پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان
جمعه 15 مهر 1390 8:25 PM
زمزمه ملکوت
(7)
اشاره:
به بارگاه ملکوت از راه دعا می توان بار یافت و شهد فیض لایزال را از جام دعا می بایست سر کشید.
دعا، تنها صحنه خواندن نیست عرصه شناختن هم هست. رهاورد دعا، تنها روحانیت نیست عقلانیت هم هست.
باید بر سجاده دعا نشست و محبوب را تمنا کرد.
رمضان، این سفره گشوده خدا، گاه اجابت خواهش هاست، رمضان را دریابیم و دل و جانمان را با جوهر دعا صیقل بخشیم.
آنچه به خامه می آید بازنوشته سخنرانی مجتهد فرزانه، آیت الله آقا مجتبی تهرانی است که در این روزهای پر برکت ماه رمضان در مسجد بازار تهران ایراد می شود. موضوع این سلسله گفتارها دریافتی از ادعیه مأثور و ترسیم تصویری از بایسته های بندگی است.
جلسه هفتم
اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم؛ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَلَمِین وَ صَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّیِّبینَ الطَّاهِرِینَ وَ لَعنَةُ اللهِ عَلی اَعدائِهِم اَجمَعین.
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ نِدَائِی إِذَا نَادَیْتُكَ وَ اسْمَعْ دُعَائِی إِذَا دَعَوْتُكَ وَ أَقْبِلْ عَلَیَّ إِذَا نَاجَیْتُكَ فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیْكَ وَ وَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیْكَ»1
خدایا بر محمد و خاندانش درود فرست و صدایم را بشنو، هنگامی که تو را صدا می زنم؛ به دعایم گوش فرا ده، آن هنگام که تو را می خوانم و رو به من فرما، در آن زمان که با تو نجوا می کنم. همانا من به سوی تو فرار کرده ام و در مقابل تو ایستاده ام.
مروری بر مباحث گذشته
گفته شد ماه مبارک رمضان، ماه بازگو کردن کلام ربّ و تلاوت قرآن نازل یا همان کلام الله است و همچنین ماه دعا است؛ به این معنا که عبد با ربّش سخن میگوید و خواستههایش را مطرح میکند. من در باب دعای غیرمأثور بحث میکردم و عرض کردم که دارای شرایط و آدابی است که بسیاری از آداب و شرایطش را هم عرض کردم.
روایت از امام صادق (علیهالسلام) است: «مَنْ دَعَا لِأَرْبَعِینَ رَجُلًا مِنْ إِخْوَانِهِ قَبْلَ أَنْ یَدْعُوَ لِنَفْسِهِ اسْتُجِیبَ لَهُ فِیهِمْ وَ فِی نَفْسِهِ». یعنی هرکس قبل از اینکه خودش را دعا کند، چهل نفر از برادران مؤمنش را دعا کند، حاجتهایی که برای آنها خواسته، هم به آنها میدهند و هم به خودِ او میدهند.
آخر جلسه گذشته بحث ما به اینجا رسید که دعا برای دیگران اگر مستجاب شود، اثرش برای داعی بیش از آن چیزی است که به غیر میرسد. در اینجا من روایاتی را به عنوان نمونه مطرح کردم و آخر جلسه عرض کردم که ما در معارفمان آثار متعددی برای دعا کردن به غیر داریم؛ از جمله اینکه چندین برابر به او عنایت میشود و بالاتر از همه اینکه از دعای او دعایی متولد میشود که عرض کردم موجود نامرئی مثل فرشتگان برای انسان دعا میکنند و بالاتر از فرشتگان اینکه خودِ خداوند برای او دعا میکند. لذا عرض کردم آنچه که برای این آثار محوریت دارد، از خود گذشتگی است و اینکه انسان اینطور نباشد که در دعاهایش از نظر امور معنوی و مادی، فقط خودش را در نظر بگیرد. بلکه دیگران را هم در دعا بیاورد. این از خود گذشتگی و دعا کردن برای دیگران، اثرش برای انسان چهبسا بیشتر از آن دعای خود برای خود است.
توسعه دایره دعا برای دیگران در روایات
جلسه گذشته به عنوان نمونه روایاتی را مطرح کردم. حالا مجدّداً بهطور فهرستوار روایاتی را میخوانم؛ وگرنه در این باب روایات بسیاری داریم. یک دسته از روایات میآید سراغ «والد و ولد» که من روایاتش را خواندم. یعنی پدر برای فرزند و فرزند برای پدر دعا کند. دسته دیگر، روایاتی است که میبینیم دایره دعاها را وسیع میکند. دایره روایات دسته اوّل محدود به «پدر و فرزند» بود؛ اما دسته دوم دایره را وسیع میفرمایند و میگویند «خانواده». یعنی تنها محدود به پدر و فرزند نیست. بعد هم همینطور دایره را توسعه میدهند که عرض خواهم کرد.
- گام نخست: دعا برای اصلاحِ نفْسِ خویش
یک روایت از امام صادق (صلوات الله علیه) است که ایشان فرمودند: «كَانَ أَبِی رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ یَقُولُ فِی دُعَائِهِ»؛2 یعنی امام باقر (علیه السلام) در دعاهایی که ایشان میکردند، این جملات را میفرمودند.3 ببینید حضرت دعایشان را از کجا شروع میکنند؛ اینها همه جنبه آموزشی دارد: «رَبِّ أَصْلِحْ لِی نَفْسِی فَإِنَّهَا أَهَمُّ الْأَنْفُسِ إِلَیَّ»؛ پروردگارا، جانم را اصلاح فرما! ببینید برای چه چیزی دعا میفرماید. برای اصلاح نفْسِ خودشان. یعنی در دعاهایتان همهاش دنبال مسائل مادّی نباشید. گرچه انسان وقتی در بستر طبیعت و مادیّت قرار میگیرد، یک نوع تعلّق به مادیّت پیدا میکند و گرفتاریهای مادّی در نظرش جلوه میکند و همیشه پیش چشمش مجسّم است. لذا وقتی هم میخواهد دعا کند، سراغ همان امور مادّی میرود.
اما حضرت در اینجا میفرماید خدایا نفْسم را اصلاح فرما؛ این اصلاح نفْس اعمّ است از مسأله ملکات رذیله و آن مسائلی که در درون انسان میگذرد که باعث میشود که از مسیر انسانیت و الهیت منحرف شود. پس جمله اول دعای حضرت این بود که «رَبِّ أَصْلِحْ لِی نَفْسِی»؛ چرا؟ دلیل آن را هم میفرماید: «فَإِنَّهَا أَهَمُّ الْأَنْفُسِ إِلَیَّ»؛ زیرا جان من مهمترین جانها برای خودِ من است. یعنی، اینکه من نفْسم را از ملکات رذیله اصلاح کنم، بدونِ تعارف اهمیتش برای من بیشتر است تا اصلاحِ نفْسِ شما؛ چون در بحث اصلاحِ نفْس، جان من پیش خودم عزیزتر از جان دیگران است.
- گام دوم: دعا برای اصلاحِ ذُریّه
جمله دوم دعای امام باقر (علیهالسلام) این است: «رَبِّ أَصْلِحْ لِی ذُرِّیَّتِی فَإِنَّهُمْ یَدِی وَ عَضُدِی»؛ حضرت میآیند سراغ ذرّیّهشان که عبارت از کسانی است که به حسب ظاهر از نظر وجودی، از ایشان در این عالم ماده نشأت میگیرند، إلییومالقیامه. ذریّه معنایش این است، نه فقط پسر و پسرِ پسر و دخترِ پسرِ انسان. من یک وقتی در بحث تربیتی معنای ذریّه را گفتم و بحث کردم که میراث انسان عبارت از اولاد انسان است. میراث حقیقی، اولاد است؛ پول و مال و اینها نیست. چرا؟ چون اولاد دنباله وجودی من در این عالم است. در روایت هم این معنا را داریم که میراث حقیقیِ من ذراری من هستند. چون آنها دنباله وجودی من در این عالم هستند. لذا انسان که میمیرد و از این نشئه کوچ میکند، انقطاع کلّی ندارد.
حضرت میفرماید «رَبِّ أَصْلِحْ لِی ذُرِّیَّتِی فَإِنَّهُمْ یَدِی وَ عَضُدِی»؛ یعنی اینها دست و بازوی من هستند که برای من کار میکنند. در روایت دارد وقتی که شخص فوت کرد، بعد از او کار خیری را که از فرزندان و ذراری او صادر میشود، خیرش به او که در آن نشئه است هم میرسد. کار خوبی که ذُریّه من میکند، مثل این است که خودم آن کار را با دست و با بازویم کردم. اینکه حضرت میفرماید «فَإِنَّهُمْ یَدِی وَ عَضُدِی»، یکوقت خیال کنید که حضرت میخواهد بفرماید اینها تا من زنده هستم، مثلاً بیل دستشان میگیرند و دنبال من میآیند و زمین را شخم میزنند و برای من کار میکنند و...! یکوقت اشتباه برداشت نشود. حضرات ائمه (علیهمالسلام) اینگونه صحبت نمیکنند. بلکه حضرت اصلاح آنها را می¬خواهد و معنای اصلاح هم که همان اوّل معلوم شد.
- گام سوم: دعا برای اصلاحِ خاندان و خانواده
دعای سوم حضرت اینطور است: «رَبِّ وَ أَصْلِحْ لِی أَهْلَ بَیْتِی فَإِنَّهُمْ لَحْمِی وَ دَمِی»؛ پروردگارا، خاندان من را اصلاح فرما! چرا؟ چون آنها گوشت و خون من هستند. اینها همه گویای همان حقیقتی است که من عرض کردم. یعنی میخواهند بفرمایند اینها از یک شجره وجودی نشأت میگیرند.
- گام چهارم: دعا برای اصلاحِ برادران و خواهرانِ ایمانی
جمله چهارم دعای حضرت این است: «رَبِّ أَصْلِحْ لِی جَمَاعَةَ إِخْوَتِی وَ أَخَوَاتِی وَ مَحَبَّتِی»؛ خدایا اصلاح کن گروه برادران و خواهران و دوستداران مرا! چرا؟ چون «فَإِنَّ صَلَاحَهُمْ صَلَاحِی». زیرا صلاح آنها، صلاح من است. اینطور نیست که من بیگانه با دیگران باشم. من این روایت را خواندم چون جلسه گذشته دعا برای دیگران را مطرح کردم.4
اینجا چه بسا یک نوع ترتیب هم از این روایت به دست بیاید و آن اینکه اوّل خودم، بعد ذرّیهام، بعد اهل بیتم، و بعد هم میآید سراغ جماعت خواهرها و برادرها. چهبسا فراز سوم دعا که حضرت برای اهل بیتشان دعا کردند، خواهر و برادر نسبی را هم شامل شود. لذا چه بسا این خواهرها و برادرهایی که در فراز چهارم دعا مطرح فرموده است، عبارت از برادران ایمانی و خواهران ایمانی باشد. چون پیوندها مختلف است؛ بعضی پیوندها، پیوندهای روحی است که عبارت از پیوند ایمانی است؛ «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ».5 این اخوّت، اخوّت نسبی و پیوند جسمی نیست؛ پیوند روحی است.6 بنابر این در این روایت امام صادق (علیهالسلام) فرمود پدر من وقتی میخواست دعا کند، اینگونه دعا میکرد؛ آن هم راجع به امور معنوی که اوّلین دعایشان هم اصلاحِ نفْس بود.
تکرّر دعا برای دیگران
بحث بعدی، «تکرّر دعا برای دیگران» است که در روایت اینطور داریم که این اثر دارد.7 من به دو روایت اشاره میکنم؛ در یک روایت از پیغمبر اکرم (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل شده است که حضرت فرمود: «مَنْ دَعَا لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فِی كُلِّ یَوْمٍ خَمْسَاً وَ عِشْرِینَ مَرَّةً نَزَعَ اللَّهُ الْغِلَّ مِنْ صَدْرِهِ وَ كَتَبَهُ مِنَ الْأَبْدَالِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ».8 هرکسی در هر روز بیست و پنج مرتبه برای مؤمنین و مؤمنات دعا کند، اثرش این است که خدا کینه را از دلش میزداید. یعنی دعا برای دیگران، نقش سازندگی روی نفْسِ دعا کننده دارد و این ملکه رذیله را خدا از نفْس او میکَنَد.
من این نکته را تذکر دهم؛ این دستورات و تأکیدها، برای ما جنبههای عملی و کاربردی دارد. آن کسانی که میبینند ـنعوذباللهـ اهل کینه هستند، یکی از راههای معالجهشان این است که روزی بیست و پنج مرتبه برای مؤمنین و مؤمنات دعا کنند؛ آنوقت میبینی که خدا عنایتی میکند و کینه را از دلت بیرون میکِشَد. بعد هم اثر بالاتر این تکرّر دعا برای غیر این است که میفرماید «وَ كَتَبَهُ مِنَ الْأَبْدَال»؛ یعنی خدا او را در ردیف «ابدال» مینگارد. به اولیای بزرگ خدا میگویند «ابدال». این اثر تکرّر دعا برای غیر است.
تعدّد در مَدعُوٌّ له
بحث بعدی، «تعدّد مَدعُوٌّ له» است؛ روایت از امام صادق (علیهالسلام) است: «مَنْ دَعَا لِأَرْبَعِینَ رَجُلًا مِنْ إِخْوَانِهِ قَبْلَ أَنْ یَدْعُوَ لِنَفْسِهِ اسْتُجِیبَ لَهُ فِیهِمْ وَ فِی نَفْسِهِ».9 یعنی هرکس قبل از اینکه خودش را دعا کند، چهل نفر از برادران مؤمنش را دعا کند، حاجتهایی که برای آنها خواسته، هم به آنها میدهند و هم به خودِ او میدهند.
در یک روایت اینطور دارد که اصلاً تو برای یک فرد دیگر بخواه، حاجت تو هم برآورده میشود. خودت حاجت داری، اما تو که تنها نیستی؛ شخص دیگری هم همین حاجت را دارد؛ تو بگو خدایا حاجت او را برآورده کن و حرفی از حاجت خودت به میان نیاور؛ اینجا حضرت میفرماید حاجت تو هم برآورده میشود. مثلاً اگر مریضی و میخواهی خدا تو را شفا بدهد، بگو «اللّهُمَّ اشْفِهِ» یا اگر زن است بگو «اللّهُمَّ اشْفِهَا»، یعنی خدایا او را شفا بده؛ یا بگو «اللّهُمَّ اشْفِ کُلَّ مَریض». اثر این دعای تو این است که خدا تو را هم شفا میدهد. این بهتر از آن است که بگویی «اللّهُمَّ اشْفِنِی». روایت از پیغمبر اکرم (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) است که حضرت فرمود: «أُطْلُب العَافِیَةَ لِغَیْرِکَ تَرْزُقْهَا فِی نَفْسِکَ». عافیت را برای دیگری بخواه، خدا همان را روزیِ تو میکند. نه اینکه به او نمیدهد؛ یعنی به تو هم میدهد.
ثمره دعا برای جمیع مؤمنین و مؤمنات
در روایتی از امام صادق (علیهالسلام) نقل شده است که حضرت فرمود: «إِذَا قَالَ الرَّجُلُ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ الْمُسْلِمِینَ وَ الْمُسْلِمَاتِ الْأَحْیَاءِ مِنْهُمْ وَ جَمِیعِ الْأَمْوَاتِ رَدَّ اللَّهُ عَلَیْهِ بِعَدَدِ مَا مَضَى وَ مَنْ بَقِیَ مِنْ كُلِّ إِنْسَانٍ دَعْوَةً».10 قبل از آنکه معنای این روایت را بگویم، این نکته را توضیح دهم که در علم منطق قضایا را تقسیمبندی میکنند و میگویند یکی از اقسام قضایا «قضیّه حقیقیّه» است. قضیّه حقیقیّه، قضیّهای است که در آن عنوانی را موضوع قرار میدهیم و حکمی را روی آن موضوع میگذاریم به این نحو که این عنوان هرجا و هر زمان، در هر عصر و در هر مکانی که تحقّق پیدا کند، آن حکم را دارد. یعنی هر وقت فردی از آن عنوان موجود شود، موضوع قضیّه موجود شده و لذا حکم هم هست. این حرف را آنجا در علم منطق میزنند؛ حالا من میخواهم اینجا از آن بحث استفاده کنم. وقتی میگویی «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَات»، این جمله تو تمام مؤمنین و مؤمنات از آدم تا خاتم، از خاتم تا به قیامت را در بر میگیرد. آنوقت حضرت میفرماید به عدد هر کدام از اینهایی که تو برایشان دعا کردی، یک دعا برای تو درست میشود.
من با یک روایت دیگر میخواهم این را تکمیل کنم تا ببینید این ضریب چگونه بالا میرود. جلسه گذشته عرض کردم که دعا برای غیر، علّت تامّه برای این است که دعای دیگری از آن متولد شود و نسبت به آن موجود نامرئی که در ازای دعای تو برای تو دعا میکند، عرض کردم که اوّل فرشته ها هستند و بعد هم میرسد به خدا.
حالا به این روایت از امام هفتم (علیهالسلام) دقّت کنید: «مَنْ دَعَا لِإِخْوَانِهِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ الْمُسْلِمِینَ وَ الْمُسْلِمَاتِ وَكَّلَ اللَّهُ بِهِ عَنْ كُلِّ مُؤْمِنٍ مَلَكاً یَدْعُو لَهُ».11 این روایت چیز دیگری میگوید؛ میفرماید تو دعا کردی برای مؤمنین و مؤمنات و دعای تو همه آنها را شامل شد؛ اینجا به عدد این دعایی که تو کردی برای آنها ـیعنی به رقم کسانی که مَدعُوٌّ له تو بودند که کلّ مؤمنین و مؤمنات را در بر گرفته بودـ به عدد هر کدام از اینها خدا یک فرشته مأمور میکند که او برای تو دعا کند. چون همین یک دعای تو وقتی پخش و منحلّ به ادعیه میشود، تبدیل به میلیاردها دعا میشود! یعنی تو میلیاردها نفر را دعا کردهای و به عدد هر یک از آنها، خدا یک فرشته را مأمور میکند که تو را دعا کند. یعنی یک دعا از دهان تو درآمد امّا چون برای کلّ مؤمنین و مؤمنات بود، این دعا منحلّ به ادعیه شد و به عدد این دعاهایی که برای دیگران کردی، خدا ملکی میآفریند که او برای تو دعا کند.
در دعا کردن خودخواه نباش!
این روایات گویای همین معنا است که انسان باید خودخواهی، خودپسندی و خودمحوری را در دعا کردن کنار بگذارد و نسبت به جمیع امور معنوی و مادی خیرخواه همه انسانها باشد و در دعاهایی که میکند این روحیه را داشته باشد. آنوقت خدا هم در ازای این روحیه اینطور به او تفضّل میکند. مقاماتی که اولیای بزرگ خدا و انبیا داشتند، برای همین بود. اینکه میگویند پیغمبر اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) «رَحمَةٌ لِلْعالَمِین» است، برای همین است که پیغمبر نمیخواست احدی در جهنم برود. حضرت نمیخواست هیچ انسانی به جهنم برود. انسان باید یک چنین حالتی داشته باشد و در دعاهایی که میکند هم این آثار را در نظر بگیرد.
اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک
حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت