0

زندگی نامه علما

 
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:زندگی نامه علما
چهارشنبه 10 آبان 1391  7:45 PM


قمی، علی
 
 
 
منابع : ستارگان حرم شماره 19 | تاریخ درج : ‎1390/10/6 |
نام هاي ديگر : ابوقتاده
قرن : قرن3
آثار : كتاب حدیث

طلیعه

شناخت محدّثان شیعی كه از زلال قرآن و عترت و با كوشش های فرهنگی خود، میراث فرهنگی و باورهای دینی امت اسلام را پاسداری می كنند و اندیشه مردم این مرز و بوم را غنا می بخشند، می تواند روشنگر راه پویندگان فرهنگ اسلام ناب در روزگار ما باشد؛ تا هرچه بیشتر، بر تلاش خود بیفزایند.

یكی از محدّثان بزرگوار شیعی، ابوقتاده قمی است كه در این مقاله به معرّفی او می پردایم.

آن گونه كه از زندگینامه این محدّث گرامی، به دست می آید، او، در نیمه اول سده دوم هجری در خاندان پرآوازه اشعری، در شهر قم، دیده به جهان گشود. نامش علی است و چون در قم و خاندان اشعری ولادت یافت، به نام اشعری قمی، اشتهار دارد. كنیه اش ابوقتاده (به فتح قاف) و نام پدرش محمد است. شرح حالی از پدرش در دست نیست.(1)

صفحه 188

جایگاه

نهال زندگی علی بن محمد اشعری، در محیطی شكوفا شد كه انوار عشق و حبّ اهل بیت(ع) در آن تابان بود. او در این فضای معنوی به یادگیری آموزه های دینی و اخبار اهل بیت(ع) پرداخت و به چنان جایگاهی رسید كه در ردیف محدّثان نام آور شیعه قرار گرفت.

دقیق ترین دانشور آشنا با شرح راویان شیعی یعنی نجاشی، در منزلت این محدّث چنین می نگارد:

علی بن محمد بن حفص بن عبید بن حمید مولی سائب بن مالك اشعری ابوقتاده قمی، عمرش به درازكشید، و او چهره ای موجّه است.(2)

ترجمه نویسان بعد از نجاشی از دیر زمان، تا به امروز به نقل سخن نجاشی بسنده و آن را بدون هیچ گونه اشكالی، تأیید نموده اند.

صحابی امام(ع)

نجاشی در دو مورد، هم در شرح حال این راوی برجسته و هم در ترجمه فرزند او به صراحت نگاشته است:

ابوقتاده قمی روی عن ابی عبدالله جعفر بن محمد(ع) و عن ابی الحسن موسی(ع)؛ این محدّث از یاران دو تن از امامان بزرگوار شیعه است و از آنان روایت می كند.(3)

شیخ طوسی در كتاب رجال خود، نامی از این مرد بزرگوار نیاورده بدین سبب، محقق بزرگوار شیخ محمدتقی شوشتری، صاحب كتاب ارزشمند قاموس الرجال به شیخ طوسی انتقاد كرده كه چرا نام ابوقتاده را در شمار یاران امامان ذكر نكرده است.(4)

صفحه 189

به هرحال از سخن نجاشی آشكار است كه ابوقتاده بدون واسطه از محضر مقدس معصوم(ع) كسب فیض نموده؛ اما روایاتی كه از این محدّث در كتاب های روایتی موجود است، همه با واسطه از امام(ع) نقل شده است.

استادان حدیث

فراگیری هر دانشی نیازمند به درك آموزه های استاد دارد و دانش حدیث نیز از این قاعده مستثنا نیست. ابوقتاده برای فراگیری آموزه های دینی، در گام نخست به محضر امامان معصوم(ع)، شتافت و در گام بعدی، نزد شاگردان مكتب اهل بیت(ع) حاضر شد و از آنان كسب فیض نمود.

اینك به نام چند نفر از استادان او اشاره می شود:

1 - محمد بن خالد برقی قمی

محمد پدر بزرگوار احمد بن محمدبن خالد برقی صاحب كتاب محاسن است.(5)

2 - علی بن جعفر. وی فرزند امام جعفر صادق(ع) و مردی بزرگوار و جلیل القدر و یكی از برجسته ترین، پك ترین و متعبدّترین راویان شیعی است. وی روایات فراوانی از برادر بزرگوارش، امام موسای كاظم(ع) روایت می كند كه در جای جای كتاب های روایی دیده می شود.(6)

3 - سهل بن یسع قمی

او یكی از راویان موجّه و با فضیلت است كه از محضر پك امام كاظم و امام رضا(ع) بهره مند، و از یاران آن دو بزرگوار به شمار می رود.(7)

4 - احمد بن هلال

صفحه 190

شاگردان

ابوقتاده قمی بعد از بهره مندی از محضر امامان(ع) به سفارش آنان - كه فرموده بودند اخبار ما را میان مردم منتشر كنید - جامه عمل پوشاند. بدین گونه كه گروهی از دانش طلبان، به گرد او جمع شدند و از محضرش بهره بردند. نام جمعی از شاگردان ابوقتاده عبارت است از:

1 - احمد بن محمد بن عیسای قمی

وی سرآمد محدّثان قم و از موجّه ترین و پرنفوذترین دانشمندان این شهر بود. موقعیّت او در حوزه قم، بی بدیل بود.(8)

2 - عبدالله بن مالك نخعی

گویی این شخصیت از یاران امام جعفر صادق(ع) بوده است.

3 - ابراهیم بن هاشم قمی

ابراهیم پدر بزرگوار علی بن ابراهیم قمی است. وی همان مرد بزرگی است كه برای اوّلین بار، حدیث دانشمندان كوفی را در حوزه قم، گسترش داد.(9)

فرزندان

ابوقتاده، یكی از دهها، محدّث بزرگی است كه در افق خاندان اشعری طلوع كرد. این محدّث دارای دو فرزند است كه از گروه راویان شیعی به شمار می روند و آن دو عبارتند از:

1 - حسن بن ابی قتاده قمی

2 - احمد بن ابی قتاده

نجاشی در ترجمه حسن بن ابی قتاده می نویسد:

حسن بن ابی قتاده، قمی است، كه جدّش حمید، در قیام مختار از همراهان

صفحه 191

او بود و با مختار كشته شد. كنیه اش ابو محمد است. او شاعر و ادیب بود. و اشعار معدی كرب را جمع كرده بود.*(10)

نجاشی درباره احمد، فرزند دیگر ابی قتاده می گوید:

او از راویان است و نسل ابوقتاده، از احمد استمرار یافت.(11)

احمد بن ابی قتاده، صاحب فرزندی به نام محمد بود كه از چهره های موجّه حدیث شیعی است.

نجاشی در منزلت والایش چنین می گوید:

محمد بن احمد بن ابی قتاده، كنیه اش ابوجعفر، یكی از چهره های موجه و محدّثی راستگو و برجسته و مشهور است.(12)

او پدیدآورنده كتاب حدیثی پیرامون وظیفه مؤمنان در هنگام از دنیا رفتن امام معصوم(ع) است.(13)

اهمیّت پیشوایی و رهبری

محمد بن احمد بن ابی قتاده، پیرامون وظیفه مؤمنان در زمان رحلت پیشوای معصوم، كتابی تألیف نموده و این اشاره ای است به جایگاه رفیع ولایت و ولایت پذیری، در نظام اعتقادی شیعی.

از منظر باورهای دینی كه بنیاد آن، روایات اهل بیت(ع) است، شیعه در زندگی خود، همواره باید پیرو پیشوای معصوم(ع) باشد. اگر مسلمانی بمیرد و امام زمان خود را نشناسد، به مردن جاهلیّت از دنیا رفته و همین باور ژرف بود كه یاران امامان(ع) را وادار می نمود تا از آنها درباره امام بعد پرسش كنند؛ زیرا نباید حتی یك لحظه، بدون پیشوا باشند.

به عنوان نمونه، فیض بن مختار به امام صادق(ع) می گوید: ای امام! دست

صفحه 192

مرا بگیر و از آتش جهنّم نجاتم ده؛ امام و پیشوای بعد از شما كیست.

در این موقعیت بود كه حضرت موسی بن جعفر(ع) كه هنوز در سنین نوجوانی بود، واردشد، حضرت امام صادق(ع) فرمود: او رهبر و امام شماست.

در روایت دیگری آمده است: یعقوب بن شعیب از امام صادق(ع) می پرسد: اگر امام، از دنیا برود وظیفه مؤمنان چیست.

حضرت می فرماید: خداوند وظیفه آنان را در یك آیه قرآن روشن ساخته است.

باید از میان هر گروه از مردم، جمعی از آنان بپاخیزند و حركت كنند و خود را به مركز اسلام برسانند و در مسئله امام و رهبری بررسی و تحقیق كنند و مردمی كه باقی مانده اند، معذورند تا هنگامی كه آنها برگردند و امام را معرفی كنند.

اثر

گرچه در حوزه نقل روایت، جایگاه این راوی بسی والا و ارزشمند است؛ در حوزه تألیف، اثر چندانی برای وی ذكر نشده است. تنها مطلبی كه در مورد آثار این محدّث بزرگ آمده این است كه: او صاحب یك كتاب حدیث است.(14)

گرایش روایتی

در حوزه نقل حدیث، گرایش محدّثان با یكدیگر فرق دارد. بعضی از آنان بیشتر گرایش فقهی دارند؛ یعنی اخبار مربوط به وظیفه و تكلیف مردم را از منظر باید و نبایدها همانند مسائل نماز، روزه، حجّ، زكات و... نقل می كنند.

گرایش این محدّث بزرگ شیعی، چنانچه از روایات او به دست می آید بیشتر فقهی است. از تاریخ وفات، مكان و دفن ابوقتاده نیز اطلاعی در دست نیست.

صفحه 193

روایات

در پایان این نوشتار به چند روایت كه از این محدّث بزرگوار و به عنوان میراث فرهنگی گران بها، در كتاب های روایی به یادگار مانده اشاره می شود.

غسل میّت در فضای باز

ابوقتاده از علی بن جعفر از برادرش امام موسی كاظم(ع) روایت می كند كه از آن بزرگوار پرسیدم: آیا می شود میّت را در زیر آسمان و فضای باز غسل داد یا نه؟

امام در پاسخ فرمود: اشكالی ندارد؛ ولی اگر در جایی باشد كه بدن میّت مستور بماند نزد من بهتر است.*(15)

نماز بر میّت هنگام غروب

ابوقتاده از علی بن جعفر(ع) روایت كرده كه وی گفت: از برادرم حضرت كاظم(ع) سؤال كردم: آیا در حال غروب خورشید و هنگامی كه وقت نماز مغرب فرا می رسد، می توان نماز میّت را خواند.

امام فرمود: نباید در هنگام فرا رسیدن نماز مغرب، نماز میّت را خواند هنگامی كه خورشید غروب كرد، نخست نماز مغرب را بخوان، سپس نماز بر جنازه را.* (16)

درباره وضو گرفتن

ابوقتاده از علی بن جعفر روایت می كند كه گفت: از برادرم حضرت موسی بن جعفر(ع) پرسیدم: مردی وضو می گرفت؛ اما فراموش كرد دست چپش را بشوید، حالا چه كار كند.

حضرت فرمود: دست چپ را بشوید كفایت می كند، لازم نیست وضو را

صفحه 194

دوباره انجام دهد.(17)

زكات مال

ابوقتاده از سهل بن یسع قمی، نقل می كند: هنگامی كه سهل بن یسع در قم، دهكده ای به نام سهل آباد، احداث كرد. از حضرت موسی بن جعفر(ع) پرسید: آیا خراج و مالیاتی كه از درآمد، این زمین كشاورزی به حكومت وقت می پردازم، زكاتش بر من واجب است.

حضرت فرمود: اگر حكم زمان، خراج و مالیات آنجا را از تو می گیرد بر تو چیزی نیست و بدهكار زكات نیستی؛ ولی اگر چیزی از تو نمی گیرد باید یك دهم مالی را كه به حدّ نصاب زكات می رسد پرداخت كنی.(18)

قربانی در مِن

ابوقتاده از علی بن جعفر روایت می كند كه: از برادرم پرسیدم: تا چند روز می توان گوسفند قربانی را در سرزمین منا ذبح كرد.

امام(ع) فرمود: اگر در سرزمین منا باشی، تا چهار روز مهلت داری؛ اما در غیر منا تا سه روز.(19)

مختار و امام حسین(ع)

برابر با یكی از نسخه های كتاب تهذیب الاحكام، ابوقتاده قمی از احمد بن هلال روایت می كند كه روزی امام صادق(ع) فرمود: روز قیامت، اوّلین كسی كه از پل صراط می گذرد رسول كرم(ص) است.

بعد از رسول خدا(ص) حضرت علی(ع) بعد از امام علی(ع) امام حسن(ع) و آنگاه امام حسین(ع) كه در حال عبور از پل صراط است، در این حال، مختار

صفحه 195

ثقفی، امام حسین(ع) را چنین می خواند، یا اباعبدالله! من به طلب و خونخواهی خون تو قیام كردم و انتقام تو را از كشندگانت گرفتم.

رسول كرم(ص) تا این صدا را می شنود رو می كند به امام حسین(ع) كه او را جواب ده، بفریادش برسد. ناگهان حضرت حسین(ع) همانند پرنده های چابك داخل آتش می شود و او را از داخل آتش جهنّم خارج می كند، در حالی كه بدنش سیاه شده است. آنگاه امام صادق(ع) می فرماید: اگر قلب مختار شكافته می شد، محبّت و مهر آن دو (ابوبكر و عمر) در دلش جای داشت.*(20)

موسی بن جعفر در عراق

ابوقتاده از ابوخالد زُبالی - كه یكی از یاران حضرت كاظم(ع) است - این قطعه تاریخی آموزنده و جالب را نقل می كند، كه ابوخالد گفت: مرتبه اوّلی را كه حضرت موسی بن جعفر(ع) را از مدینه به بغداد، نزد خلیفه عباسی؛ - مهدی - می بردند، هنگامی كه آن بزرگوار به سرزمین زباله* رسید، به محضر حجّت خدا، پیشوایم حضرت كاظم(ع) رفتم.(21) من با آن حضرت صحبت می كردم. امام مرا بسیار غمگین و ناراحت یافت. فرمود: تو را بسیار اندوهگین و غمنك می بینم.

عرض كردم: چرا غمگین و افسرده نباشم، در حالی كه شما را به سمت این طاغوت - مهدی عباسی - می برند و نمی دانم با شما چه خواهند كرد. آیا شما را به شهادت خواهند رساند یا نه!

امام فرمود: خیلی نگران نباش! در این سفر برایم مشكلی پیش نخواهد آمد و به من آسیبی نخواهد رسید. حالا می روم و سپس برخواهم گشت، در فلان ماه، و فلان روز، در فلان جا، حاضر باش، تا با هم دیدار كنیم.

ابوخالد می گوید، من بعد از این رخداد، با دقّت فراوان ماه ها و روزها را می شمردم، تا اینكه روز موعود فرا رسید. من به آنجا رفتم و منتظر آمدن امام

صفحه 196

بودم. امام نیامد؛ تا اینكه نزدیك بود خورشید غروب كند و تاریكی فرا رسد.

ناگهان شیطان در من وسوسه كرد، دچار ترس شدم كه نكند در گفتار امام(ع) دچار شك و تردید شوم، در این وضع نگران كننده بودم كه چشمم به یك سیاهی افتاد كه از سوی سرزمین عراق می آمد. من از آن كاروان استقبال كردم و به پیشواز آنان شتافتم. دیدم حضرت كاظم(ع) در جلوی كاروان، سوار بر استر است. او تا مرا دید، فرمود: اهای ابوخالد! گفتم: لبیك یابن رسول الله!

آنگاه فرمود: شك مكن، شیطان دوست دارد كه تو دچار شك شوی.

من عرض كردم: خدا را سپاس می گویم كه خداوند تو را از شرّ طاغوت نجات داد.

امام فرمود: این را بدان! من یك بار دیگر به سوی آنان - هارون الرشید - برخواهم گشت كه دیگر نجات نخواهم یافت؛ بلكه در غربت به شهادت خواهم رسید.(22)

پی نوشت ها:

1 - رجال نجاشی، ص 194، چ داوری قم و ص 273، چ جامعه مدرسین؛ خلاصةالاقوال، ص 102، چ منشورات رضی قم؛ تنقیح المقال، ج 2، ص 303؛ جامع الروات، ج 1، ص 597؛ وسائل الشیعه، ج 20، ص 288، منشورات الاسلامیه؛ معجم رجال الحدیث، ج 12، ص 136؛ رجال ابن داود، ص 140؛ بهجةالآمال، ج 5، ص 513، قاموس الرجال، ج 7، ص 549، جامعه مدرسین؛ مجمع الرجال قهپائی، ج 4، ص 216 .

2 - رجال نجاشی، ص 194 .

3 - همان .

4 - قاموس الرجال، ج ص .

5 - رجال نجاشی، ص 194 .

6 - جامع الروات، ج 1، ص 597 .

7 - همان .

8 - همان .

9 - تنقیح المقال، ج 2، ص 303؛ تهذیب الاخبار، ج 1، ص 457 .

* عمرو بن معدی كرب، یكی از شاعران برجسته و مردان شجاع بود كه هم، زمان جاهلیت و هم زمان اسلام را درك كرد او اهل یمن است و درسال 9 ق به پیامبر اسلام(ص) ایمان آورد؛ ولی دوباره به كفر بازگشت ولی ارتداد او طولی نكشید و دوباره مسلمان شد وی در چند جنگ، در سپاه اسلام شركت كرد به ویژه در جنگ مسلمانان با سپاهیان شاه ایران وی در نهاوند یا در شهر ری از دنیا رفت (الاغانی، ج 15، ص 200).

10 - جامع الروات، ج 1، ص 597 .

11 - همان .

* ثقةٌ من القمیین صدوقٌ، عینٌ .

12 - رجال نجاشی، ص 27 .

13 - اصول كافی، ج 1، ص 372، ح 5 ص 307، 376 و 378 .

14 - رجال نجاشی، ص 194 .

* و اِن سُتِر بسترٍ فهو احبُّ الیّ .

15 - تهذیب الاحكام، ج 1، ص 457، ح 1397؛ وسائل الشیعه، ج 2، ص 720، چ منشورات اسلامیه .

* قال: اذا وجبتِ الشمس فصلّ المغرب ثم صلّ علی الجنائز .

16 - تهذیب الاحكام، ج 3، ص 533؛ وسائل الشیعه، ج 2، ص 808، باب 21، ح 3 .

17 - همان، ج 1، ص 101، ح 106؛ مسائل علی بن جعفر، ص 226، چ مؤسسه آل البیت قم .

18 - فروع كافی، ج 3، ص 350، ح 15258 .

19 - الاستبصار، ج 2، ص 264 .

20 - تهذیب الاحكام، ج 1، ص 495، ح 15258 .

* پیرامون مختار، روایات شیعی به دو صورت آمده است؛ در بعضی از آنها از او ستایش شده؛ ولی در پاره ای از اخبار، او مورد مذمت قرار گرفته روایت ذكر شده از بخش دوم است گرچه در اینكه مهر آن دو در دلش بود، دو سخن دیگر هم گفته شده كه مراد از ایندو امام حسن و امام حسین(ع) است كه این قول بسیار ضعیف است بعضی گفته اند مراد علاقه به مال دنیا و ریاست است برای تحقیق بیشتر رك: قیام مختار، نوشته سیدابوفاضل رضوی اردكانی، چاپ دفتر تبلیغات قم .

21 - تهذیب الاحكام، ج 1، ص 495، ح 15258 .

22 - اصول كافی، ج 1، ص 477 .

نویسنده : ابوالحسن ربّانی سبزواری

 

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها