پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان
یک شنبه 24 مهر 1390 7:54 PM
مىگویند در شب قدر مقدرات بندگان اعم از خیر و شر و ولادت و مرگ و خلاصه هر چه تا شب قدر سال آینده با آن مواجه مىشوند، تقدیر و معین مىگردد. اگرچنین باشد، هركس سرنوشتش تا سال آینده مشخص است. بنابراین، دردایره همین سرنوشت معین حركت مىكند واختیارى ازخود ندارد؛ زیرا با توجه به سرنوشتى كه درشب قدربرایش رقم خورده، حركت كرده است. بنابراین، زندگى جبر مطلق است؛ مخصوصا باعنایت به این كه شب قدرهرسال تكرار مىشود، انسان از ولادت تا مرگ درسرنوشتى از پیش تعیین شده حركت مىكند؛ اختیارى ازخود ندارد و مانند عروسك خیمه شب بازى، اختیارش دست كسى است كه او رادر دست گرفته است. آیا چنین نیست؟ براى پاسخ به پرسش دقیق شما اشاره به چند مساله ضرورت دارد:
شب قدریكى ازشبهاى دهه آخرماه رمضان است. طبق روایات ما، یكى از شبهاى نوزدهم یا بیست و یكم و به احتمال زیاد بیست و سوم ماه مبارك رمضان، شب قدر است.(1)دراین شب كه شب نزول قرآن به شمار مىآید، امورخیر و شر مردم و ولادت و مرگ و روزى و حج و طاعت و گناه و خلاصه هرحادثهاى كه درطول سال واقع مىشود، تقدیر مىگردد.(2)شب قدرهمیشه وهر سال تكرار مىشود . عبادت درآن شب فضیلت فراوان دارد و در نیكویى سرنوشت یك ساله بسیارمؤثر است.(3)دراین شب تمام حوادث سال آینده به امام هر زمان ارائه مىشود و وى از سرنوشت خود و دیگران با خبر مىگردد . امام باقرعلیه السلام مىفرماید: " انه ینزل فى لیلة القدر الى ولى الامر تفسیر الامور سنة سنة، یؤمر فى امر نفسه بكذا و كذا و فى امرالناس بكذا و كذا؛ درشب قدر به ولى امر(امام هر زمان) تفسیركارها و حوادث نازل مىشود و وى درباره خویش و دیگر مردمان مامور به دستورهایى مىشود." (4)پس شب قدرشبى است كه: قرآن درآن نازل شده است، حوادث سال آینده درآن تقدیرمىشود، این حوادث برامام زمان - روحى فداه - عرضه و آن حضرت مامور به كارهایى مىگردد. بنابراین، مىتوان گفت شب قدر، شب تقدیر و شب اندازهگیرى و شب تعیین حوادث جهان ماده است .
قدردرلغت به معناى اندازه واندازهگیرى است.(5) تقدیر نیز به معناى اندازهگیرى و تعیین است.(6) اما معناى اصطلاحى قدرعبارت است ازویژگى هستى و وجود هرچیز و چگونگى آفرینش آن؛ (7) به عبارت دیگر، اندازه و محدوده وجودى هر چیز قدرنام دارد.(8) یعنى درنظام آفرینش هرچیزى اندازهاى خاص دارد و هیچ چیز بى حساب و كتاب نیست. جهان حساب و كتاب دارد، براساس نظم ریاضى تنظیم شده و گذشته و حال و آینده آن با هم ارتباط دارد. استاد مطهرى در تعریف قدر مىفرماید: " . . . قدر به معناى اندازه و تعیین است . . . حوادث جهان . . . از آن جهت كه حدود و اندازه و موقعیت مكانى و زمانى آنها تعیین شده است، مقدوربه تقدیرالاهى است." (9) پس در یك كلام قدر به معناى ویژگىهاى طبیعى و جسمانى چیزها است كه شامل اندازه و حدود و طول و عرض و موقعیتهاى مكانى و زمانى آنها مىگردد و تمام موجودات مادى و طبیعى را در بر مىگیرد. این معنا از روایات استفاده مىشود؛ چنان كه در روایتى از امام رضاعلیه السلام پرسیده شد: معناى قدرچیست؟ فرمود: " تقدیرالشىء طوله وعرضه؛ اندازهگیرى هرچیز اعم از طول و عرض آن(10)در روایت دیگر، این امام بزرگواردر معناى قدر فرمود: " هندسة شىء من طول و العرض و البقاء؛ اندازه هر چیزاعم ازطول وعرض و بقا." (11)بنابراین، معناى تقدیرالاهى این است كه درجهان مادى آفریدهها ازحیث هستى و آثار و و یژگىهایشان محدودهاى خاص دارند. این محدوده با امورى خاص مرتبط است؛ امورى كه علتها و شرایط آنها هستند و به دلیل اختلاف علل و شرایط، هستى و آثار و ویژگىهاى موجودات مادى نیز متفاوت است. هر موجود مادى به وسیله قالبهایى از داخل و خارج اندازهگیرى و قالبگیرى مىشود. این قالب حدود یعنى طول وعرض و شكل و رنگ و موقعیت مكانى و زمانى و سایرعوارض و ویژگىهاى مادى آن به شمارمىآید. پس معناى تقدیرالاهى در موجودات مادى یعنى هدایت آنها به سوى مسیر هستى شان كه براى آنها مقدرگردیده است و درآن قالبگیرى شدهاند.(12)
1- اقبال الاعمال، سید بن طاووس، تحقیق و تصحیح جواد قیومى اصفهانى، ج1،صص 312 و 313 و 374 و 375.
2- الكافى، كلینى، ج4، ص 157.
3- المراقبات، ملكى تبریزى، ص، 237- 252.
4- الكافى، ج1، ص 248.
5- قاموس قرآن، سید على اكبرقرشى، ج5،صص 246 و 247.
6- همان، ص 248.
7- المیزان، سید محمد حسین طباطبایى، ج12 ص 150 و 151.
8-همان، ج19، ص 101.
9- انسان و سرنوشت، شهید مطهرى، ص 52.
10- المحاسن البرقى، ج1، ص 244.
11- بحارالانوار، ج5، ص 122.
12- المیزان، ج19،صص 101- 103.
13- انسان و سرنوشت، ص 53.
14- همان،صص 55 و 56.
15- براى مطالعه بیشتر بحث حاضر به ویژه از دیدگاه فلسفىبه کتاب انسان و سرنوشت اثرمتفكرشهید استاد مطهرىرجوع نمایید.
16- درباره علم پیشین خداوند و اختیارانسان،به کتاب علم پیشین الاهى واختیارانسان اثرمحمد سعیدى مهر، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامىرجوع کنید.
اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک
حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت