اندر شناختنِ قدرِ نعمتِ ايزد،تعالي، ملوك را شناختن قدر نعمت ايزد تعالي نگاه داشتِ رضاي اوست،عَزَّ اسْمُهُ، و رضاي حق، تعالي، اندر احساني باشد كه با خَلق كرده شود و عدلي كه ميان ايشان گسترده آيد. چون دعاي خلق به نيكويي پيوسته گردد، آن مُلك پايدار بوَد و هر روز زيادت باشد، و آن مَلِك از دولت و روزگار خويش برخوردار بوَد و بدين جهان نيكو نام بوَد و بدان جهان رستگاري يابد و حسابش آسان تر باشد كه گفته اند بزرگان دين كه:«المُلكُ بيقي مَعَ الكُفِر و لا بيَقي مَعَ الظُلمِ »، معني آن است كه ملك با كفر بپايد و با ستم نپايد
.
حكايت اندر اين معني چنين آمده است اندر اخبار كه يوسف پيغامبر، صلوات الله عليه، چون از دنيا بيرون رفت،مي آوردند او را تا اندر حَظيرة ابراهيم، صلوات الله عليه،نزديك پدران او دفن كنند. جبرئيل، عليه السّلام، بيامد،گفت: «هم اينجا بداريد، كه آن جايِ او نيست؛ چه، او را جوابِ مُلك كه رانده است ، به قيامت مي بايد دادن!» پس چون حال يوسف پيغمبر چنين باشد، بنگر تا كار ديگران چگونه بوَد
. و در خبر از پيغمبر، صلّي الله عليه، چنان است كه: «هر كه را روز قيامت حاضر كنند از كساني كه ايشان را بر خَلق دستي و فرماني بوده باشد، دست هاي او بسته بوَد. اگر عادل بوده باشد، عدلش دست او گشاده كند و به بهشت رساند، و اگر ظالم بوَد جورش همچنان بسته با غُل ها او را به دوزخ افكند
». و هم در خبر است كه: « روز قيامت هر كه او را بر كسي فرماني بوده باشد در اين جهان بر خَلق يا بر مقيمانِ سراي و بر زيردستانِ خويش، او را بدان سؤال كنند شباني كه گوسفندان نگاه داشته باشد، جواب آن از او بخواهند
!».
قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست) /عنکبوت20