0

ارسطو در بوطیقا

 
vafa_vafaei
vafa_vafaei
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : شهریور 1388 
تعداد پست ها : 189

ارسطو در بوطیقا
پنج شنبه 5 آبان 1390  4:27 PM

  • عنوان کتاب:

    ارسطو در بوطیقا

  • نویسنده: منصور ابراهیمی
  • فرمت: EXE
  • زبان: فارسی
  • تاریخ درج: 14/12/1388
  • توضیحات:

    دریافت جامع از دیدگاه ارسطو در باب هنر منوط به بررسی همة آثار اوست؛ زیرا بوطیقا فقط دربارة یک نوع از صناعت (تخنه) ، هنر مبتنی بر بازنمایی و محاکات، است. ارسطو در بوطیقا از نقش عاطفه و احساس در آفرینش و دریافت هنری غافل نمانده است و بحثش در باب میمسیس پاسخ مستقیم به افلاطون نیست. امروزه ارسطوی واقعی، بلکه «میراث ارسطویی» حیات نظری و فعال دارد و فقط در چنین زمینه‌ای می‌توان، هم‌صدا با ریکور، از پیوند میمسیس و میتوس / موتوس و پوئسیس سخن گفت. ارسطو مرز شعر و تاریخ را روشن و نتیجة کار شاعر را برتر از کار مورخ می‌داند. او از سه حوزة شناخت سخن می‌گوید: نظری، عملی، ابداعی. به این‌که ابداع نوعی شناخت است کمتر توجه کرده‌اند. پذیرفته‌ایم که ارسطو با علل چهارگانه هنرهای مفید و زیبا را از هم تفکیک می‌کند. نوسباوم استنباطی دیگر دارد و هایدگر تفسیری بدیع و شاعرانه از علل اربعه و فوزیس و تخنه (هنر) عرضه می‌کند.

    میراث ارسطو در حوزة محاکات شاخه‌های گوناگون دارد. از شکوفایی رسانه‌شناسی (واسطه‌های تقلید) مدتی کوتاه می‌گذرد، اما میراث نظری آن در دو جریان ناهمگن بوطیقایی و ریطوریقانی سابقه‌ای کهن دارد. ژانرشناسی، با میراثی غنی، در بحث از متعلقات تقلید ریشه دارد. تقسیم‌بندی آلمانی لیریک و اپیک و دراماتیک به غلط به ارسطو منسوب است، اما بخشی از میراث غنی او شمرده می‌شود.

    اجزای تراژدی از نظر ارسطو (طرح، شخصیت، فکر، کلام، موسیقی، منظر نمایش) هنوز اعتبار دارد. طرح روح و جوهر اثر نمایشی و از کنش قابل تفکیک است. وحدت طرح به اعتبار شروع و میانه و پایان یا، در فرم ارسطویی، امکان و احتمال و ضرورت تضمین می‌شود. حرکت سازمان دهندة طرح،‌ ساده یا پیچیده، افقی است، نه عمودی یا پیکربندی شده. کنش درک ماست از کل و آن‌چه در حال وقوع است. کاتارسیس و هامارتیا دو اصطلاح بحث‌برانگیز بوطیقاست. کاتارسیس را می‌توان به «پالایش» و «آلایش‌زدایی» و «تیرگی‌زدایی» تعبیر کرد. حملات نظریه‌پردازان چپ‌گرایی چون برشت و بوئال بیشتر معطوف به معنای بقراطی آن است. هامارتیا به غلط خطای تراژیک ترجمه شده: به تعبیری امروزی، هامارتیا شکاف یا رخنه‌ای در کمال شخصیت تراژیک و نیز، در تطبیق با آته، «شیفتگی مهلک» یا «کوری باطن» است. بوطیقای تراژیک و دراماتیک در ترجمه‌های اسلامی با مقتضیات لیریک تطبیق یافته؛ اما در خاور دور، به ویژه هند، مقایسة بوطیقا و ناتیاساسترا مباحث جدیدی را پیش کشیده است.

    این کتاب سعی دارد به بررسی اندیشه هنری ارسطو در کتاب بوطیقا بپردازد...

تشکرات از این پست
arash_shams41
دسترسی سریع به انجمن ها