پاسخ به:زندگی نامه علما
سه شنبه 5 مهر 1390 1:05 AM
قطب الدين راوندى
زادگاه و نياكان
«راوند» كه در آن زمان روستايي در نزديكي كاشان بود زادگاه عالمان بسياري شناخته ميشد به گونهاي كه آقا بزرگ تهراني بيش از ده نفر از بزرگان راوند را منحصر قرن ششم ياد ميكند.[1]
«سعيد» گلي از بوستان مكتب محمدي بود كه از آن ديار برخاست و قلبالدين لقب يافت او فرزند «هبة الله بن حسين بن هبة الله بن حسن راوندي» بود. گرچه اطلاعات كافي از همة نياكان او به دست نيامده، همين اندازه معلوم است كه پدر و جد قطبالدين، از عالمان و برجستگان آن ديار بودهاند.[2] با تأسف تاريخچه و شرح حالي از تولد و دوران كودكي او نيز به دست نيامده است.
تحصيل
فرزانة برومند راوند، علاوه بر پدر، از محضر بزرگان ديگري استفاده كرده است. قطب الدين خوشهچين خرمن عالماني است كه ثمرة انديشهشان قرنهاي متمادي مشام انسانها را معطر ساخته است. افكار بزرگ شخصيتهايي چون شيخ صدوق، سيد مرتضي، سيد رضي و شيخ طوسي، در انديشه و تفكر او جاي پيدا كرده و با نقل حديث از شاگردان آنان، جوهره علمي وعملي او نضج يافته است.
بنابر آنچه در رياض العلماء آمده است، قطب الدين رواياتي از بزرگان حديث در شهرهاي اصفهان، خراسان و همدان شنيده و نقل كرده است[3] و از اين روزنه ميتوان به مسافرتهاي علمي او به شهرهاي مختلف پي برد. چنانكه قرار داشتن قبر شريف او در شهر قم، دليلي بر استفادة او از محضر استادان آن ديار است. برخي از استادان او عبارت اند از:
1. ابو جعفر محمد بن علي بن محسن حلبي. او موفق به درك محضر شيخ طوسي شده و قطب الدين راوندي از وي روايت نقل كرده است.
2. ابوالحسن محمد بن علي بن عبدالصمد تميمي نيشابوري. او از شاگردان فرزند شيخ طوسي بوده است.
3. سيد ابوالبركات محمد بن اسماعيل مشهدي. وي از شاگردان شيخ طوسي بوده است و علاوه بر قطب الدين منتجب الدين (صاحب كتاب الفهرست) و امام ضياء الدين از جملة شاگردانش بودهاند.
4. صفي الدين مرتضي بن داعي بن قاسم. او از شاگردان شيخ طوسي و مؤلف كتاب تبصرة العوام است.
5. شيخ السادة مجتبي بن داعي بن قاسم. ايشان نيز همچون برادرش از محدثان بزرگ بوده و قطب الدين از اين دو برادر روايت نقل كرده است.
6. ابوالفضل عبدالرحيم بن احمد شيباني.
7. ابو جعفر محمد بن مرزبان. از شاگردان شيخ مفيد است كه قطبالدين در كتاب قصص الانبياء از او روايت نقل كرده است.
8. هبة الله بن دعويدار. از شاگردان شيخ صدوق به شمار آمده است.
9. ابوجعفر بن كميح.
10. ابونصر الغاري.
11. ابوصمصام احمد بن سعيد طوسي.
12. ابوالحسين احمد بن محمد بن علي مرشكي.
13. ابوسعيد حسن بن علي لارآبادي.
14. ابوالقاسم حسن بن محمد حديقي.
15. ابو صمصام ذوالفقار بن محمد بن معبد حسيني.
علاوه بر آنها، نام هفت نفر از بزرگان و انديشهوران آن عصر در شمار استادان قطب الدين قرار دارد.[4]
استاد بزرگ
ابوعلي فضل بن حسن بن فضل طبرسي، معروف به «امين الدين» از بزرگترين دانشمندان و مفسران شيعي در قرن ششم هجري است. شيخ طبرسي با خلق تفسير بينظير از قرآن كريم به نام «مجمع البيان» جاودانگي نام و ياد خويش را موجب گشت.
گرچه او بيش از دهها اثر مفيد همچون «اعلام الوري» از خود به جا گذاشت، تفسير قرآن (مجمع البيان) براي شناساندن شخصيت علمياش از همه ممتازتر است.[5] قطب راوندي شاگر ممتاز شيخ طبرسي بوده است و اين امتياز و شايستگي شاگرد، به حدّي رسيده كه قطب را با او و او را با قطب ميشناسند.
قطب راوندي خود به قرآن عشق ميورزيد و در راه نشر معارف آن پرتلاش بود اما تأثير نفس قدسي استادش طبرسي بزرگ، در انديشه و آثار گران سنگ او نقش بسزايي داشت و از اين رو، آثار و تأليفات قطب راوندي، رنگ خدايي و بوي وحي به خود گرفت.[6]
شاگردان
راوندي دانشمند بزرگ و وارستة قرن ششم از چهرههاي درخشاني است كه فرزانگان بسياري از محضر نورانياش به فيض رسيده و دانش اندوخته و خود نيز شمع فروزان محافل علمي گرديدهاند.
از ميان انبوه جويندگان علم كه از خرمن فضل راوندي خوشهچيني كردهاند نام فرزندان وي درخششي ويژه دارد. او نه تنها در مسجد و منزل و مكتب بلكه در سفر و حضر، به نورافشاني پرداخته و شاگردان بسياري را به جامعة اسلامي آن روز ارائه داده است. شاگردان قطب الدين چهرههاي برجستهاي هستند كه از وي به نقل روايت پرداختهاند. برخي از آنان عبارتاند از:
1. احمد بن علي بن عبدالجبار طبرسي. او علاوه بر قضاوت به نقل حديث نيز ميپرداخت.
2. حسين بن سعيد بن هبة الله.وي فرزند دانشور قطبالدين بوده و از او به عنوان شهيد ياد شده است.
3. علي بن عبدالجبار بن محمد. از دانشمندان و فقهاي بنام.
4. علي بن محمدالمدائني.
5. محمد بن الحسن البغدادي.
6. محمد بن سعيد بن هبة الله. او فرزند ديگر قطب راوندي است كه به ظهير الدين معروف بود.[7]
محمد بن علي معروف به «ابن شهر آشوب» از ستارگان درخشان تشيع و برجستهترين شاگردان قطب بود. «ابن شهر آشوب» در كتاب خويش «معالم العلماء» با يادي از قطب الدين به عنوان استاد خويش نام چند كتاب وي را ثبت كرده است.[8]*
دانش و آثار
مردان خدا الگوهاي روشني هستند كه به رغم مشكلات و كمبودهاي عصر خويش، همه تلاش و همتشان خدمت به اسلام عزيز و احياي مجد و عظمت آن بوده است.
آنان با عشق به قرآن مجيد و اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ به نشر و پخش آثار ايشان پرداخته، همواره از سرچشمه زلال ابديت سيراب ميشوند.
قطب الدين راوندي در زمرة مردان بزرگي است كه با دانش فراوان خود پس از بهرهمندي از علوم مختلف و تبحر در آنها، حلقة زريني در سلسلة حافظان و راويان معارف اسلامي گرديد و در بيشتر رشتههاي علوم اسلامي تبحر و تخصص خود را به نمايش گذارد كه ميتوان به آثار زير اشاره نمود:
1. «ام القرآن».
2. «تفسير القرآن» در دو جلد.
3. «خلاصة التفاسير» در ده جلد.
4. «شرح آيات المشكلة في التنزيه».
5. «اللباب في فضل آية الكرسي».
6. «الناسخ و المنسوخ من القرآن».[9]
7. «الخرايج و الجرايح». اين كتاب كه معروفترين آثار قطب به شمار ميآيد در بيان مسائل كلامي و عقايد بوده و در برگيرندة هفت كتاب پيرامون مسألة معجزه و شيوة زندگي رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ است.
8. «ام المعجزات» . نام كتابي است كه راوندي پس از چندي به عنوان «تتمة الخرايج» به نگارش درآورد.
9. «الاختلافات» . اين كتاب در برگيرندة اختلافهاي كلامي بين شيخ مفيد و سيد مرتضي (علم الهدي) بوده و 95 مسأله اختلافي در آن بررسي شده است.
10. «تهافت الفلاسفه» . اين كتاب كه نشان دهندة دانش فلسفي قطب است در موضوع حكمت و فلسفه نگارش شده و به تناقض گويي فلاسفه پرداخته است.
11. «جواهر الكلام في شرح مقدمة الكلام».شرحي بر كتاب «مقدمة الكلام» شيخ طوسي در علم كلام است.[10]
12. «آيات الاحكام» . اين كتاب آياتي از قرآن كريم را كه مربوط به مسائل فقهي واحكام ديني است مورد بحث و بررسي قرار داده است.
13. «احكام الاحكام».
14. «الانجاز» . شرحي است بر كتاب «الايجاز في الفرائض» شيخ طوسي.
15. «حل المعقود في الجمل و العقود».
16. «الشافيه في الغسله الثانيه».
17. «الخمس».
18. «من حضره الاداء و عليه القضاء».
19. «رسالة الفقهاء».
20. «مشكلات النهاية».
21. «المنتهي في شرح النهاية» . اين كتاب به شرح نهاية شيخ طوسي پرداخته و در ده جلد به چاپ رسيده است.
22. «الرائع في الشرايع».
23. «النيات في جميع العبادات».
24. «نهية النهاية».
25. «فقه القرآن». اين كتاب گرانسنگ با تلاش و كوششي ستودني به دست توانمند قطب راوندي نوشته شده است. او در كتاب فوق تمام آيات قرآني را كه به احكام فقهي مربوط بوده است به ترتيب ابواب فقه دستهبندي كرده و در دو جلد به يادگار نهاده است.
26. «تحفة العليل» . در موضوع دعا و آداب آن و احاديث مربوط به امراض و بلاها.
27. «رسالة في صحة احاديث اصحابنا» . موضوع آن بيان صحت احاديثي است كه علماي شيعه نقل كردهاند.
28. «شرح الكلمات المائة» . شامل شرح صد كلمه از سخنان حضرت علي ـ عليه السّلام ـ .
29. «ضياء الشهاب» . شرحي بر كتاب شهاب الاخبار قاضي سلامه مصري.
30. «لباب الاخبار».
31. «لب اللباب» . اخبار و احاديثي در موضوع اخلاق.
32. «مزار» . كتابي بزرگ در موضوع زيارتنامهها.
33. «المجالس في الحديث».
34. «دعوات» معروف به سلوة الحزين . موضوع اين كتاب ارزشمند مربوط به آداب دعاها و تأثير آنها است كه در چهار باب تدوين گشته است.
35. «جني الجنتين» . در تاريخ اولاد امام هادي ـ عليه السّلام ـ و امام عسكري ـ عليه السّلام ـ .
36. «قصص الانبياء» . در اين كتاب تاريخ و شرح زندگي پيامبران از زبان روايات بيان شده است.[11]
37. «المستقصي» . نام كتابي از راوندي در علم اصول فقه است. اين كتاب شرحي بر «الذريعة» سيد مرتضي در علم اصول ميباشد.[12]
38. «التغريب في التعريب».
39. «الاغراب في الاعراب».
40. «شرح العوامل المأئة» . شامل صد عامل در علم نحو.
41. «غريب النهايه» . در شرح لغتهاي مشكل فقهي كتاب نهايه شيخ طوسي.
42. «نفثة المصدور» . اين كتاب ديوان اشعار قطب راوندي است.[13]
وفات
چهاردم شوال 573 ق. آسمان شهر قم رنگي ديگر به خود گرفته بود و عالمان و انديشمندان و دوستداران اهل بيت ـعليهم السّلام ـ در خانة قطب راوندي، بر بالين يكي از بزرگمردان گرد آمده بودند نزديكيهاي اذان ظهر بود كه نسيم عطرآگين بهشت مشام راوندي را نوازش داد و شبنم اشك از ديدگان زنان و كودكان سرازير گشت و جهان اسلام در عزاي يكي از فرهيختگان مكتب اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ به سوگ نشست.
پس از مراسم تشييع پيكر پاك آن فرزانه در جوار مرقد مطهر حضرت معصومه ـ عليهما السّلام ـ به خاك سپرده شد و روح «سعيد» محدثان با زمزمة «عاش سعيدا و مات سعيدا» به ملكوت اعلي پر كشيد.
از آن پس جسم مطهرش با كتابها و نوشتههايش جاودانه شد و روزي كه پس از هشت قرن تعميرگران صحن مطهر حضرت معصومه ـ عليهما السّلام ـ با پيكر سالم و سيماي نورانيش رو به رو شدند چيزي جز اين منزلت را براي او تصور نكردند كه بايد جسم مطهرش چون روح شاهد و ناظرش بر حوزه فقاهت اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ تا قيام قيامت سالم بماند. حضرت آية الله مرعشي نجفي ـ رحمة الله ـ به پاس خدمات او، سنگ قبري بلند و به ياد ماندني را بر فرازش به يادگار نهاد تا زائران حرم فاطمه معصومه ـ عليهما السّلام ـ در ابتداي ورود وخروج از صحن مباركش چشمانشان به قبر اين فرزانه بزرگ روشن شود.
عبدالوحيد وفايي
[1] . الثقات العيون في سادس القرون، آقا بزرگ تهراني، ص 103.
[2] . همان، ص 124، امل الآمل، و عامل، ج 2، ص 125؛ اعيان الشيعه، سيد محسن امين عاملي، ج 7، ص 260.
[3] . رياض العلماء، ميرزا عبدالله افندي، ج 2، ص 435.
[4] . الثقات العيون في سادس القرون، ص 15، 62، 66، 82، 99، 135، 158، 178، 196، 240، 242، 250، 274، 276، 288، 297، 299، 302، 332، 333؛ رياض العلماء، ج 5، ص 62؛ الغدير، علامه اميني، ج 5، ص 381.
[5] . شرح زندگاني اين مفسر بزرگ را در كتاب شيخ طبرسي (از مجموعه ديدار با ابرار) نوشتة محمد باقر پوراميني مطالعه كنيد.
[6] . الغدير، ج 5، ص 380، روضات الجنات، ميرزا محمد باقر خوانساري، ج 4، ص 7.
[7] . الثقات العيون في سادس القرون، ص 13، 75، 192، 206، 254.
[8] . معالم العلماء، ابن شهر آشوب، ص 55.
* . شرح حال اين دانشمند بزرگ در مجموعة ديدار با ابرار به قلم آقاي محمد رحيم بيگ محمدي نگاشته شده است.
[9] . الذريعة، آقا بزرگ تهراني، ج 2، ص 303؛ ج 4، ص 301؛ ج 7، ص 220؛ ج 13، ص 56؛ ج 18، ص 280؛ ج 24، ص 14.
[10] . رياض العلماء، ج 2، ص 424 و 425؛ الذريعة، ج 4، ص 502؛ ج 5، ص 277.
[11] . معالم العلماء، ص 55.
[12] . الذريعة، ج 21، ص 13.
[13] . الذريعة، ج 4، ص 228، ج 13، ص 372، ج 16، ص 50.