پاسخ به:زندگی نامه علما
جمعه 8 مهر 1390 10:20 PM
شيخ بها الدين محمد عاملى (شيخ بهايى)
شيخ بها الدين محمد عاملى , معروف به شيخ بهايى , او نيز از اهل جبل عامل است در كودكى همراه پدرش شيخ حسين بن عبدالصمد كه از شاگردان شهيد ثانى بوده به ايران آمد شيخ بهايى از ايـن رو كـه به كشورهاى مختلف مسافرت كرده و محضر اساتيدمتعدد در رشته هاى مختلف را درك كـرده , و بـه عـلاوه داراى اسـتـعداد و ذوقى سرشاربوده است , مردى جامع بوده و تاليفات مـتـنوعى دارد هم اديب بوده و هم شاعر و هم فيلسوف و هم رياضى دان و هم فقيه و هم مفسر از طـب نـيـز بـى بهره نبوده است اولين كسى است كه يك دوره فقه غير استدلالى به صورت رساله عـمـليه به زبان فارسى نوشت آن كتاب همان است كه به نام جامع عباسى معروف است شيخ بـهـايـى چون فقه رشته اختصاصى و تخصصى اش نبوده , از فقها طراز اول به شمار نمى رود, ولى شـاگـردان زيـادى تـربـيـت كـرده اسـت مـلا صـدراى شـيرازى و ملا محمد تقى مجلسى اول (پـدرمجلسى دوم , صاحب كتاب بحار الانوار) فاضل جواد صاحب آيات الاحكام ازشاگردان اويند همچنانكه قبلا اشاره شد, منصب شيخ الاسلامى ايران پس از محقق كركى به شيخ على منشار پدر زن شـيخ بهايى رسيد و پس از او به شيخ بهايى رسيد همسرشيخ بهايى كه دختر شيخ على منشار بـوده اسـت , زن فاضله و فقيهه بوده است شيخ بهايى در سال 953 به دنيا آمده و در سال 1030 يا 1031 درگـذشـتـه است شيخ بهايى ضمنا مردى جهانگرد بوده است , به مصر, شام , حجاز, عراق , فلسطين , آذربايجان وهرات مسافرت كرده است 1 .
در آسـمـان عـلم و فقاهت , گاهى ستارگانى طلوع كرده اند كه غير از فروغ شعر ونويسندگى , داراى پرتو نبوغ و مواهب فطرى ديگرى هم بوده اند يكى از همين نوابغ ,بدون شك شيخ بها الدين عـامـلـى , معروف به شيخ بهايى است شيخ بهايى نه تنها درفقه و حكمت و رياضيات و لغت و حـديـث دسـت داشـتـه است , بلكه او واجد كمالات و حايز علوم معقول و منقول بوده است هنوز داسـتـانهاى حيرت آورى كه ازشگفتيهاى علمى اوست , در افواه مردم جريان دارد و حقا مى توان گـفت شيخ بهايى نه تنها عالم كم نظيرى است , بلكه در نوع خود شخصى بى مانند است اطلاعات وسيعى كه شيخ بهايى در رشته هاى مختلف داشته , به شهرت وى كمك بسيارى كرده است وتنها طبقه خواص و اهل مطالعه نيستند كه او را مى شناسند, بلكه توده مردم هم با اسم او آشنايى كامل دارند.
ولادت :
بـها الدين محمد بن عزالدين حسين بن عبدالصمد بن شمس الدين محمد بن على بن حسين بن مـحمد بن صالح حارثى همدانى عاملى جبعى , معروف به شيخ بهايى , حكيم و فقيه و عارف و مـنجم و رياضى دان و شاعر و اديب و مورخ بزرگ , درسال 953 ه ق در بعلبك از توابع جبل عامل در يك خاندان علم و دانش كه تبار ونسب خود را به حارث همدانى يكى از ياران مخلص على (ع ) مـى رسـانـنـد, پـا بـه عـرصـه حـيات نهاد پدر عاليقدر او, عالم بزرگوار, شيخ حسين فرزند عـبـدالـصـمدحارثى (متوفى 984 ه ق ), يكى از شاگردان مبرز فقيه نامدار شيعه , مرحوم شهيد ثانى (مستشهد 966 ه ق ) است او كه خود صاحب نظر بوده و كتبى در فقه و اصول و علوم متداول عصر خود داشته است , پس از شهادت شهيد ثانى در ايام جوانى , در اثرسختگيريها و كارشكنيهايى كـه در امـور شيعه در جبل عامل پيش آمده بود, به ايران منتقل گرديد كودك نوپا نيز همراه پدر بـود در عـهد حكومت صفويه كه حركت سياسى با تز دفاع از اهل بيت (ع ) و دوستى و مودت آل عـصـمـت (ع ) شـروع شـده بـود, به حكومت صفوى پيوست و با خاندان بزرگ منشار كه عنوان شيخ الاسلامى حكومت را داشت , وصلت نمود.
شـيـخ بـهـايـى در اثـر ذكاوت و استعداد فطرى كه داشت , با بهره گيرى از پدر ومحيط علمى و فضيلتى اصفهان توانست در علوم و دانشهاى متداول عصر تبحرى به دست آورد, تا آنجا كه برخى در توصيف او گفته اند: علا مه جهان بشر و مجدد دين در قرن حادى عشر كه رياست مذهب و ملت به او منتهى گرديد, در علوم و فنون اسلامى فنى وجود نداشته باشد كه او را در آن بهره اى نباشد.
منزلت علمى و قلمى:
فـقيه ربانى و عارف صمدانى , شيخ بها الدين محمد عاملى , يكى از بزرگان ومفاخر و نوابغ اواخر قـرن دهم و اوايل قرن يازدهم هجرى مى باشد كه در جامعيت وتنوع علوم و دانش , كمتر نظيرى مـى تـوان بـر او پـيـدا نـمود او يكى از جامع ترين افرادروزگار خويش در وسعت معلومات و تنوع اطلاعات بوده است , از اين نظربرجستگى مشخصى در ميان فقها و دانشمندان كسب كرده است , و اگر او را نادره اى از نوادر و نابغه اى از نوابغ ناميده باشيم , راه مبالغه نپيموده ايم و خود با تواضع وفـروتـنى خاصى , به اين حقيقت اعتراف دارد, آنجا كه مى گويد: من در مباحثه و جدل ,بر هر ذوفـنونى چيره شدم , ولى هرگز نتوانستم با كسى كه در يك فن استاد بود,حريف شوم (با اين جـمـلـه بـه حقيقتى اشاره دارد كه متاسفانه در اثر فشار و نيازهاى اجتماعى , اقتصادى و سياسى كمتر مورد توجه و عنايت حوزه ها و مراكز علمى ودانشگاهى ماست , و آن اينكه استعداد طبيعى و ذاتى انسان , توان و قابليت فراگيرى يك سنخ مطلب خاصى را دارد, هر انسانى نمى تواند در تمام فنون موفقيت وپيشرفت داشته باشد, بسيار بجاست كه مربيان و پيش كسوتان ذوق فرد را دريابند و اورا به مسير مورد علاقه اش هدايت كنند).
شـيـخ بـهايى در زمينه هاى مختلف اطلاعات و آگاهى دارد و همين آگاهى ووسعت معلومات , نـوعـى جـاذبيت به آثار او بخشيده است كه از ميان انبوه آثارگذشتگان , كتابها و تاليفات او را به صورت كتاب روز و مورد علاقه درآورده است فى المثل در كتاب اربعين كه يك كتاب حديثى و فـقهى است , از مسائل رياضى وهيات نيز استفاده كرده است , و مسائل آنها را به صورت روشن و ملموس در اختيارخواننده قرار داده است .
اساتيد:
شـيـخ بزرگوار ما به كشورهاى مختلفى مسافرت كرده و محضر اساتيد متعددى را در رشته هاى گـونـاگـون درك كـرده است و چون داراى ذوق سرشار و استعداد وافى و جامع بوده , موفق به آفرينش تاليفات متنوع و گوناگونى شده است او هم اديب بوده و هم شاعر, فيلسوف و هم رياضى دان و منجم و مهندس , و هم فقيه اصولى و هم مفسر, و از طب و پزشكى بى بهره نبوده است .
چـنـانـكه گذشت , او از محضر بزرگان و دانشمندان متعددى كسب علم نموده است بنا به قول صـاحـب تـاريـخ عـالم آراى عباسى , تفسير و حديث و ادبيات عرب رااز پدر, حكمت و كلام و بـعضى علوم معقول را از ملا عبداللّه مدرس يزدى , صاحب حاشيه ملا عبداللّه , و رياضيات را از ملا عـلـى مـذهـب و مـلا افضل قاضى مدرس و ملا محمد باقر بن زين العابدين يزدى , صاجب كتاب مـطـالـع الانوار, و طب را از حكيم عماد الدين محمود, و به قول صاحب روضات الجنات , صحيح بخارى را نزد محمدبن عبداللطيف مقدسى آموخته است .
شاگردان:
بـراى پـى بـردن بـه مـقام علمى و ميزان دانش شيخ , كافى است بدانيم كه متجاوز ازچهل تن از دانـشـمـنـدان و بزرگان قرن يازدهم هجرى قمرى از وى علم آموخته و بهره برده اند و بعضى از آنان , اشخاص زير هستند:.
1 ـ صدر الدين محمد ابراهيم شيرازى , معروف به ملا صدرا, فيلسوف معروف .
2 ـ ملا محمد محسن بن مرتضى بن محمود, معروف به فيض كاشانى , صاحب تفسير صافى .
3 ـ ملا عز الدين فراهانى مشهور به علينقى كمره اى , شاعر معروف قرن يازدهم .
4 ـ ملا محمد باقر بن محمد مؤمن خراسانى , معروف به محقق شيخ الاسلام .
5 ـ شيخ جواد بغدادى , مشهور به فاضل جواد, صاحب شرح خلاصة الحساب و زبدة فى الاصول .
6 ـ ملا محمد تقى بن مقصود على مجلسى , صاحب روضة المتقين (م 1070).
7 ـ سيد عز الدين حسينى كركى عاملى , مشهور به مجتهد مفتى اصفهانى .
تاليفات:
او يـكـى از پـربـركـت تـرين علماى جهان اسلام از نظر تاليف و تنوع در آن بوده است برخى تعداد تـاليفات او را با توجه به رساله ها و تحشيه ها و تعليقه ها, به عدد200 جلد رسانده اند, ولى تازه ترين تـحـقـيـق در اين مورد, تلاش و كوشش دانشمندمحترم , جناب آقاى دكتر محمد باقر حجتى , از اسـاتـيـد محترم دانشگاه تهران است كه به كنفرانس دمشق (در مورد شيخ بهايى ) ارائه داده اند و نـشـريـه الثقافة الاسلاميه درشماره پنجم آن را نشر داده است ايشان بر حسب تتبع و تفحص كـامـلـى كـه داشـتـه اسـت , تعداد آنها را 123 جلد اعلام مى كند و بر حسب دسته بندى كه دارد, مى نويسد:
الف ـ فقه (29 جلد):
اثنى عشريات خمس : ـ نماز ـ زكوة ـ روزه ـ حج .
ـ پاسخ سؤال شاه عباس .
ـ پاسخ سؤالات شيخ صالح جابرى .
ـ اجوبه مسائل جزائريه .
ـ احكام سجود و تلاوت .
ـ جامع عباسى .
ـ جواب مسائل شيخ جار.
ـ حاشيه بر ارشاد الاذهان علا مه حلى .
ـ حاشيه بر قواعد علا مه .
ـ حاشيه بر قواعد شهيد اول .
ـ حاشيه بر احكام الشريعه علا مه حلى .
ـ الحبل المتين .
ـ الحريرية .
ـ الذبيحيه .
ـ شرح فرائض نصيريه خواجه نصير الدين طوسى .
ـ فرائض بهائيه (بخش ارث ).
ـ قصر نماز در چهار مكان .
ـ مسح بر قدمين .
ـ مشرق الشمسين و اكسير السعادتين .
ـ رسالة في مباحث الكر.
ـ رسالة فى القصر و التخيير فى السفر.
ـ شرح رسالة فى الصوم .
ـ شرح من لايحضره الفقيه .
ـ رسالة في فقه الصلوة .
ـ رسالة في معرفة القبلة .