0

اخبار حوزه دین و اندیشه

 
javid1000
javid1000
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 53859
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اخبار حوزه دین و اندیشه
دوشنبه 2 مرداد 1391  12:03 AM

 
پاسخ‌های حضرت امام خامنه‌ای به استفتائاتی درباره روزه

گروه سياسی: پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله العظمی خامنه‌ای اقدام به انتشار استفتائاتی از مقام معظم رهبری درباره روزه و پاسخ‌های معظم له كرده است.

به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا) به نقل از پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله العظمی خامنه‌ای، متن اين استفتائات و پاسخ‌های معظم له به شرح ذيل است:

زن باردار و شيرده‏

س 745: آيا روزه گرفتن بر زن باردارى كه نمی‌داند روزه براى جنين او ضرر دارد يا خير، واجب است؟

ج: اگر بر اثر روزه، خوف ضرر بر جنين داشته باشد و خوف وى هم داراى منشأ عقلایى باشد، افطار بر او واجب است و در غير اين صورت واجب است كه روزه بگيرد.

س 746: زنى كه كودك خود را شير مى‏داده و باردار هم بوده و در همان حال روزه ماه رمضان را هم گرفته است، و هنگام زايمان فرزندش مرده به دنيا آمد، اگر از ابتدا احتمال ضرر را مى‏داده و در عين حال روزه گرفته است:

ج: اگر با وجود خوف از ضررى كه داراى منشأ عقلایى است، روزه گرفته باشد و يا بعداً برايش معلوم شود كه روزه براى وى يا براى جنين‏اش ضرر داشته، روزه‏اش صحيح نيست و قضاى آن بر او واجب است، ولى ثبوت ديه جنين متوقف بر اين است كه ثابت شود فوت جنين مستند به روزه گرفتن وى است.

س 747: من به لطف خداوند متعال داراى فرزندى هستم كه شيرخوار است. ان شاء الله تعالى بزودى ماه مبارك رمضان فرا خواهد رسيد. در حال حاضر مى‏توانم روزه بگيرم ولى در صورت روزه گرفتن، شيرم خشك خواهد شد. با توجه به اينكه داراى بنيه ضعيفى هستم و كودكم هر ده دقيقه شير مى‏خواهد، چه وظيفه‏اى دارم؟

ج: اگر به دليل كم يا خشك شدن شيرتان بر اثر روزه، خوف ضرر بر طفل خود داشته باشيد، روزه‏تان را افطار كنيد، ولى براى هر روزى بايد يك مدّ طعام به فقير بدهيد و قضاى روزه را هم بعداً بجا آوريد.

بيمارى و منع پزشك‏

س 748: بعضى از پزشكان كه به مسائل شرعى ملتزم نيستند، بيماران را از روزه گرفتن به دليل ضرر داشتن منع مى‏كنند، آيا گفته اين پزشكان حجت است يا خير؟

ج: اگر پزشك امين نباشد و گفته او هم اطمينان آور نباشد و باعث خوف ضرر نشود، گفته او اعتبارى ندارد و در غير اين صورت نبايد روزه بگيرد.

س 749: مادرم تقريباً سيزده سال بيمار بود و به همين دليل نمى‏توانست روزه بگيرد. من دقيقاً اطلاع دارم كه علت روزه نگرفتن او احتياج به مصرف دارو بوده است، اميدواريم ما را راهنمایى فرماييد كه آيا قضاى روزه‏ها بر او واجب است؟

ج: اگر ناتوانى او از روزه گرفتن بر اثر بيمارى بوده، قضا ندارد.

س 750: من بر اثر ضعف جسمانى از ابتداى سن بلوغ تا دوازده سالگى روزه نگرفته‏ام، در حال حاضر چه تكليفى دارم؟

ج: واجب است روزه‏هایى را كه در ماه مبارك رمضان نگرفته‏ايد با اينكه به سنّ تكليف رسيده بوديد، قضا كنيد، و اگر افطار روزه ماه رمضان عمدى و اختيارى و بدون عذر شرعى بوده، كفّاره هم بر شما واجب است.

س 751: چشم پزشك مرا از روزه گرفتن منع كرده و گفته است كه به علت ناراحتى چشم به هيچ وجه نبايد روزه بگيرم، ولى من به گفته او توجه نكرده و شروع به روزه گرفتن كردم كه باعث بروز مشكلاتى براى من در اثناى ماه رمضان شد. به‌طورى كه در بعضى از روزها هنگام عصر احساس ناراحتى مى‏كنم، لذا متحیّر و مردّد هستم بين اينكه روزه نگيرم و يا ناراحتى‏ام را تحمل كرده و روزه را تا غروب ادامه دهم. سؤال اين است كه آيا اصولاً روزه گرفتن بر من واجب است؟ و در روزهایى كه روزه مى‏گيرم و نمى‏دانم قدرت ادامه آن را تا غروب دارم يا نه، آيا روزه‏ام را ادامه دهم؟ و نيت من چگونه بايد باشد؟

ج: اگر از گفته پزشك متدیّن و امين اطمينان حاصل كنيد كه روزه براى چشم شما ضرر دارد و يا خوف ضرر داشته باشيد، روزه گرفتن براى شما واجب نبوده و بلكه جايز هم نيست، و با خوف ضرر نيت روزه صحيح نيست و در صورت عدم خوف ضرر نيت روزه اشكال ندارد، ولى صحّت‏ روزه متوقف بر اين است كه براى شما واقعاً ضرر نداشته باشد.

س 752: من از عينك طبى استفاده مى‏كنم و در حال حاضر چشمانم بسيار ضعيف است. هنگامى كه به پزشك مراجعه كردم به من گفت كه اگر براى تقويت چشمانم تلاش نكنم، ضعيف‏تر خواهند شد، بنا بر اين اگر از روزه ماه رمضان معذور باشم، چه وظيفه‏اى دارم؟

ج: اگر روزه براى چشمان شما ضرر دارد، واجب نيست روزه بگيريد، بلكه واجب است افطار كنيد و اگر بيمارى شما تا ماه رمضان آينده استمرار پيدا كرد، قضاى روزه بر شما واجب نيست، ولى واجب است كه عوض هر روز يك مدّ طعام به فقير بدهيد.

س 753: مادرم به بيمارى شديدى مبتلاست و پدرم نيز از ضعف جسمانى رنج مى‏برد و در عين حال هر دو روزه مى‏گيرند كه گاهى مشخص است كه روزه باعث تشديد بيمارى آنها مى‏شود، تاكنون نتوانسته‏ام آنها را قانع كنم كه لااقل هنگام شدت بيمارى روزه نگيرند. خواهشمنديم ما را در مورد حكم روزه آنها راهنمایى فرماييد.

ج: ملاك تأثير روزه در ايجاد بيمارى يا تشديد آن و عدم قدرت بر روزه گرفتن تشخيص خود روزه دار نسبت به خودش است و اگر بداند روزه براى او ضرر دارد يا خوف ضرر داشته باشد و در عين حال بخواهد روزه بگيرد، روزه گرفتن براى وى حرام است.

س 754: در سال گذشته توسط پزشك متخصص موردعمل جراحى كليه قرار گرفتم. وى مرا از گرفتن روزه تا آخر عمر منع نمود، ولى در حال حاضر هيچ مشكل و دردى احساس نمى‏كنم و حتى به‌طور طبيعى غذا مى‏خورم وآب مى‏نوشم و هيچ‌يك از عوارض بيمارى را هم حس نمى‏كنم، وظيفه من چيست؟

ج: اگر خود شما از ضرر روزه خوف نداريد و حجت شرعى هم بر آن نداريد، واجب است روزه ماه رمضان را بگيريد.

س 755: اگر پزشك شخصى را از روزه گرفتن منع كند آيا با توجه به اينكه بعضى از پزشكان اطلاعى از مسائل شرعى ندارند، عمل به گفته او واجب است؟

ج: اگر مكلّف از گفته پزشك يقين پيدا كند كه روزه براى او ضرر دارد و يا از گفته وى يا منشأ عقلایى ديگرى براى او خوف از ضرر حاصل شود، روزه گرفتن براى او واجب نيست، بلكه جايز هم نيست.

س 756: در كليه‏هاى من سنگ جمع مى‏شود و تنها راه جلوگيرى از جمع شدن سنگ در كليه، نوشيدن مستمر مايعات است و از آنجایى كه پزشكان معتقدند كه من نبايد روزه بگيرم، تكليف واجب من نسبت به روزه ماه مبارك رمضان چيست؟

ج: اگر جلوگيرى از بيمارى كليه مستلزم نوشيدن آب يا ساير مايعات در طول روز باشد، روزه گرفتن بر شما واجب نيست.

س 757: از آنجا كه مبتلايان به مرض قند مجبورند هر روز يك يا دو بار آمپول انسولين تزريق كنند و نبايد در وعده‏هاى غذایى آنها تأخير و فاصله بيفتد، زيرا باعث پائين آمدن ميزان قند خون و در نتيجه نوعى تشنج و بيهوشى مى‏شود، لذا گاهى پزشكان به آنها توصيه مى‏كنند كه در روز چهار نوبت غذا بخورند، خواهشمنديم نظر شريف خود را درباره روزه اين افراد بيان فرماييد.

ج: اگر بدانند كه خوددارى از خوردن و آشاميدن از طلوع فجر تا غروب، به آنان ضرر مى‏رساند يا خوف ضرر داشته باشند، روزه گرفتن بر آنها واجب نبوده و بلكه جايز نيست.

مبطلات روزه

س 758: من در روز ماه رمضان به علّت اغواى شيطان تصميم گرفتم روزه‏ام را باطل كنم لكن قبل از اين كه عملى كه روزه را باطل مى‏كند انجام دهم، از تصميم خود منصرف شدم حكم روزه‏ام چيست؟ و اگر اين امر در روزه غير ماه رمضان پيش آيد چه حكمى دارد؟

در روزه ماه رمضان اگر در اثناى روز از نيت روزه گرفتن بر گردد به‌طورى كه قصد ادامه روزه نداشته باشد، روزه‏اش باطل مى‏شود و قصد دوباره او براى ادامه روزه فايده ندارد، البته تا اذان مغرب بايد از كارى كه روزه را باطل مى‌كند خوددارى كند. امّا اگر دچار ترديد شود به اين معنى كه هنوز تصميم نگرفته است روزه را باطل كند، يا تصميم بگيرد كارى را كه موجب باطل شدن روزه است صورت دهد و هنوز آن را انجام نداده در اين دو صورت صحّت‏ روزه او محل اشكال است و احتياط واجب آن است كه روزه را تمام كند و بعداً هم آن را قضا نمايد. هر روزه واجب معیّن ديگر ـ مانند نذر معیّن و امثال آن ـ نيز داراى همين حكم است.

س 759: آيا اگر از دهان شخص روزه دار خون بيايد، روزه‏اش باطل مى‏شود؟

ج: روزه به سبب آن باطل نمى‏شود، ولى واجب است كه از رسيدن خون به حلق جلوگيرى كند.

س 760: حكم استعمال دخانيات مانند سيگار در حال روزه چيست؟

ج: احتياط واجب آن است كه روزه‏دار از دودهاى انواع دخانيات و نيز مواد مخدّرى كه از راه بينى يا زير زبان جذب مى‏شود خوددارى كند.

س 761: آيا ماده «ناس» كه از توتون و غير آن ساخته مى‏شود و براى چند دقيقه زير زبان گذاشته شده و سپس از دهان بيرون انداخته مى‏شود، مبطل روزه است يا خير؟

ج: اگر آب دهان مخلوط به ماده «ناس» را فرو ببرد، موجب بطلان روزه‏اش مى‏شود.

س 762: نوعى داروى طبى براى اشخاص مبتلا به تنگى نفس شديد وجود دارد كه عبارت است از يك قوطى كه در آن مايع فشرده شده وجود دارد و با فشار دادن آن داروى مايع بصورت پودر گاز از طريق دهان وارد ريه شخص بيمار شده و موجب تسكين حال وى مى‏گردد. گاهى بيمار مجبور مى‏شود در يك روز چندين بار از آن استفاده كند، آيا با وجود استفاده از اين دارو، روزه گرفتن جايز است؟ با توجه به اينكه بدون استفاده از آن روزه گرفتن غيرممكن و يا بسيار سخت خواهد بود.

ج: اگر ماده مذكور هواى فشرده همراه با دارویى هرچند به‌صورت گاز يا پودر باشد و وارد حلق شود، صحّت‏ روزه محل اشكال است و در صورتى كه روزه گرفتن بدون استعمال آن، ممكن نيست يا مشقّت دارد، جايز است از آن استفاده كند، لكن احتياط آن است كه مبطل ديگرى انجام ندهد و در صورت تمكّن (بدون استفاده از آن) روزه‏ها را قضا نمايد.

س 763: من در بيشتر روزها آب دهانم با خونى كه از لثه‏هايم مى‏آيد مخلوط مى‏شود و گاهى نمى‏دانم آب دهانى كه فرو مى‏برم همراه با خون است يا خير؟ روزه‏ام با اين حال چه حكمى دارد؟ اميدوارم مرا راهنمایى فرماييد.

ج: اگر خون لثه در آب دهان مستهلك شود، محكوم به طهارت است و بلعيدن آن اشكال ندارد و مبطل روزه نيست، و همچنين در صورت شك در همراه بودن آب دهان با خون، فرو بردن آن اشكال ندارد و به صحّت‏ روزه ضرر نمى‏زند.

س 764: در يكى از روزهاى ماه رمضان روزه گرفتم ولى دندان‌هايم را مسواك نزدم، و بدون اينكه باقى‌مانده غذاهاى لابلاى دندانها را عمداً ببلعم، خودبخود بلعيده شده است. آيا قضاى روزه آن روز بر من واجب است؟

ج: اگر علم به وجود باقى‌مانده غذا در بين دندانهايتان و يا علم به رسيدن آن به حلق نداشته‏ايد و فرو رفتن آن هم عمدى و با التفات نبوده، قضاى روزه بر شما واجب نيست.

س 765: از لثه شخص روزه‏دارى خون زيادى خارج مى‏شود، آيا روزه‏اش باطل مى‏شود؟ آيا براى او ريختن آب با ظرف بر سرش جايز است؟

ج: با خروج خون از لثه تا آن را فرو نبرده است، روزه باطل نمى‏شود. همچنين ريختن آب بر روى سر توسط ظرف و مانند آن به صحّت‏ روزه ضرر نمى‏رساند.

س 766: داروهاى مخصوصى براى معالجه بعضى از بيمارى‏هاى زنان وجود دارد (شيافهاى روغنى) كه در داخل بدن گذاشته مى‏شود، آيا استفاده از آن موجب بطلان روزه مى‏شود؟

ج: استفاده از آن داروها به روزه ضرر نمى‏رساند.

س 767: نظر شريف جنابعالى درباره تزريق آمپول و ساير تزريقات نسبت به روزه‌داران در ماه مبارك رمضان، چيست؟

س 768: آيا خوردن قرص فشار خون در حال روزه جايز است يا خير؟

ج: اگر خوردن آن در ماه رمضان براى درمان فشار خون ضرورى باشد، اشكال ندارد، ولى با خوردن آن روزه باطل مى‏شود.

س 769: اگر من و بعضى از مردم بر اين عقيده باشيم كه بر استفاده از قرصها جهت مداوا عنوان خوردن و آشاميدن صدق نمى‏كند، آيا عمل به آن جايز است و به روزه‏ام ضرر نمى‏زند؟

ج: خوردن قرص روزه را باطل مى‏كند.

س 770: اگر شوهر با همسر خود در ماه رمضان جماع نمايد و زن نيز به آن راضى باشد چه حكمى دارد؟

ج: بر هر يك از آنان حكم افطار عمدى جارى است و علاوه بر قضا، كفّاره هم بر هر دو واجب است.

س 771: اگر مردى با همسرش در روز ماه رمضان شوخى و ملاعبه نمايد، آيا به روزه‏اش ضرر مى‏رساند؟

ج: اگر منجر به انزال منى نشود، به روزه خللى وارد نمى‏كند.

بقا‏ بر جنابت

س 772: اگر فردى به سبب برخى از مشكلات تا اذان صبح بر جنابت باقى بماند آيا روزه گرفتن در آن روز براى او جايز است؟

ج: در غير ماه رمضان و قضاى آن اشكال ندارد، ولى نسبت به روزه ماه رمضان و قضاى آن، اگر معذور از غسل است، تيمم كردن بر او واجب است و اگر تيمم هم نكند، روزه‏اش صحيح نيست.

س 773: اگر شخصى در حال جنابت چند روز روزه بگيرد و نداند كه طهارت از جنابت شرط صحّت‏ روزه است، آيا كفّاره روزه‏هایى كه در حال جنابت گرفته بر او واجب است يا اينكه قضاى آنها كافى است؟

ج: در فرض مرقوم قضا كفايت مى‏كند.

س 774: آيا جايز است شخص جنب بعد از طلوع آفتاب غسل جنابت نمايد و روزه قضا يا مستحب بگيرد؟

ج: اگر عمداً تا طلوع فجر بر جنابت باقى بماند، روزه ماه رمضان و قضاى آن از او صحيح نيست، ولى اقوى صحّت‏ روزه‏هاى ديگر به‌خصوص روزه مستحبى است.

س 775: شخصى در ماه رمضان در جایى مهمان شد و شب را در آن منزل خوابيد و در نيمه‏هاى شب محتلم گرديد و چون مهمان بود و با خود لباسى نداشت، براى فرار از روزه، تصميم گرفت بعد از طلوع فجر مسافرت نمايد، لذا بعد از طلوع فجر بدون اينكه چيزى بخورد به قصد مسافرت، حركت نمود. سؤال اين است كه آيا قصد سفر توسط او موجب سقوط كفّاره هست يا خير؟

ج: اگر با حالت جنابت از خواب بيدار شود و علم به جنب بودن خود داشته باشد و قبل از فجر اقدام به غسل يا تيمم نكند، مجرد قصد سفر در شب و يا مسافرت در روز براى سقوط كفّاره از او كافى نيست.

س 776: كسى كه آب در اختيار ندارد و يا به دليل عذرهاى ديگر غير از تنگى وقت نمى‏تواند غسل جنابت بكند، آيا جايز است عمداً خود را در شبهاى ماه مبارك رمضان جنب كند؟

ج: اگر وظيفه او تيمم باشد و بعد از اينكه خود را جنب كرده، وقت كافى براى تيمم داشته باشد، اين كار براى وى جايز است.

س 777: شخصى در ماه مبارك رمضان قبل از اذان صبح بيدار شده و متوجه محتلم شدن خود نشده و دوباره خوابيده و در اثناى اذان صبح بيدار شده و علم به جنابت خود پيدا مى‏كند و يقين دارد كه احتلامش قبل از اذان صبح بوده است، روزه او چه حكمى دارد؟

ج: اگر پيش از اذان صبح متوجه احتلام خود نشده است، روزه‏اش صحيح است.

س 778: اگر مكلّف در شب ماه رمضان قبل از اذان صبح بيدار شود و ببيند كه محتلم شده است و دوباره پيش از اذان صبح به اميد اينكه براى غسل كردن بيدار مى‏شود بخوابد و تا بعد از طلوع آفتاب در خواب بماند و غسل خود را تا اذان ظهر به تأخير بيندازد و بعد از اذان ظهر غسل كرده و نماز ظهر و عصر بخواند، روزه آن روز او چه حكمى دارد؟

ج: در فرض سؤال كه خوابِ اول است روزه‌اش صحيح است ولى اگر دوباره خوابيد و تا صبح بيدار نشد بايد قضاى آن روز را بجا آورد.

س 779: اگر مكلّف در شب ماه رمضان قبل از فجر شك كند كه محتلم شده يا نه، ولى به شك خود اعتنا نكند و دوباره بخوابد و بعد از اذان صبح بيدار شود و متوجه گردد كه قبل از طلوع فجر محتلم شده است، چه حكمى دارد؟

ج: اگر بعد از بيدارى اول اثرى از احتلام در خود مشاهده نكند، بلكه فقط احتمال آن را بدهد و چيزى بر او كشف نشود و تا بعد از اذان بخوابد، روزه‏اش صحيح است، هرچند بعد از آن معلوم شود كه احتلام او مربوط به قبل از اذان صبح است.

س 780: اگر شخصى در ماه مبارك رمضان با آب نجس غسل كند و بعد از يك هفته متوجه شود كه آن آب نجس بوده است، نماز و روزه او در اين مدت چه حكمى دارد؟

نمازش باطل و قضاى آن واجب است، ولى روزه‏هاى او محكوم به صحّت‏ است.

س 781: شخصى مبتلا به بيمارى بيرون آمدن مستمر قطرات بول به‌صورت موقت است، يعنى بعد از بول كردن، به مدت يك ساعت يا بيشتر قطرات آن از او خارج مى‏گردد. با توجه به اينكه وى در بعضى از شبها جنب شده و گاهى يك ساعت

قبل از اذان بيدار مى‏شود و احتمال مى‏دهد كه بعد از آن منى با قطرات بول خارج شود، نسبت به روزه‏اش چه تكليفى دارد؟ وظيفه او براى اينكه با طهارت داخل وقت شود، چيست؟

ج: اگر قبل از اذان صبح، غسل جنابت و يا تيمم بدل از آن انجام داده، روزه او صحيح است، هرچند بعد از آن بدون اختيار از او منى خارج شود.

س 782: اگر شخصى قبل از اذان صبح يا بعد از آن بخوابد و در خواب جنب شده و بعد از اذان بيدار شود، چه مدتى براى غسل كردن وقت دارد؟

ج: در فرض سؤال، جنابت به روزه آن روز او ضرر نمى‏زند، ولى واجب است كه براى نماز غسل كند و مى‏تواند غسل را تا وقت نماز به تأخير بيندازد.

س 783: اگر غسل جنابت براى روزه ماه رمضان يا روزه‏هاى ديگر فراموش شود و در اثناء روز به ياد انسان بيفتد، چه حكمى دارد؟

ج: اگر در روزه ماه رمضان غسل جنابت را در شب تا طلوع فجر فراموش كند و با حالت جنابت صبح نمايد، روزه‏اش باطل است و احوط اين است كه قضاى روزه ماه رمضان هم در اين حكم به آن ملحق شود. ولى در ساير روزه‏ها، روزه بر اثر آن باطل نمى‏شود.

استمناء

س 784: حكم كسى كه با آميزش جنسى حرام يا استمناء يا خوردن و نوشيدن حرام روزه خود را در ماه رمضان باطل نموده چيست؟

ج: در فرض مرقوم بايد شصت روز روزه بگيرد و يا شصت مسكين را اطعام نمايد و احتياط مستحب آن است كه هر دو را انجام دهد.

س 785: اگر مكلّف علم داشته باشد به اينكه استمناء روزه را باطل مى‏كند، ولى عمداً آن را انجام دهد، آيا كفّاره جمع بر او واجب مى‏شود؟

ج: اگر عمداً استمناء كند و منى هم از او خارج شود، كفّاره جمع بر او واجب نمى‏شود لكن احتياط مستحب آن است كه كفّاره جمع بپردازد.

س 786: در ماه مبارك رمضان بدون وجود هيچ‌يك از آثار استمناء فقط بر اثر حالتى كه هنگام مكالمه تلفنى با يك زن نامحرم در خود احساس كردم مايع منى از من خارج شد، با توجه به اينكه مكالمه با او به قصد لذت نبوده، خواهشمندم لطف نموده و به سؤالات من پاسخ فرماييد، آيا روزه‏ام باطل است يا خير؟ در صورت بطلان، آيا كفّاره هم بر من واجب است يا خير؟

ج: اگر خروج منى بر اثر صحبت با يك زن جزء عادت‏هاى قبلى شما نبوده و به‌طور غيرارادى از شما خارج شده است، موجب بطلان روزه نمى‏شود و چيزى هم بر اثر آن بر شما واجب نيست.

س 787: شخصى چندين سال عادت به استمناء در ماه رمضان و غير آن داشته است، نماز و روزه او چه حكمى دارد؟

ج: استمناء مطلقاً حرام است و اگر منجر به خروج منى شود، موجب غسل جنابت هم مى‏شود، و اگر اين عمل در حال روزه در روز ماه رمضان صورت بگيرد، در حكم افطار عمدى با حرام است، و اگر نماز و روزه را با حالت جنابت و بدون غسل و تيمم انجام دهد، نماز و روزه‏اش باطل و قضاى آنها واجب است.

س 788: آيا استمناء توسط همسر، حكم استمناء حرام را دارد؟

ج: اين كار، از موارد استمناء حرام نيست.

س 789: آيا جايز است شخص مجرد در صورتى كه پزشك منى او را براى آزمايش بخواهد و راه ديگرى هم براى خارج كردن منى نداشته باشد، استمناء نمايد؟

ج: اگر معالجه متوقف بر آن باشد، اشكال ندارد.

س: 790: بعضى از مراكز پزشكى براى انجام آزمايشهاى پزشكى بر روى منى از انسان مى‏خواهند كه استمناء كند تا معلوم شود كه وى قادر بر بچه‏دار شدن هست يا خير، آيا استمناء براى او جايز است.

ج: استمناء جايز نيست، هرچند براى تشخيص قدرت وى بر بچه‏دار شدن باشد، مگر آنكه ضرورتى ايجاب كند.

س 791: تخیّل به قصد برانگيختن شهوت در دو صورت زير چه حكمى دارد؟

الف: تخیّل همسر

ب: تخیّل زن اجنبى

ج: در فرض اول در صورتى كه حرامى مانند انزال بر آن مترتّب نشود، اشكالى ندارد و در فرض دوّم، احتياط در ترك آن است.

س 792: شخصى در ابتداى سن بلوغ روزه مى‏گرفته، ولى در اثناء روزه استمناء نموده و جنب شده و به همين صورت چند روز روزه گرفته است، در حالى كه جهل داشته به اينكه براى روزه گرفتن تطهير از جنابت واجب است. آيا قضاى روزه‏هاى آن روزها كافى است يا اينكه تكليف ديگرى دارد؟

ج: در فرض سؤال، قضا و بنا بر احتياط واجب كفّاره بر او واجب است.

س 793: شخص روزه‏دارى در ماه رمضان به صحنه شهوت انگيزى نگاه كرده و جنب شده است. آيا با اين كار روزه‏اش باطل مى‏شود؟

ج: اگر نگاه‌كردن او به قصد انزال بوده و يا مى‏دانسته كه اگر به آن منظره نگاه كند، جنب مى‏شود و يا عادت او بر اين بوده است و در عين حال عمداً نگاه كرده و جنب شده، حكم جنابت عمدى را دارد يعنى هم قضاء بر عهده او مى‏باشد و هم كفّاره.

س 794: انسان روزه دارى كه در يك روز بيش از يكبار كارى كه روزه را باطل مى‏كند انجام دهد وظيفه‏اش چيست؟

ج: فقط يك كفّاره بر او واجب مى‏شود، بلى اگر اين كار آميزش جنسى يا استمناء باشد احتياط واجب آن است كه بعدد دفعات آميزش جنسى يا استمناء كفّاره بدهد.

احكام مبطلات روزه‏

س 795: آيا تبعيت از اهل سنت در وقت افطار روزه در مراسم عمومى و مجالس رسمى و غير آن، جايز است؟ اگر مكلّف تشخيص دهد كه اين متابعت از موارد تقيه نيست و دليلى براى التزام به آن وجود ندارد، وظيفه‏اش چيست؟

ج: تبعيت از ديگران در افطار روزه بدون احراز دخول وقت افطار، جايز نيست، و اگر از موارد تقيه باشد افطار جايز است، ولى روزه آن روز قضا دارد، و جايز نيست به‌طور اختيارى افطار نمايد مگر بعد از آنكه داخل شدن شب و پايان يافتن روز را با يقين حسى و يا با حجت شرعى احراز نمايد.

س 796: اگر روزه‏دار باشم و مادرم مرا وادار به خوردن غذا يا نوشيدن كند، آيا روزه‏ام باطل مى‏شود؟

ج: خوردن و آشاميدن روزه را باطل مى‏كند، هرچند بر اثر درخواست و اصرار شخص ديگرى باشد.

س 797: اگر چيزى به زور وارد دهان روزه دار شود و يا سر او به همان صورت داخل آب گردد، آيا روزه‏اش باطل مى‏شود؟ اگر وادار به باطل كردن روزه‏اش شود، مثلاً به او بگويند كه اگر روزه‏ات را نخورى، ضررى به خودت يا مالت وارد مى‏سازيم، او هم براى دفع اين ضرر غذا بخورد، آيا روزه‏اش صحيح است؟

ج: روزه شخص روزه دار با داخل شدن چيزى در حلقش بدون اختيار و يا با فرو بردن سرش به همان صورت به زير آب باطل نمى‏شود، ولى اگر خودش بر اثر اكراه ديگرى مرتكب مفطرى شود، روزه‏اش باطل خواهد شد.

س 798: اگر روزه دار جاهل باشد به اينكه تا به حد ترخص نرسيده، نبايد قبل از زوال افطار كند، و قبل از حد ترخص به اين اعتبار كه مسافر است، افطار نمايد، روزه اين شخص چه حكمى دارد؟ آيا قضا بر او واجب است يا حكم ديگرى دارد؟

ج: در فرض مرقوم، روزه‌اش باطل است و بايد آن را قضا كند لكن اگر از حكم مسأله، غافل بوده كفّاره ندارد.

س 799: هنگامى كه مبتلا به بيمارى زكام بودم، مقدارى از اخلاط سر و سينه در دهانم جمع شده بود كه به جاى بيرون انداختن، آن را فرو بردم، آيا روزه‏ام صحيح است يا خير؟ در بعضى از روزهاى ماه مبارك رمضان در منزل يكى از اقوام بودم كه بر اثر زكام و خجالت و حيا مجبور شدم با خاك، تيمم بدل از غسل واجب بكنم و تا نزديك ظهر غسل نكردم. اين كار براى چند روز تكرار شد، آيا روزه‏ام در آن روزها صحيح است يا خير؟

ج: فرو بردن اخلاط سر و سينه ضررى به روزه نمى‏رساند، ولى اگر به فضاى دهان رسيده باشد بنا بر احتياط واجب بايد از فرو بردن آن خوددارى نمايد، و اما ترك غسل جنابت قبل از طلوع فجرِ روزى كه مى‏خواهيد روزه بگيريد و انجام تيمم بدل از غسل به جاى آن، اگر به خاطر عذر شرعى باشد و يا تيمم در آخر وقت و به خاطر تنگى آن باشد، موجب بطلان روزه نيست و روزه شما با تيمم صحيح است. در غير اين صورت، روزه شما در آن روزها باطل است.

س 800: من در معدن آهن كار مى‏كنم كه طبيعت آن اقتضا مى‏كند هر روز داخل معدن شده و در آن كار كنم و هنگام استفاده از ابزار كار غبار وارد دهانم مى‏شود، بقيه ماههاى سال هم به همين صورت بر من مى‏گذرد، تكليف من چيست؟ آيا روزه من در اين حالت صحيح است؟

ج: فرو بردن غبار غليظ هنگام روزه بنا بر احتياط واجب موجب باطل شدن آن است و بايد از آن پرهيز نمود، ولى مجرد داخل شدن غبار در دهان و بينى بدون اينكه به حلق برسد، روزه را باطل نمى‏كند.

كفّاره روزه و مقدار آن‏

س 801: آيا دادن پول يك مدّ طعام به فقير تا با آن غذایى براى خودش بخرد، كافى است؟

ج: اگر اطمينان داشته باشد كه فقير به وكالت از او طعام خريده و سپس آن را به عنوان كفّاره قبول مى‏كند، اشكال ندارد.

س 802: اگر شخصى وكيل در غذا دادن به عده‏اى از مساكين شود، آيا مى‏تواند اُجرت كار و پختن غذا را از اموالى كه به عنوان كفّاره به او داده شده است، بردارد؟

ج: مطالبه اجرت كار و پخت غذا براى وى جايز است، ولى نمى‏تواند آن را بابت كفّاره حساب نمايد و يا از اموالى كه بايد به عنوان كفّاره به فقرا داده شود، بردارد.

س 803: زنى به علت باردارى و نزديكى وقت زايمان، نمى‏تواند روزه بگيرد و مى‏داند كه بايد آنها را بعد از زايمان و قبل از ماه رمضان آينده قضا نمايد، اگر به‌طور عمدى يا غيرعمدى تا چند سال روزه نگيرد، آيا فقط كفّاره همان سال بر او واجب است يا آنكه كفّاره تمام سالهایى كه روزه را به تأخير انداخته، واجب است؟

ج: فديه تأخير قضاى روزه ماه رمضان هرچند به مدت چند سال هم به تأخير افتاده باشد، يكبار واجب است و آن عبارت است از يك مدّ طعام براى هر روزى، و فديه هم زمانى واجب مى‏شود كه تأخير قضاى روزه ماه رمضان تا ماه رمضان ديگر بر اثر سهل‌انگارى و بدون عذر شرعى باشد، ولى اگر به خاطر عذرى باشد كه شرعاً مانع صحّت‏ روزه است، فديه‏اى ندارد.

س 804: زنى به علت بيمارى از روزه گرفتن معذور است و قادر بر قضا كردن آنها تا ماه رمضان سال آينده هم نيست، در اين صورت آيا كفّاره بر او واجب است يا بر شوهرش؟

ج: اگر افطار روزه ماه رمضان از جهت بيمارى و تأخير قضاى آن هم از جهت ادامه بيمارى بوده است، براى هر روز يك مدّ طعام به عنوان فديه بر خود زن واجب است و چيزى بر عهده شوهرش نيست.

س 805: شخصى ده روز روزه بر عهده دارد و در روز بيستم شعبان شروع به روزه گرفتن مى‏كند، آيا در اين صورت مى‏تواند عمداً روزه خود را قبل يا بعد از زوال، افطار كند؟ در صورتى كه قبل يا بعد از زوال افطار نمايد، چه مقدار كفّاره دارد؟

س 806: زنى در دو سال متوالى در ماه مبارك رمضان حامله بوده و قدرت روزه گرفتن در آن ايام را نداشته است، ولى در

حال حاضر توانایى روزه گرفتن را دارد، حكم او چيست؟ آيا كفّاره جمع بر او و اجب است يا فقط قضاى آن را بايد به جا آورد؟ تأخير او در قضاى روزه چه حكمى دارد؟

ج: اگر بر اثر عذر شرعى روزه ماه رمضان را نگرفته، فقط قضا بر او واجب است، و اگر عذر او در خوردن روزه خوف از ضرر روزه بر جنين يا كودكش بوده، بايد علاوه بر قضا، براى هر روز يك مد طعام به عنوان فديه بپردازد، و اگر قضا را بعد از ماه رمضان تا ماه رمضان سال بعد، بدون عذر شرعى به تأخير انداخته، فديه ديگرى هم بر او واجب است يعنى بايد براى هر روز يك مد طعام به فقير بدهد.

س 807: آيا رعايت ترتيب بين قضا و كفّاره، در كفّاره روزه واجب است يا خير؟

ج: واجب نيست.

قضاى روزه‏

س 808: هجده روز روزه به علت مسافرت در ماه رمضان براى انجام مأموريت دينى بر عهده‏ام مى‏باشد، وظيفه من چيست؟ آيا قضاى آنها بر من واجب است؟

ج: قضاى روزه‏هاى ماه رمضان كه بر اثر مسافرت از شما فوت شده، واجب است.

س 809: اگر كسى براى گرفتن روزه قضاى ماه رمضان اجير شود و بعد از زوال افطار كند، آيا كفّاره بر او واجب است يا خير؟

ج: كفّاره بر او واجب نيست.

س 810: كسانى كه در ماه رمضان براى انجام وظيفه دينى در مسافرت هستند و به همين دليل نمى‏توانند روزه بگيرند، اگر در حال حاضر بعد از چند سال تأخير، بخواهند روزه بگيرند، آيا پرداخت كفّاره بر آنها واجب است؟

ج: اگر قضاى روزه ماه رمضان را به علت استمرار عذرى كه مانع روزه گرفتن است، تا ماه رمضان سال آينده به تأخير انداخته باشند، قضاى روزه‏هایى كه از آنان فوت شده كافى است، و واجب نيست براى هر روزى يك مدّ طعام فديه بدهند، هرچند احتياط در جمع بين قضا و فديه است. ولى اگر تأخير در قضاى روزه به خاطر سهل‏انگارى و بدون عذر باشد، جمع بين قضا و فديه بر آنها واجب است.

س 811: شخصى به مدت ده سال بر اثر جهل نماز نخوانده و روزه نگرفته است، فعلاً توبه نموده و به سوى خدا بازگشته و تصميم بر جبران آنها گرفته است، ولى توانایى قضاى همه روزه‏هاى فوت شده را ندارد و مالى هم ندارد كه با آن كفّاره‏هايش را بپردازد، آيا صحيح است كه فقط به استغفار اكتفا كند؟

ج: قضاى روزه‏هاى فوت شده در هيچ صورتى ساقط نمى‏شود، ولى نسبت به كفّاره افطاره عمدى روزه ماه رمضان، چنانچه قدرت بر روزه دو ماه و يا اطعام شصت مسكين براى هر روز نداشته باشد، بايد به هر تعداد فقير كه قادر است غذا بدهد و احتياط آن است كه استغفار نيز بكند و اگر به هيچ وجه قادر به دادن غذا به فقرا نيست فقط كافى است كه استغفار كند يعنى با دل و زبان خود بگويد: «استغفرالله (از خداوند بخشايش مى‏طلبم)».

س 812: من به علّت عدم قدرت مالى و بدنى نتوانستم براى انجام كفّاره‌هایى كه بر من واجب شده بود روزه بگيرم و يا به مساكين اطعام نمايم و در نتيجه، استغفار نمودم لكن به لطف الهى اكنون توان روزه گرفتن يا اطعام نمودن دارم، وظيفه‏ام چيست؟

ج: در فرض مرقوم، انجام كفّاره لازم نيست گر چه احتياط مستحب آن است كه انجام داده شود.

س 813: اگر شخصى بر اثر جهل به وجوب قضاى روزه تا قبل از ماه رمضان سال آينده قضاى روزه‏هايش را به تأخير اندازد، چه حكمى دارد؟

ج: فديه تأخير قضاى روزه تا ماه رمضان سال بعد، بر اثر جهل به وجوب آن ساقط نمى‏شود.

س 814: فردى كه به مدت صدو بيست روز روزه نگرفته، چه وظيفه‏اى دارد؟ آيا بايد براى هر روز شصت روز روزه بگيرد؟ و آيا كفّاره بر او واجب است؟

ج: قضاى آنچه از ماه رمضان از او فوت شده، بر او واجب است، و اگر افطار عمدى و بدون عذر شرعى بوده، علاوه بر قضا، كفّاره هر روز هم واجب است كه عبارت است از شصت روز روزه يا اطعام شصت فقير و يا دادن شصت مد طعام به شصت مسكين كه سهم هر كدام يك مدّ است.

س 815: تقريباً يك ماه روزه گرفته‏ام به اين نيت كه اگر روزه‏اى بر عهده‏ام باشد قضاى آن محسوب شود و اگر روزه‏اى بر عهده‏ام نيست به قصد قربت مطلق باشد، آيا اين يك ماه روزه به حساب روزه‏هاى قضایى كه بر ذمّه دارم، محسوب مى‏شود؟

ج: اگر به نيت آنچه كه در زمان روزه گرفتن شرعاً مأمور به آن بوده‏ايد، اعم از روزه قضاء يا مستحبى، روزه گرفته‏ايد و روزه قضا هم برعهده شما باشد، به عنوان روزه قضاء محسوب مى‏شود.

س 816: كسى كه نمى‏داند چه مقدار روزه قضا دارد و با فرض داشتن روزه قضا روزه مستحبى بگيرد، اگر معتقد باشد كه روزه قضا ندارد، آيا به عنوان روزه قضا محسوب مى‏شود.

ج: روزه‏هایى را كه به نيت استحباب گرفته به جاى روزه قضایى كه بر عهده‏اش هست، محسوب نمى‏شود.

س 817: نظر شريف جنابعالى درباره شخصى كه بر اثر جهل به مسأله، عمداً روزه‏اش را افطار كرده، چيست؟ آيا فقط قضا بر او واجب است يا اينكه كفّاره هم بايد بدهد؟

ج: اگر به سبب بى‌اطلاعى از حكم شرعى، كارى را انجام دهد كه روزه را باطل مى‌كند ـ مثل اينكه نمى‌دانست خوردن دارو نيز مانند ساير خوردنيها روزه را باطل مى‌كند و در روز ماه رمضان دارو خورد ـ روزه‌اش باطل است و بايد آن را قضا كند ولى كفّاره بر او واجب نيست.

س 818: كسى كه در اوائل سن تكليف بر اثر ضعف و عدم توانایى، نتوانسته روزه بگيرد، آيا فقط قضا بر او واجب است يا قضا و كفّاره با هم بر او واجب است؟

ج: اگر گرفتن روزه براى او حرجى نبوده و عمداً افطار كرده، علاوه بر قضا، كفّاره نيز بر او واجب است و اگر خوف داشته باشد كه اگر روزه بگيرد مريض شود، فقط قضاى روزه‏ها بر عهده او مى‏باشد.

س 819: كسى كه تعداد روزهایى كه روزه نگرفته و مقدار نمازهایى را كه نخوانده نمى‏داند، وظيفه‏اش چيست؟ كسى هم كه نمى‏داند روزه‏اش را بر اثر عذر شرعى افطار كرده و يا عمداً آن را خورده است، چه حكمى دارد؟

ج: جايز است كه به قضاى آن مقدار از نماز و روزه‏هايش كه يقين به فوت آنها دارد، اكتفا نمايد، و در صورت شك در افطار عمدى كفّاره واجب نيست.

س 820: اگر شخصى كه در ماه رمضان روزه دار است، در يكى از روزها براى خوردن سحرى بيدار نشود و لذا نتواند روزه را تا غروب ادامه دهد و در وسط روز حادثه‏اى براى او اتفاق بيفتد و روزه را افطار كند، آيا يك كفّاره بر او واجب است يا كفّاره جمع؟

ج: اگر روزه را تا حدى ادامه دهد كه روزه بر اثر تشنگى و گرسنگى براى او حرجى شود و در نتيجه آن را افطار نمايد، فقط قضا بر او واجب است و كفّاره‏اى ندارد.

س 821: اگر شك كنم در اينكه اقدام به گرفتن قضاى روزه‏هایى را كه بر عهده‏ام بوده، كرده‏ام يا خير تكليف من چيست؟

ج: اگر يقين به اشتغال قبلى ذمّه خود داريد، واجب است به مقدارى كه موجب يقين به انجام تكليف مى‏شود، روزه قضاء بگيريد.

س 822: كسى كه هنگام بلوغ فقط يازده روز از ماه رمضان را روزه گرفته و يك روز را هم در موقع ظهر افطار كرده و در مجموع هجده روز روزه نگرفته است، و در مورد آن هجده روز نمى‏دانسته كه با ترك عمدى روزه كفّاره بر او واجب است، چه حكمى دارد؟

ج: اگر روزه ماه رمضان را از روى عمد و بدون عذر شرعى افطار كرده، بايد علاوه بر قضا، كفّاره هم بدهد اعم از اينكه هنگام خوردن روزه عالم به وجوب كفّاره و يا جاهل به آن باشد.

س 823: اگر پزشك به بيمارى بگويد كه روزه براى شما ضرر داد و او هم روزه نگيرد، ولى بعد از چند سال بفهمد كه روزه براى وى ضرر نداشته و پزشك در تشخيص خود اشتباه كرده است، آيا قضا و كفّاره بر او واجب است؟

ج: اگر از گفته پزشك متخصص و امين و يا از منشأ عقلایى ديگر، خوف از ضرر پيدا كند و روزه نگيرد، فقط قضا بر او واجب است.

مسائل متفرقه روزه‏

س 824: اگر زنى در حال روزه نذرى معیّن حيض شود، چه حكمى دارد؟

ج: روزه با عارض شدن حيض باطل مى‏شود و قضاى آن بعد از طهارت واجب است.

س 825: شخصى از اول ماه رمضان تا بيست و هفتم ماه را در وطن خود (بندر دیّر) روزه گرفته و در صبح روز بيست و هشتم به دبى مسافرت كرده و در روز بيست و نهم به آنجا رسيده و متوجه شده كه در آنجا عيد اعلام شده است، او اكنون به وطن خود برگشته، آيا قضاى روزه‏هایى كه از وى فوت شده، واجب است؟ اگر يك روز قضا نمايد، ماه رمضان نسبت به او بيست و هشت روز مى‏شود و اگر بخواهد دو روز قضا كند، روز بيست و نهم در جایى بوده كه در آنجا عيد اعلام شده بود، اين شخص چه حكمى دارد؟

ج: اگر اعلان عيد در روز بيست و نهم در آن مكان، به نحو شرعى و صحيح باشد، قضاى آن روز بر او واجب نيست، ولى با فرض اينكه افق دو محل يكى بوده اين امر كشف مى‏كند كه يك روز روزه در اول ماه از او فوت شده، لذا واجب است قضاى روزه‏اى را كه يقين به فوت آن دارد، بجا آورد.

س 826: اگر روزه‏دارى هنگام غروب در سرزمينى افطار كرده باشد و سپس به جایى مسافرت كند كه خورشيد در آن هنوز غروب نكرده است، روزه آن روز او چه حكمى دارد؟ آيا تناول مفطرات براى او در آنجا قبل از غروب خورشيد جايز است؟

ج: روزه او صحيح است و تناول مفطرات در آن مكان قبل از غروب خورشيد با فرض اينكه در وقت غروب در سرزمين خود افطار كرده، براى او جايز است.

س 827: شهيدى به يكى از دوستانش وصيت نموده كه احتياطاً از طرف وى چند روز روزه قضا بگيرد، ولى ورثه شهيد به اين مسائل پايبند نيستند و طرح وصيت او هم براى آنها ممكن نيست و روزه گرفتن هم براى دوست آن شهيد مشقت دارد، آيا راه حل ديگرى وجود دارد؟

ج: اگر آن شهيد به دوست خود وصيت كرده كه خودش شخصاً براى او روزه بگيرد، ورثه او در اين مورد تكليفى ندارند، و اگر براى آن فرد روزه گرفتن به نيابت از شهيد مشقت دارد، تكليف از او ساقط است.

828: من فردى كثير الشك هستم و يا به تعبير دقيق‏تر زياد وسوسه مى‏شوم، و در مسائل دينى به‌خصوص فروع دين زياد شك مى‏كنم، يكى از موارد آن اين است كه در ماه رمضان گذشته شك كردم كه آيا غبار غليظى كه وارد دهان من شده آن را فرو برده‏ام يا خير؟ و يا آبى را كه داخل دهانم كردم، خارج كرده و بيرون ريختم يا نه؟ در نتيجه آيا روزه من صحيح است يا خير؟

ج: روزه شما در فرض سؤال محكوم به صحّت‏ است و اين شكها اعتبارى ندارند.

س 829: آيا حديث شريف كساء را كه از حضرت فاطمه زهرا(سلام‌اللّه‌عليها) نقل شده، حديث معتبرى مى‏دانيد؟ آيا نسبت‌دادن آن در حالت روزه به حضرت زهراى مرضيه(سلام‌اللّه‌عليها) جايز است؟

ج: اگر نسبت دادن آن به‌صورت حكايت و نقل از كتابهایى باشد كه آن را نقل كرده‏اند، اشكال ندارد.

س 830: از بعضى از علما و غير آنان شنيده‏ايم كه اگر انسان هنگام روزه مستحبى به خوردن غذا دعوت شود، مى‏تواند آن را قبول كرده و مقدارى از غذا ميل كند و با اين كار روزه‏اش باطل نمى‏شود، بلكه ثواب هم دارد اميدواريم نظر شريف خود را در اين‌باره بيان فرماييد.

ج: قبول دعوت مؤمن در حال روزه مستحبى، شرعاً امرى پسنديده است و خوردن غذا به دعوت برادر مؤمن هرچند روزه را باطل مى‏كند، ولى او را از اجر و ثواب روزه محروم نمى‏سازد.

س 831: دعاهایى مخصوص ماه رمضان به‌صورت دعاى روز اول و روز دوم تا آخر ماه وارد شده است، قرائت آنها در صورت شك در صحّت‏ شان چه حكمى دارد؟

ج: به هر حال اگر قرائت آنها به قصد رجاء ورود و مطلوبيت باشد، اشكال ندارد.

س 832: شخصى قصد داشت روزه بگيرد، ولى براى خوردن سحرى بيدار نشد، لذا نتوانست روزه بگيرد. آيا گناه روزه نگرفتن او به عهده خود وى است يا كسى كه او را بيدار نكرده است؟ اگر فردى بدون سحرى روزه بگيرد، آيا روزه‏اش صحيح است؟

ج: در اين مورد چيزى بر عهده ديگران نيست، و روزه بدون خوردن سحرى هم صحيح است.

س 833: روزه روز سوم ايام اعتكاف در مسجدالحرام، چه حكمى دارد؟

ج: اگر مسافر باشد و قصد اقامت ده روز در مكه مكرّمه نمايد و يا نذر كرده باشد كه در سفر روزه بگيرد، بر او واجب است بعد از اينكه دو روز روزه گرفت، اعتكاف خود را با روزه روز سوم كامل كند. ولى اگر قصد اقامت و يا نذر روزه در سفر نكرده باشد، روزه او در سفر صحيح نيست و با عدم صحّت‏ روزه، اعتكاف هم صحيح نيست.

رؤيت هلال

س 834: همانطور كه مى‌دانيد، وضعيت هلال در آخر يا اول ماه به يكى از حالت‌هاى زير است:

لطفاً بيان فرماييد كدام يك از حالات سه گانه فوق را مى‌توان براى تعيين اول ماه به حساب آورد؟

ج: در هر سه فرض، رؤيت هلال براى اثبات حلول ماه قمرى جديد از شبى كه پس از رؤيت است كفايت مى‌كند.

س 835: آيا رؤيت تصوير هلال ماه با استفاده از دوربين

و انعكاس نور و بازخوانى اطلاعات ضبط شده توسط رايانه، براى اثبات اول ماه كفايت مى‏كند؟

ج: رؤيت با وسيله، فرقى با رؤيت به طريق عادى ندارد و معتبر است. ملاك آن است كه عنوان رؤيت محفوظ باشد. پس رؤيت با چشم و با عينك و با تلسكوپ محكوم به حكم واحدند. اما در مورد انعكاس به رايانه كه درآن صدق عنوان رؤيت معلوم نيست محل اشكال است.

س 836: اگر هلال ماه شوال در يك شهر ديده نشود، ولى تلويزيون و راديو از حلول آن خبر دهند، آيا كافى است يا تحقيق بيشترى واجب است؟

ج: اگر مفيد اطمينان به ثبوت هلال گردد يا صدور حكم به هلال از طرف ولى فقيه باشد، كافى است و نيازى به تحقيق نيست.

س 837: اگر تعيين اول ماه رمضان و عيد سعيد فطر به علت عدم امكان رؤيت هلال اول ماه به سبب وجود ابر در آسمان يا اسباب ديگر، ممكن نباشد و سى روز ماه شعبان يا ماه رمضان كامل نشده باشد، آيا براى ما كه در ژاپن زندگى مى‏كنيم، جايز است كه به افق ايران عمل كرده و يا به تقويم اعتماد كنيم؟ وظيفه ما چيست؟

ج: اگر اول ماه از طريق رؤيت هلال حتى در افق شهرهاى مجاورى كه اتحاد افق دارند، و يا از طريق شهادت دو فرد عادل و يا از طريق حكم حاكم ثابت نشود، بايد احتياط كرد تا اول ماه ثابت شود.

س 838: آيا اتحاد افق در رؤيت هلال شرط است يا خير؟

ج: بلى شرط است.

س 839: مقصود از اتحاد افق چيست؟

س 840: اگر روز بيست و نهم ماه در تهران و خراسان عيد باشد، آيا براى افرادى هم كه در شهرى مانند بوشهر مقيم هستند، جايز است افطار كنند؟ با توجه به اينكه افق تهران و خراسان با افق بوشهر يكى نيست.

ج: به‌طور كلّى اگر اختلاف بين افق دو شهر به مقدارى باشد كه با فرض رؤيت هلال در يكى، هلال در ديگرى قابل رؤيت نباشد، رؤيت آن در شهرهاى غربى براى مردم شهرهاى شرقى كه احتمال رؤيت در آن به‌طور قطع و يقين منتفى باشد، كفايت نمى‌كند.

س 841: اگر بين علماى يك شهر راجع به ثبوت هلال يا عدم آن اختلاف رخ دهد و عدالت آنها هم نزد مكلّف ثابت بوده و به دقت همه آنها در استدلال خود مطمئن باشد، وظيفه واجب مكلّف چيست؟

ج: اگر اختلاف دو بیّنه به‌صورت نفى و اثبات باشد، يعنى يكى مدعى ثبوت هلال و ديگرى مدعى عدم ثبوت آن باشد، اين اختلاف موجب تعارض دو بينه و تساقط هر دو است، و وظيفه مكلّف اين است كه هر دو نظر را كنار گذاشته و درباره افطار كردن يا روزه گرفتن به آنچه كه مقتضاى اصل است، عمل نمايد. ولى اگر بين ثبوت هلال و عدم علم به ثبوت آن اختلاف داشته باشند، به اين صورت كه بعضى از آنها مدعى رؤيت هلال باشند و بعضى ديگر مدعى عدم مشاهده آن، قول كسانى كه مدعى رؤيت هلال هستند، در صورت عادل بودن، حجت شرعى براى مكلّف است و بايد از آن متابعت كند، و همچنين اگر حاكم شرعى حكم به ثبوت هلال نمايد، حكم وى حجت شرعى براى همه مكلفين است و بايد از آن پيروى كنند.

س 842: اگر شخصى هلال ماه را ببيند و بداند كه رؤيت هلال براى حاكم شرع شهر او به هر علتى ممكن نيست، آيا او مكلّف است كه رؤيت هلال را به حاكم اطلاع دهد؟

ج: اعلام بر او واجب نيست مگر آنكه ترك آن مفسده داشته باشد.

س 843: همانگونه كه مى‏دانيد اكثر فقهاى بزرگوار پنج راه براى ثبوت اول ماه شوال در رساله‏هاى عمليه خود بيان كرده‏اند كه ثبوت نزد حاكم شرع در ضمن آنها نيست، بنا بر اين چگونه بيشتر مؤمنين به مجرد ثبوت اول ماه شوال نزد مراجع، روزه خود را افطار مى‏كنند؟ شخصى كه از اين راه اطمينان به ثبوت هلال پيدا نمى‏كند، چه تكليفى دارد؟

ج: تا حاكم حكم به رؤيت هلال نكرده، مجرد ثبوت هلال نزد او، براى تبعیّت ديگران از وى كافى نيست، مگر آنكه اطمينان به ثبوت هلال حاصل نمايند.

س 844: اگر ولى امر مسلمين حكم نمايد كه فردا عيد است و راديو و تلويزيون اعلام كنند كه هلال در چند شهر ديده شده است، آيا عيد براى تمامى نواحى كشور ثابت مى‏شود يا فقط براى شهرهایى كه ماه در آنها ديده شده و شهرهاى هم افق با آنها، ثابت مى‏گردد؟

ج: اگر حكم حاكم شامل همه كشور باشد، حكم او شرعاً براى همه شهرها معتبر است.

س 845: آيا كوچكى هلال و باريك بودن و اتصاف آن به خصوصيات هلال شب اول، دليل بر اين محسوب مى‏شود كه شب قبل شب اول ماه نبوده، بلكه شب سى‏ام ماه قبلى بوده است؟ اگر عيد براى شخصى ثابت شود و از اين راه يقين پيدا كند كه روز قبل عيد نبوده، آيا قضاى روزه روز سى‏ام ماه رمضان را بايد به جا آورد؟

ج: مجرد كوچكى و پائين بودن هلال يا بزرگى و بالا بودن و يا پهن يا باريك بودن آن دليل شرعى شب اول يا دوم بودن نيست، ولى اگر مكلّف از آن علم به چيزى پيدا كند بايد به مقتضاى علم خود در اين زمينه عمل نمايد.

س 846: آيا استناد به شبى كه در آن ماه به‌صورت قرص كامل است (شب چهاردهم) و اعتبار آن به عنوان دليل براى محاسبه اول ماه جايز است تا از اين راه وضعيت يوم الشك معلوم شود كه مثلاً روز سى ام ماه رمضان است و احكام روز ماه رمضان بر آن مترتب شود، مثلاً بر كسى كه اين روز را بر اساس بیّنه روزه نگرفته، حكم به وجوب قضاى روزه شود و كسى هم كه به دليل استصحاب بقاى ماه رمضان روزه گرفته، برى‏ء الذمّه باشد؟

ج: امر مذكور حجت شرعى بر آنچه ذكر شد، نيست، ولى اگر مفيد علم به چيزى براى مكلّف باشد، واجب است كه طبق آن عمل نمايد.

س 847: آيا استهلال در اول هر ماه واجب كفایى است يا احتياط واجب؟

ج: استهلال فى‌نفسه واجب شرعى نيست.

س 848: آيا اول ماه مبارك رمضان و آخر آن با رؤيت هلال ثابت مى‏شود يا با تقويم، هرچند ماه شعبان سى روز نباشد؟

ج: اول يا آخر ماه رمضان با رؤيت شخص مكلّف يا با شهادت دو فرد عادل يا با شهرتى كه مفيد علم است يا با گذشت سى روز و يا به وسيله حكم حاكم ثابت مى‏شود.

س 849: اگر تبعيت از اعلام رؤيت هلال توسط يك دولت جايز شد، و آن اعلام معيارى علمى براى ثبوت هلال سرزمين‌هاى ديگر را تشكيل دهد، آيا اسلامى بودن آن حكومت شرط است، يا اينكه عمل به آن حتى اگر حكومت ظالم و فاجر هم باشد، ممكن است؟

ج: ملاك در اين مورد، حصول اطمينان به رؤيت در منطقه‏اى است كه نسبت به مكلّف كافى محسوب مى‏شود.

س 850: خواهشمند است نظر مبارك خود را در خصوص اعتكاف در مساجد (جامع و غير جامع) غير از مساجد اربعه بيان فرماييد.

ج: رجائاً اشكال ندارد.

س 731: دخترى كه به سن تكليف رسيده، ولى به علت ضعف جسمانى توانایى روزه گرفتن ندارد، و بعد از ماه مبارك رمضان هم نمى‏تواند قضاى آن را به جا آورد تا اينكه ماه رمضان سال بعد فرا مى‏رسد، چه حكمى دارد؟

ناتوانى از گرفتن روزه و قضاى آن به مجرد ضعف و عدم قدرت موجب سقوط قضاى روزه نمى‏شود، بلكه قضاى روزه‏هاى ماه رمضان كه از او فوت شده، بر وى واجب است.

س 732: دخترانى كه تازه به سن تكليف رسيده‏اند و روزه گرفتن بر آنها مقدارى مشكل است، چه حكمى دارند؟ آيا سن بلوغ شرعى دختران اكمال نه سال قمرى است؟

ج: بنا بر نظر مشهور، بلوغ شرعى دختران همان تكميل نه سال قمرى است كه در اين هنگام روزه بر آنها واجب است و ترك آن به مجرد بعضى از عذرها جايز نيست، ولى اگر روزه گرفتن براى ايشان ضرر داشته باشد يا تحمل آن برايشان همراه با مشقت زياد باشد، افطار براى آنها جايز است.

س 733: من زمان دقيق رسيدن به سن تكليف خود را نمى‏دانم، از جناب عالى خواهشمندم بيان فرماييد كه از چه زمانى قضاى نماز و روزه بر من واجب است؟

ج: فقط قضاى آن مقدار از نمازها و روزه‏ها كه يقين به فوت آن بعد از رسيدن به سن قطعى تكليف شرعى داريد، بر شما واجب است.

س 734: اگر دختر نه ساله‏اى كه روزه بر او واجب شده، به دليل دشوارى، روزه‏اش را افطار نمايد، آيا قضا بر او واجب است يا خير؟

ج: قضاى روزه‏هایى كه از ماه رمضان افطار كرده، بر او واجب است.

س 735: اگر فردى به خاطر عذرى قوى، پنجاه درصد احتمال دهد كه روزه بر او واجب نيست و به همين دليل روزه نگيرد، ولى بعداً معلوم شود كه روزه بر او واجب بوده، از جهت قضا و كفّاره چه حكمى دارد؟

ج: اگر افطار عمدى روزه ماه مبارك رمضان به مجرد احتمال عدم وجوب روزه بر وى باشد، در فرض سؤال علاوه بر قضا، كفّاره هم بر او واجب است. اما اگر افطار به علت ترس از ضرر باشد و ترس هم منشأ عقلایى داشته باشد، كفّاره واجب نيست، ولى قضا بر او واجب است.

س 736: شخصى مشغول انجام خدمت سربازى است و به علت مسافرت و حضور در محل خدمت، نمى‏تواند روزه ماه رمضان سال گذشته را بگيرد، و هنگام حلول ماه رمضان امسال نيز در محل خدمت است و احتمال دارد كه باز هم نتواند روزه بگيرد، اگر پس از پايان دوره خدمت سربازى بخواهد روزه اين دو ماه را قضا نمايد، آيا كفّاره هم بر او واجب است يا خير؟

ج: كسى كه بر اثر عذر مسافرت، روزه ماه رمضان از او فوت شده و آن عذر تا ماه رمضان سال آينده استمرار داشته، فقط قضاى آن بر او واجب است و كفّاره تأخير واجب نيست.

س 737: اگر شخص روزه دار جنب باشد و تا قبل از اذان ظهر متوجه آن نشود و پس از آن غسل ارتماسى نمايد، آيا روزه‏اش باطل مى‏شود؟ و اگر بعد از غسل متوجه شود كه در حال روزه غسل ارتماسى نموده است، آيا قضاى آن واجب است؟

ج: اگر غسل ارتماسى بر اثر فراموشى و غفلت از روزه دار بودن باشد، غسل و روزه او صحيح است و قضاى روزه‏اش بر او واجب نيست.

س 738: اگر شخصى بخواهد قبل از زوال به محل اقامتش برسد، ولى در راه به خاطر پيشامد حادثه‏اى نتواند در زمان معیّن به مقصد برسد، آيا روزه او اشكال دارد و آيا كفّاره بر او واجب است يا فقط قضاى روزه آن روز را بايد به جا آورد؟

ج: روزه‏اش در سفر صحيح نيست و بر او فقط قضاى روزه آن روزى كه پيش از ظهر به محل اقامتش نرسيده، واجب است و كفّاره‏اى هم ندارد.

س 739: اگر هواپيما در ارتفاع بالا و مسير طولانى در حال پرواز باشد و پرواز حدود دو ساعت و نيم تا سه ساعت طول بكشد، مهماندار و خلبان هواپيما براى حفظ تعادل خود هر بيست دقيقه احتياج به نوشيدن آب دارند، در اين صورت آيا در ماه مبارك رمضان، كفّاره و قضاى روزه بر آنها واجب مى‏شود؟

ج: اگر روزه براى آنها ضرر داشته باشد، جايز است كه با نوشيدن آب افطار نمايند و قضاى آن را بجا آورند و در اين حالت كفّاره بر آنها واجب نيست.

س 740: اگر زن در ماه مبارك رمضان دو ساعت يا كمتر مانده به اذان مغرب حيض شود، آيا روزه‏اش باطل مى‏شود؟

ج: روزه‏اش باطل است.

س 741: كسى كه با پوشيدن لباس مخصوص (مانند لباس غواصى) بدون اينكه بدنش خيس شود، در آب فرو رود، روزه‏اش چه حكمى دارد؟

ج: اگر لباس به سر او چسبيده باشد، صحّت‏ روزه‏اش محل اشكال است و بنا بر احتياط وجوبى قضاى آن لازم است.

س 742: آيا مسافرت عمدى در ماه رمضان به قصد افطار و فرار از روزه گرفتن، جايز است؟

ج: مسافرت در ماه رمضان اشكال ندارد، و در صورت مسافرت، ولو اينكه براى فرار از روزه باشد، افطار بر او واجب است.

س 743: شخصى كه روزه واجب بر عهده‏اش است و قصد دارد كه آن را بگيرد، ولى بر اثر پيشامدى نتواند روزه بگيرد مثلاً بعد از طلوع خورشيد آماده مسافرت شد و به سفر رفت و بعد از ظهر برگشت و در بين راه هم مرتكب هيچ‌يك از مفطرات نشد، ولى وقت نيت روزه واجب از وى فوت شد، و آن روز هم از روزهایى است كه روزه در آن مستحب است، آيا مى‏تواند نيت روزه مستحبى كند يا خير؟

ج: اگر قضاى روزه ماه رمضان بر ذمّه‏اش باشد، نيت روزه مستحبى حتى بعد از فوت وقت نيت روزه واجب، از وى صحيح نيست.

س 744: من معتاد به سيگار هستم و در ماه مبارك رمضان هر چه تلاش مى‏كنم كه تندخو نباشم نمى‏توانم و همين باعث ناراحتى زياد افراد خانواده‏ام شده است و خودم هم از وضعيت دشوارم رنج مى‏برم، تكليف من چيست؟

ج: روزه ماه مبارك رمضان بر شما واجب است و بنا بر احتياط واجب جايز نيست در حال روزه سيگار بكشيد، و نبايد بدون دليل با ديگران تند برخورد كنيد.

 

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها