فضائل اخلاقی و انسانی این محدودیت ها را نمی پذیرند و در پوشش دین یهود خود را تنها نژاد برتر و حاکم می دانند و بر این باورند که سیاست در تضاد با اخلاق است, پس باید برای غلبه بر دیگران از حربه‌های زور، جنگ، تجاوز و ... بهره برد.
متن این پروتکل ها در عملیات مخفی یورش نیروی امنیتى تزار روس به محل تشکیل کنفرانس یهود به دست روس ها افتاد. شاخص ترین چهره های صهیونیسم در این جلسه در حال تقسیم کار و همچنین تنظیم مفاد پروتکل هایی بودند که پیشتر به صورت سخنرانی ایراد شده بود.
پروتکل ها در سال 1905 توسط یک روحانی ارتدوکس به نام سرگئى نیلوس در روسیه ترجمه و چهار بار به چاپ رسید، آخرین چاپ آن در سال 1917 بود که پس از آن، دولت بلشویکی دستور منع چاپ و نشر آن را صادر کرد. ویکتور مارسدن روزنامه‏نگار انگلیسى که همزمان با وقوع انقلاب بلشویکى براى روزنام? انگلیسى مورنینگ پست در روسیه کار مى‏کرد، این پروتکل ها را در سال 1917 به زبان انگلیسى ترجمه کرد.
در تابستان سال 1920 نشریه مورنینگ پست در لندن هجده بخش از توطئه‏ تدارک دیده شده توسط صهیونیست ها، فراماسون ها و بلشویک ها را که علیه مسیحیان طرح ریزى شده بود منتشر کرد که به‏ "خطر یهودى - فراماسونرى" معروف شد.
در آلمان نیز که پس از شکست در جنگ اول جهانی زمینه براى ملی گرایی فراهم شده بود، در همین سال پنج نوبت به چاپ رسید.
نابودی روسیه به عنوان بزرگترین کشور ارتدوکس متعصب از طریق شکل گیری اتحاد جماهیر شوروی در سال 1917 و سپس تشکیل بلوک شرق، نخستین گام از چهار گام صهیونیسم جهانی بود که بگونه ای پنهان و خونبار شکل گرفت و پس از بهره برداری از آن نیز به فروپاشی کشیده شد.
ارائه اسناد قطعی در پژوهش های گسترده نشان می دهد صهیونیسم در چارچوب برنامه عمل خود برمبنای پروتکل سال 1897 سوییس، به عنوان عامل اصلی و سرمایه گذار شکل گیری کمونیسم وارد عمل شد تا با اعمال سیاست سرکوب و کشتار لنینیستی و استالینستی مجموعه ای از کشورهای مسیحی ارتدوکس و مسلمان را از تاثیر گذاری بر جهان دور کند.
برپایه این اسناد و پژوهش ها، صهیونیسم پس از چند سال سازماندهی فکری، تدارکات مالی و تسلیحاتی در سال 1917 انقلاب بلشویکی را عملی کرد.
حزب بلشویک روسیه حدود نیم قرن قبل از انقلاب 1917، در بروکسل تأسیس شد که بنیانگذاران آن جز یک یا دو نفر همگی یهودی بودند. 50 درصد اعضای اولین حزب سوسیال دموکراتیک روسیه که حزب بلشویک بعدها از دل آن بیرون آمد یهودی بودند.
محفل ماسونی آمریکایی، کنفرانسی با شرکت ثروتمندترین یهود امریکا (اسحاق مورتیمر، سیستر، لیفی، رون و شیف) تشکیل داده و درآن مقرر شدکه با صرف یک میلیارد دلار و قربانی کردن یک میلیون یهودی، در روسیة تزاری انقلاب کنند...و این پول را در تبلیغات ضد دولتی تزاری صرف کردند.
نشریه "وقایع نامه یهودی" چاپ لندن در چهار آوریل 1919 نوشت: مفاهیم و موضوعات بلشویسم در نکات متعددی با افکار و اندیشه های یهودیگری سازگاری دارند.
نشریه یهودی "بئنای بریت" در نوامبر 1948 از قول یک صهیونیست می نویسد: برخی درباره کمونیسم سخن می گویند... اما من می گویم این یک ایدئولوژی یهودی است.
در کتاب فاتحین جهانی به قلم لوییس مارشالکو، ترجمه عبدالرحیم گواهی از موسسه فرهنگی انتشاراتی تبیان می خوانیم: لوییس لوین رییس شورای یهودی کمک به روسیه پس از سفر به این کشور در سال 1946 (دوران اوج تب محبوبیت کمونیسم) چنین می گوید "بسیاری از مقامات بلندپایه شوروی یهودی هستند. بسیاری دیگر نیز هر چند ظاهر یهودی نداشتند، اما در دیدار خصوصی با من به زبان عبری یا یدیش "عبری آلمانی" سخن می گفتند".
به روایت همین کتاب، هنگامی که حرکت بلشویکی روس به حالت انفجار رسید، تزار، همسر و اعضای خردسال خانواده اش در اکاترین بورگ توسط گروهی از یهودیان تندرو یعنی ژاکو سوردلو که پس از چندی رییس جمهوری روسیه در شوروی وقت شد ، ژاکوب ژوروفسکی، چاجیم گولوسکین و پیتر جرناکوف تیرباران شدند.
همچنین این واقعیت که مجموعه ای از رهبران انقلاب روسیه بویژه لنین و تروتسکی (یهودی) توسط بانک های یهودی "کوهن لائب" و "برادران لازارد" و بانکداران یهودی دیگر مانند "گوگنهام"، "یعقوب شیف"، "فیلیکس واربورگ"، "مورتیمر"، "ماکس بریتونگ" و...تأمین مالی می شدند در کتاب فاتحین جهانی مورد تاکید قرار گرفته است.
در کتاب هیچ کس جرات ندارد آنرا توطئه بنامد به نقل از سخنان "یعقوب شیف" بانکدار یهودی حامی صهیونیسم در آوریل 1917 آمده است که وی علناً اعلام نمود در سایه حمایت های مالی من انقلاب روسیه به ثمر رسید.
همچنین افزون بر اینکه 17 نفر از 22 وزیر اولین کابینه کمونیستی اتحاد جماهیر شوروی یهودی بودند "ویکتور مارسدن" روزنامه نگار انگلیسی می نویسد: هنگام تولد بلشویسم در روسیه از میان 545 نفر مقامات طراز اول بلشویسم، 477 نفریهودی بودند.
همچنین اسناد کنگره آمریکا در سال 1933 نشان می دهد 406 نفر از 503 عضو عالیرتبه حکومت شوروی یهودی بودند و در میان 42 سردبیر و ناشر مطبوعات و روزنامه های رسمی حکومت کمونیستی 41 نفر یهودی بودند.
پیتر براون در کتاب «جنگل اروپایی»، چاپ 1935 نیز می نویسد: بین 59 عضو کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی 56 نفر یهودی هستند و سه نفر دیگر هم همسر یهودی دارند.
همچنین در کتاب فاتحین جهانی آمده است: لنین رهبر انقلاب بلشویکی روسیه و استالین روابط خویشاوندی گسترده ای با یهودیان داشتند، همسران هر دو یهودی بوده و صحبت های خانوادگی آنها به زبان یدیش (عبری آلمانی) انجام می شد و پدربزرگ مادری لنین نیز یهودی بود.
مورخان می نویسند سران کمونیسم برآمده از صهیونیسم که چند ده سال حاکمیت کشورهای خود در بلوک شرق را در اختیار مسکو قرار داده بودند نیز یهودیان نزدیک به جریان صهیونی متعهد به اجرای پروتکل 1897 سوییس بودند.
فؤادبن سید عبدالرحمن الرفاعی در کتاب نفوذ صهیونیسم بر رسانه های خبری و سازمان های بین المللی جهان که توسط حسین سروقامت ترجمه شده است، می نویسد: تقریباً تمام رهبران احزاب و سازمان های کمونیستی در کشورهای مختلف اعم از بلوک شرق یا غرب، یهودی بودند.
براساس پژوهش ها و اسناد ارائه شده در کتاب فاتحین جهانی و کتاب الرفاعی، "آندره ژید" "آندره مالرو" که سازماندهان حزب کمونیست فرانسه بودند، "ادوارد اوشاب" دبیرکل حزب کمونیست لهستان "موشه پیاده" که در سوابق خود ریاست کابینه و پارلمان یوگسلاوی را دارد و «تئودور ژیوکف» نخست وزیر رژیم کمونیستی بلغارستان و «آنا بوکر» رییس جمهور کمونیست رومانی همگی یهودی بودند.
پس از نابودی روسیه ارتدکس براساس برنامه عمل پروتکل 1897، تضعیف هرچه بیشتر مذهب کاتولیک در جهان بویژه اروپا، گسترش سکولاریسم و اقدام عملی علیه مسلمانان با اشغال فلسطین در قلب جهان اسلام و استفاده مستقیم و غیرمستقیم از حاکمیت های منفعل و مستبد در کشورهای اسلامی، سه گام دیگر صهیونی برای عملی کردن سلطه آرام خود بر جهان است.
با نگاهی گذرا می توان دریافت صهیونیسم پس از تسلط بر مراکز سیاسی، رسانه ای و اقتصادی جهان غرب و سازمان های بین المللی، در کشاکش با جهان اسلام و بی توجهی برخی کشورهای اسلامی به موضوع اشغال فلسطین، در پی کامل کردن این سلطه است و گروهی نیز بر این اعتقادند تجاوز ناکام چند سال پیش رژیم صهیونیستی به لبنان در چارچوب پروتکل سال ? ?????صورت گرفت.
در پروتکل اول صهیونیسم می خوانیم "هدف نهایی ما حاکمیت بر جهان است که جز با خشونت و زور به دست نمی‌آید. عدالت، برابری، قانون، آزادی، حقوق بشر و لیبرالیسم، واقعیت خارجی ندارند و باید از این مفاهیم برای جذب نیروها، نابودی مخالفان و به عنوان طعمه استفاده کنیم".
عملیاتی کردن محورهای این پروتکل دستور کار کنونی رژیم نژادپرست صهیونیستی و مراکز قدرت وابسته به آن در آمریکا و غرب است که در بندهای آن آمده است:
- باید مقرراتی را به‌عنوان حقوق بین‌الملل وضع کنیم که جایگزین حقوق ملی همه کشورهای جهان و بر روابط بین‌الملل حاکم شود.
- همه ما باید با اصول و مبانی علم اقتصاد آشنا شویم و برای تامین این هدف، باید تمام اقتصاد دانان جهان را استخدام کنیم.
- غیریهودیان، مانند گله گوسفندانی هستند که باید به راه تعیین شده توسط ما بروند و توسط ما اداره شوند.
- باید به منظور اثرگذاری بر افکار عمومی جهان برای تامین اهداف خود، کنترل تمام رسانه‌های مهم دنیا را در اختیار بگیریم.
- با دور کردن مردم از ابتکار و خلاقیت آنان را به مسایل غیراساسی مشغول کنیم که در این میان
ایجاد ترس و وحشت بین مردم، به تامین این هدف ما کمک می‌کند.
- مردم جهان را به سرگرمی‌هایی مانند رقابت‌های ورزشی جهانی مشغول کنیم تا به حاکمیت و تسلط ما بر
جهان و منابع آن، بی‌توجه شوند.
- پول و سرمایه نباید در گردش باشد، مگر به نفع ما. بنابراین، باید با از گردش خارج کردن پول، بحران اقتصادی ایجاد کنیم. هرگز وام نگیریم، بلکه با وام دادن به غیر یهودیان جهان و اخذ بهره چند برابری آن، بنیان اقتصادی خود را قوی و اقتصاد آنان را تضعیف کنیم.
براساس اطلاعات منتشره در ده ها کتاب ویژه شناخت برنامه عمل صهیونیسم جهانی، تشکل صهیونی راهکارهای عملیاتی پروتکل را از سال 1897 تا 1950 بر مبانی گسترش رشوه، نیرنگ و خیانت، اشرافیگری علمی و مالی، شهوت و خوشگذرانی، ایجاد خصومت و کینه‌توزی میان تمامی گروه‌ها و عقاید با هدف درگیری و فروپاشی دولت های مخالف صهیونیسم و سوءاستفاده از آزادی برای تشویق مردم برای مقابله با سنت ها و ارزش های الهی بویژه در جهان اسلام تدوین و اجرایی کرد.
همچنین براساس دستور صهیونیسم، وقتی مسلمانان زیر نظر دولتی اسلامی و متدین باشند، احساس آرامش و سعادت می‌کنند، پس باید ایمان به خدا را از مردم بگیریم و دولت های غیر دینی را تقویت کنیم.
هنری فورد در سال 1920 در روزنامه ای متعلق به خود متن این پروتکل ها و برنامه عمل صهیونیسم جهانی را به نقد و تحلیل کشید تا آمریکا یی ها را از خطر شکل‏گیری‏ امپراتوری یهود (صهیونیسم) در کشورش و جهان آگاه کند.
فورد 27 سال پیش از تشکیل رژیم نژادپرست صهیونیستی، پروتکل‏های صهیون را "برنامه اصلی تسلط صهیونیسم بر جهان" خواند و هشدار داد که این حرکت به "تصاحب ‏حکومت آمریکا اکتفا نکرده و در صدد برپایی حکومت جهانی است".
هنری فورد در گفت‏ وگویی که هفدهم فوریه 1921 در نشریه "نیویورک‏ورلد"به چاپ رسید، دعوی خود را علیه "پروتکل‏های صهیون" چنین بیان کرد: تنها نکته‏ای که علاقه‏مندم درباره پروتکل‏ها بگویم این است که آنها با آنچه درحال وقوع است،تطبیق می‏کند. 16 سال از طرح پروتکل‏ها می گذرد و مواد آنها تاکنون با شرایط جهانی منطبق بوده‏اند.
سلطه کامل لابی صهیونیستی بر ارکان حکومتی و اجتماعی آمریکا از جمله دولت باراک اوباما مصدق نظریه 90 سال پیش هنری فورد است.
هرچند هنری فورد براثر فشار سران صهیونی که در حال پهن کردن سیطره خود بر ارکان سیاسی، رسانه ای و اقتصادی اجتماعی آمریکا و غرب بودند مجبور به عذر خواهی شد ولی اعلام کرد هیچگاه از باور خود عدول نکرده است.
این نظریه نیز هر روز طرفداران بیشتری پیدا می کند که حکومت هیتلر بر آلمان و بروز جنگ جهانی دوم همراه مظلوم نمایی هولوکاست که ملموس ترین نتیجه آن شکل گیری رژیم صهیونیستی در فلسطین بود در چارچوب همین برنامه عمل صهیونیسم جهانی سازمان یافته بود.
همچنین رسمی کردن بدون هرگونه بررسی ادعای هولوکاست، وجود سازمان های حامی رژیم صهیونیستی در انگلیس، آلمان و اروپا، سکوت کامل دولت های غربی، مجامع جهانی از جمله سازمان ملل در برابر موضوع فلسطین اشغالی، کشتار فلسطینیان و زرادخانه اتمی رژیم نژادپرست صهیونیستی از دیگر مصداق های نظریه فورد است.
گسترش فساد جنسی و ابتذال اخلاقی در قالب روسپیگری، همجنسگرایی و قانونی کردن ازدواج آنان و حتی پذیرش فرزند خواندگی که معمولا با ایجاد موج رسانه ای در اختیار صهیونیسم پیگیری می شود نیز از دیگر نسخه های پیچیده شده پروتکل صهیون برای پیروان ادیان توحیدی در کشورهای مختلف است.
استحاله دین یهود برای استفاده ابزاری از آن به منظور تامین هدف صهیونیسم جهانی پایه و سکوی پرش صهیونیسم جهانی به سوی اهداف خود بوده و مراحل پایانی تبدیل مسیحیت به عنوان یک دین تشریفاتی بدون نیاز به انجام اعمال دینی نیز در حال انجام است.
اکنون نیز صهیونیسم جهانی در حال مقابله با اسلام و مسلمانان در قالب اشغالگری، تقویت حکومت های وابسته و منفعل و پرورش وابستگان خود در برخی کشورهای اسلامی است که تا حدود زیادی ناکام مانده است.
اکنون باید این واقعیت را پذیرفت که صهیونیسم جهانی فقط توسط رژیم صهیونیستی نمایندگی نمی شود بلکه بسیاری از کشورها و فرهنگ های غربی و جریان های پنهان و هدایت شده در کشورهای منفعل اسلامی در برابر این رژیم نیز نماینده و عامل ناشناخته آن هستند تا مردم به بد دینداری بگروند و احساس تنفر از رژیم صهیونیستی و پدیده صهیونیسم از بین برود.
منبع : ایرنا