پاسخ به:زندگی نامه علما
جمعه 1 مهر 1390 11:52 AM
آيت الله محمد على شرعى « دام ظله » |
حضرت آيت الله محمد على شرعى آيةالله حاج شيخ محمدعلى شرعى در اسفند ماه 1314 خورشيدى در داراب فارس ديده به جهان گشود. خانواده ايشان بخاطر تقوى و عشق و علاقه به اهل بيت (ع) از محبوبيت خاصى در ميان اهالي داراب برخوردار بود.
پدرش مرحوم آيةالله حاج شيخ غلامحسين شرعى شيرازى كه از علماى بزرگ و مبارز آن نواحى محسوب ميشد تحصيلات خود را در نجف ادامه داده بود و پس از بازگشت به ايران ابتدا در داراب و بعد از چندى در قم ساكن گرديد. مرحوم آيةالله حاج شيخ غلامحسين در قم نيز از اهتمام به تحصيل باز نماند و از محضر اساتيدى همچون آيات عظام مرحوم خوانسارى، مرحوم صدر و مرحوم بروجردي بهره فراوان برد و تا پايان عمر به تدريس علوم حوزوى اشتغال داشت.
عشق و علاقه اين بزرگمرد به اهل البيت (عليهم السلام ) بويژه حضرت اباعبدالله الحسين (ع) زبانزد خاص و عام بود و در مصائب آن حضرت بسيار بى تابى مينمود به گونهاى كه صفحات جلد دهم كتاب بحارالانوار كه در باره حضرت اباعبدالله الحسين (ع) است با قطرات اشك ايشان درآميخته است. از وى چند مرثيه و منقبت به زبان فارسى و عربى بر جاى مانده است. حضرت آيةالله حاج شيخ محمدعلى شرعى در دامان چنين پدرى پرورش يافت و در نخستين ماههاى زندگي به همراه پدر در زمان مرحوم آيت الله العظمى حاج شيخ عبدالكريم حائرى و همزمان با فشار و اختناق حكومت رضاخان از داراب به قم آمدند.
آيةالله حاج شيخ محمدعلى شرعى در پنج سالگى شروع به آموختن قرآن نمود و پس از آن گلستان سعدى و بخشى از كليله و دمنه را نزد مرحوم حاج شيخ على انصاري «دشتي» فرا گرفت سپس شرح امثله و صرف مير را نزد مرحوم حجةالاسلام والمسلمين آقا سيد محمود يثربى آموخت. با تشويق و ترغيب پدر دانشور خود تمام نصاب الصبيان و تهذيب المنطق را حفظ نمود و عموم مطالب صمديه و الفيه را نيز به خاطر سپرد سپس سيوطى را نزد حاج شيخ احمد زرندى و حاج شيخ حسين مؤمن شيرازى فرا گرفت و بخشى از مغنى را نزد آقاى ربانى خراسانى كه از شاگردان مبرز مرحوم اديب نيشابورى بود و معانى و بيان را از حاج شيخ رحمةالله فشاركى آموخت. علاقة به ادبيات به ويژه درك دقيق و درست از شعر و كاربرد آن در نشر مفاهيم مذهبى و اخلاقى موجب گرايش و بزرگداشت وى از هنر منظوم متعهد گرديد و در اين رويكرد كه تا هم اكنون باقى است بايد تأثير قريحة ادبى و علاقه و توجه پدر وى مرحوم آيةالله حاج شيخ غلامحسين شرعى ـ را به شعر و فنون ادبى موثر دانست و لذا در تابستان برخى از سالها كه به مشهد مقدس ميرفت و از محضر علمى و ادبى زنده ياد مرحوم اديب نيشابورى بهره ميبرد.
آيةالله حاج شيخ محمدعلى شرعى شرح لمعه را نزد آيةالله ستوده و آيةالله شب زندهدار و بخشى از آن را نزد پدر خود فرا گرفت وى چندى نيز آداب و فنون مناظره را به شيوه متكلمان در معيت آيةالله طاهرى خرم آبادى و حجةالاسلام شهيد حق دان و حجةالاسلام مرعشى از محضر آيةالله شب زندهدار آموخت و پس از فراگيرى شرح تجريد از آيةالله شيخ ابوالحسن شيرازى، از درس آيةالله تقديرى براى آموختن شرح منظومه استفاده نمود. سپس قسمتى از رسائل و مكاسب را از محضر آيةالله مشكينى و بخشى از كفايه را نزد آيةالله منتظرى و بيشتر آن را از آيةالله سلطانى و آيةالله حرم پناهى آموخت. با اتمام اين دوره در درس خارج حضرت امام خمينى (قدس سره) حضور يافت و مسائل مستحدثه را از محضر ايشان فرا گرفت و همزمان در درس آيات عظام گلپايگانى و شريعتمدارى و حاج شيخ كاظم فاروبى شركت مينمود.
ايشان در طى سالهاى تحصيلى خود با بسيارى از شخصيتهاى علمى و سياسى مراوده و دوستى داشتند كه از آن جمله ميتوان به حضرات آيات احمدى ميانجى، سيدمهدى روحانى، راستى كاشانى، مظاهرى اصفهانى، عندليب شيرازى، شيخ حسين امراللهى و مرحوم آيةالله صدرالدين حائرى شيرازى و برادر ايشان آيةالله محى الدين و نيز آيةالله مجدالدين محلاتى اشاره كرد. دامنة ارتباطات مردمى آيةالله شرعى تا اقصى نقاط كشور گسترده است.
ايشان با بسيارى از تجار متدين، كارمندان شريف و جوانان فعال و حق طلب از هر قشر و طبقهاى ارتباط فكرى و عقيدتى داشت كه غالباً به صميميت وى و ارادت آنها منتهى ميگرديد.در اين راه و روش به عنوان عالمى روحانى و مبارزي پرتلاش عليه نظام منحوس پهلوى با عده كثيرى از علماى بزرگ شهرستانها ارتباط و آشنايى پيدا نمود همچنان كه رشته مودّت ميان وى و عموم دوستان پدرش مرحوم آيةالله حاج شيخ غلامحسين شرعى برقرار ماند كه از آن جمله ميتوان به دوستى و مراودة وى با آيةالله حاج شيخ محمدرضا كاظمى در كرمانشاه و آيةالله سيداسماعيل هاشمى در اصفهان اشاره نمود.
آيةالله حاج شيخ محمد على شرعى را ميتوان يكى از چهرههاى سياسى و فرهنگى معاصر دانست. جمع آورى مجموعهاى از خاطرات اين دانشى مردنستوه ميتواند بسياري از زواياى سياسى و اجتماعى ديروز و امروز ايران اسلامى را آشكار سازد. مبارزه مداوم وى بر عليه نظام طاغوت موجب شد تا در عاشوراى سال 1342 كه براي تبليغ به مشهد اردهال رفته بود توسط ژاندارمرى دستگير و براى بازجويى به نراق منتقل گردد. پس از چندى وى را در ساواك قم مورد بازجويى قرار دادند. سپس به پادگان عشرتآباد فرستادند و چندى او را در زندان انفرادى نگه داشتند. پس از انتقال به بند عمومى زندان از محضر عالمان مبارزى چون آيةالله بهاءالدين محلاتى، آيةالله خادمى اصفهانى، آيةالله قاضى تبريزى و... استفادههاى فكرى و معنوى نمود. آيةالله شرعى از زندان پادگان عشرت آباد به زندان شهربانى تهران منتقل گرديد. در ايام پانزدهم خرداد اين زندان محل بازداشت اهل منبر و وعاظ معروفى همچون حضرات آيات شهيد مطهرى، شهيد هاشمى نژاد، مرحوم فلسفى وآيةالله مكارم شيرازى و... بود. آشنايى آيةالله شرعى در اين زندان با شهيد مطهرى ثمرات بسيارى براى نهضت و مردم را در پي داشت. وى در اين ايام با برخى از دوستان خود روزنامة «انتقام» و «بعثت» را چاپ و منتشر مينمود كه ماهيتى سياسى داشت و مسائل مهم آن روزها را تحليل ميكرد تا حوزه و روحانيت را از آنچه در اطرافشان رخ ميداد آگاه نمايد.
در ادامه اينگونه فعاليتهاى سياسى بود كه آيةالله شرعى توانست با تهيه يك دستگاه چاپ و تكثير، سخنرانيهاى مرحوم امام (قدس سره) را در ميان افراد انقلابى منتشر سازد كه يكى از شاخصترين اين موارد چاپ و نشر سخنرانى مشهور حضرت امام (قدس سره) در پانزدهم خرداد سال 42 ميباشد. پس از موضعگيري صريح امام (ره) در برابر كاپيتولاسيون، آيةالله شرعى با همكارى حجةالاسلام سيدمحمود دعايى اعلاميه آن مرجع نستوه را در اندك زمانى چاپ كرد و در كمترين زمان ممكن به صورت هماهنگ در سراسر كشور توزيع نمود. پيگيرى ساواك براى جستن عاملان اين حركت انقلابى منجر به بازداشت آيةالله شرعى و جمعى از فضلا گرديد. وى را ابتدا به زندان قزل قلعه و سپس به زندان قصر منتقل نمودند. در گيرودار همين دستگيرى بود كه مأموران ساواك به سركردگي جلاد معروف آن يعنى سرهنگ ازغندى به خانة آيةالله شرعى يورش بردند. جلاد ساواك قصد ورود به اطاقى را داشت كه زنان خانواده در آن حضور داشتند و ميكوشيدند تا اسناد مربوط به روحانيون مبارز را براى مصون ماندن از اين هجوم ناگهانى به منزل همسايگان منتقل نمايند. سرهنگ ازغندى كه قصد داشت با ايجاد ارعاب وارد اطاق شود با فرياد و سيلى خشم آهنگ آيةالله شرعي روبرو شد. همين ابراز شجاعت موجب شد تا فرصت كافى براى پنهان سازى اسناد انقلابى فراهم آيد. شهيد حجةالاسلام محمدتقى شرعى در سالها بعد ميگفت: من شجاعت و شهامت را از آن سيلى كه پدرم در حال اسارت به جلاد ساواك نواخت، آموختم.
تاكنون آثارى از تراث ادبى و دينى را به جامعه علمى ارائه نموده است كه برخي از آنها عبارتند از:
1- منهاج الكرامه فى معرفة الامامه، علامه حلى، تحقيق استاد عبدالرحيم مبارك.
2ـ الطرف، سيد بن طاووس، تحقيق استاد قيس عطار.
3ـ نهج الحق و كشف الصدق، علامه حلى، تحقيق نزار وزان و عليرضا كهنسال.
4ـ نهايةالاكمال فيما به تقبل الاعمال، السيد هاشم البحرانى، تحقيق عبدالله غفراني.
5ـ تكمله امثال و حكم دهخدا، تحقيق استاد احمد گلچين معاني.
6ـ ديوان ميررضى دانش مشهدى، تحقيق و تصحيح استاد محمد قهرمان.
7ـ مديريت رشد، تحقيق طاهره مسلمى زاده.
8ـ مرثيه عاشورايى، تحقيق استاد ذبيح الله صاحبكاري.
9ـ تحفه گلچين، تحقيق استاد احمد گلچين معانى، در دست چاپ.
10ـ عرفات العاشقين و عرضات العارفين، تقى الدين بليانى، بزرگترين تذكره ادبي فارسى در دست چاپ.
حضرت آيةالله حاج شيخ محمدعلى شرعى از معدود دانشوران حوزوى است كه عمر با بركت وى در نشر و گسترش معارف خاندان عصمت و طهارت و ارائه خدمات گوناگون فرهنگى، علمى، سياسى و اجتماعى و تربيتى سپرى شده است كه در اين قسمت به برخى از تلاشهاى علمى و فرهنگى اين روحانى خستگيناپذير اشارهاى گذرا خواهيم داشت. وى تدريس علوم حوزوى را از اولين سالهاى طلبگى خود آغاز نمود و در اين راه از تدريس هيچ درسى استنكاف نورزيد. سيوطى، مغنى، حاشيه ملاعبدالله، لمعه، معالم الاصول و اصول مظفر و... را به شيوة علماى سلف صالح تدريس نمود و براى تربيت شاگردان و طلبههاى فاضل، مبارز، با اخلاق ازانجام هيچ تلاشى رويگردان نبود. وى به خوبى ميدانست كه نيروى انساني در هر جامعهاى برترين و مهمترين سرماية ارتقا و اعتلاى آن است بنابراين تمام تلاش خويش را براى فراهم نمودن شرايط مساعد تربيت بكار گرفت و پس از بازسازى مدرسة رضويه با پيشنهاد شهيد آيةالله قدوسى به اداره آن همت گماشت تا گوشهاى از نابسامانيهاى آموزشى و درسى طلاب را سامان دهد. از جمله فعاليتهاى ايشان در مدرسه رضويه افزون بر ارائه يك سيستم منظم آموزشى، برگزارى سلسله جلسات علمى و اعتقادى بود. آيةالله شرعى پس از آشنايى با مرحوم شهيد مطهرى در زندان ساواك به همراه تنى چند از فضلاي حوزه توانست مقدمات حضور و تدريس ايشان را در قم و در مدرسه رضويه فراهم آورد. سلسله دروس اعتقادى و فلسفى شهيد مطهرى دو روز در هفته برگزار ميگرديد. اين درسها كه با استقبال كم نظير طلاب قم مواجه ميشد پاورقيهاى جلد چهارم و پنجم كتاب «روش رئاليسم» را تشكيل ميدهد.
ايشان هم اكنون از اعضاى جامعه مدرسين حوزه علميه قم ميباشند.
و به تدريس علوم حوزوى مشغول هستند.