توضیح بیشتر.قسمت اول
پنج شنبه 3 دی 1388 1:03 AM
در مورد فرقه ی یزیدیه سه مورد در کتاب فرهنگ فرق اسلامی دکتر محمد جواد
مشکور آمده است:
1- یزیدیه: از فرق «شیعه» که می گفتند فرزندان امام حسین (ع) همگی در
موقع نماز مقام امامت دارند و تا یکی از ایشان باقی است چه فاجر باشد چه صالح جز
اقتدای به ایشان به غیر نمی توان اقتدا کرد.(تلبیس ابلیس،ص24)
2- یزیدیه: پیروان«یزید بن ابی انسیه» ی خارجی [خوارج] بودند که از
مردم بصره بود و به فارس رفت. وی معتقد بود که خدای تعالی پیامبری از مردم ایران
برمی انگیزد و کتابی از آسمان برای او فروخواهد فرستاد و آن یزید به دین خود آئین
محمد(ص) را براندازد و نسخ کند و پیروان آن پیغمبر همان صائبین[صحیح:صابئین] هستند
که در قرآن از ایشان یاد شده است. یزید بن ابی انسیه اهل کتاب را که به پیغمبری
حضرتمحمد(ص) گواهی دهند اگرچه از اسلام بیرون باشند مؤمن و مسلمان می دانست.
بغدادی می نویسد: یزیدیه از اصحاب «طاعة لایراد الله بها» بودند و برای اینکه به
نسخ آئین اسلام در آخرالزمان معتقد شدند از «غلاة» به شما ر می روند.(الفرق بین
الفرق،ص167. بیان الادیان،ص49.التواریخ و افرق،نسخه ی خطی.)
3- یزیدیه: از فرق «غلاة» هستند و بیشتر در کردستان ایران و عراق زندگی می کنند و غالبا چادر نشین هستند و قسمت اعظم آنان در ناحیه ی موصل عراق و مغرب موصل در سنجار هستند و قلیلی از ایشان در دیاربکر و حلب و ارمنستان و اطراف تفلیس مسکن دارند و عده ی آنان قریب به صدهزار تن می شود. در باب وجه تسمیه ی ایشان اختلاف است و برخی آنان را منسوب به یزید بن معاویه دانستند و برخی به یزید بن ابی انسیه ی خارجی. ولی دین ایشان قدیم است وپیش از ظهور اسلام در آن نواحی وجود داشته است و تحت تأثیر ادیان زرتشتی و مانوی قرار گرفته است. ظاهراً باید ایشان را منسوب به « ایزید یا یزته ی زرتشتی» باشند یعنی دین خدائی. ایشان تحت تأثیر عقاید مهرپرستی و مذهب یهود بخصوص نصارا و فرقه ای از آن به نام نسطوری واقع گشتند و پس از اسلام نیز افکار صوفیان در آنان تأثیر بسیار کرد. ثنویت زردشتی نیز از عقاید بنیادی ایشان است. یکی از مشایخ تصوفی آنان بعد از اسلام «شیخ عدی بن مسافر اموی» بوده که عوام یزیدیه او را شیخ عادی می نامند و ایشان به دست همین شیخ مسلمان شدند و پس از پذیرفتن اسلام عقاید موروثی را که از اجداد خود سینه به سینه نقل کرده بودند ظاهر نموده و به اصل مجوسی خود باز گشتند و کم کم معتقد به امامت یزید و سپس به الوهیت او شده و خدایان دیگری را با او شریک کردند ، زیرا ایشان در اصل « یزتی» بودند و روی تشابه اسمی یزید بن معاویه را از قدیسان خود شمردند.