0

زندگی نامه علما

 
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:زندگی نامه علما
سه شنبه 9 آبان 1391  8:04 PM


ثابتی همدانی، محمد
 
 
نام هاي ديگر :
قرن : قرن14
آثار :

مقدمه

از جمله بزرگ مردان و عالمان وارسته كه عمری را در راه خدمت به خلق خدا سپری كرد و دارای مقام عالی فضل و صلاح بود ولی به دلیل ناشناخته بودنش گمنام ماند. عالم بزرگوار آیةالله میرزا محمد ثابتی همدانی است. در این مقاله با زندگانی این ماه پنهان آشنا می شوید.

تولد

محّمد ثابتی همدانی در سال 1315 ق. در قریه «وهنده» كه از آبادی های بلوك سردرود همدان است به دنیا آمد. پدرش عالم متقی و فاضل كامل شیخ محمدتقی سكن همدان همدان معروف به میرزای همدانی است. وی از عالمان و خوبان زمان بود و اداره امور دینی منطقه را برعهده داشت. شیخ محمدتقی مردی باتقوا و عالمی صالح و بافضیلت بود كه فرزندانش همه در لباس روحانیت و خدمتگزاران به

صفحه 84

دین بوده و هستند كه سرآمد آن ها آیةالله میرزا محمد ثابتی است. و نیز از جمله آنها عالم جلیل القدر و فاضل متقی (حاج میرزا مهدی ثابتی) كه سكن همدان و از شاگردان آیةالله آخوند ملاعلی همدانی و امام جماعت مسجد جولان و مسجد دباغخانه اوّل بازار بود. نیز شیخ علی ثابتی امام جمعه «كبودرآهنگ» و حاج میرزا ابوالقاسم ثابتی كه در سن جوانی درگذشت. از دیگر فرزندان شیخ محمدتقی هستند و همه معروف به حسن اخلاق و ظرافت طبع و تقوا و كرامت نفس اند. آیةالله ثابتی دو خواهر نیز داشت.

دوران كودكی

محمد دوران سرشار از سرور و شادی كودكانه اش را در خانواده ای مذهبی و كانون گرم خانواده اش گذراند. از آنجا كه وی دارای ذكاوت و پكی درخور تحسین بود. پدرش او را تحت تعلیم، تربیت و مراقبت قرار داد.(1)

تحصیل

ثابتی با عشق و علاقه فراوانی كه به تحصیل داشت در پرتو آموزش های پدر توانست در مدت بسیار كوتاهی درس های مكتب خانه را به خوبی به پایان رساند و آموختن قرآن را سپری نماید. وی پس از آن یادگیری دروس حوزوی را نزد پدرش شروع كرد و تا «قوانین» را نزد ایشان تلمذ نمود. وی سپس عازم همدان شد و از محضر بزرگان این شهر، مانند: حاج شیخ علی دامغانی و حاج شیخ علی گنبدی (متوفای 1369 ق.) قسمتی از سطوح عالی را فراگرفت.

صفحه 85

عزیمت به تهران

ثابتی پس از فراگیری بخشی از سطوح عالی به همراه دوست صمیمی خود، آخوند ملاّ علی همدانی(2) (متوفای 1357 ش.) به تهران مهاجرت نمود و از محضر بزرگانی چون: شیخ عبدالنبی نوری و شیخ علی مدرس استفاده شایانی برد. وی فلسفه و حكمت را نزد آخوند ملاّ محمد هیدجی، معروف به «حاج آخوند»، آموخت و سپس به همدان بازگشت.

هجرت به قم

ثابتی پس از اینكه اطلاع پیدا كرد حاج شیخ عبدالكریم حائری به قم رهسپار شده است با سختی بسیار به همراه دوست باوفای خود، میرزای همدانی (آخوند ملاّعلی معصومی) به قم مهاجرت كرد و در درس فقه و اصول ایشان شركت نمود.

وی از محضر علمی آیةالله حائری بهره های شایانی برد و در ردیف یكی از شاگردان مبرز و مشهور او قرار گرفت. و از بزرگترین مدرسان حوزه علمیه قم به شمار آمد. وی از هر جهت مورد علاقه و اعتماد آیةالله حائری بود و گاهی در غیاب ایشان اقامه نماز جماعت می كرد و فضلا و بزرگان در نمازش همانند درسش با اشتیاق تمام شركت می كردند.

وی تا سال 1355ق. در قم بود و پس از وفات حاج شیخ دوباره به همدان بازگشت و نزد پدر خویش ماند. وی در مدّت اقامتش در

صفحه 86

همدان امامت جماعت مسجد جامع شهر را پذیرفت و به تدریس دروس حوزوی نیز پرداخت و دانشجویان را از سرمایه های علمی خود بهره مند ساخت. در حوزه علمیه قم نیز از مدرسان درجه یك به شمار می رفت تا جایی كه همه یا كثر عالمان امروزی كه شاگرد او بوده اند كمیت و كیفیت درس ایشان را تحسین می كنند.(3)

خانواده و فرزندان

آیةالله ثابتی در سال 1345ق. با دختری از یك خانواده متدین و باتقوا ازدواج نمود. ثمره این ازدواج 5 فرزند؛ چهار پسر و یك دختر است. بزرگترین آن ها حاج علی آقای ثابتی است كه عالمی باتقوا و روحانی ای بسیار مهربان است. وی در دفتر آیةالله سید محمدرضا گلپایگانی در بخش استفتائات به فعالیت مشغول است. حسن آقا ثابتی - كه به كسب مشغولند -، حسین آقا - كه فوت كرده اند - و محمد آقا ثابتی - كه در تهران مدیر عامل سازمان مسكن بوده اند،(4) از دیگر پسران آیةالله ثابتی اند.

فعالیت های فرهنگی

آقای ثابتی همدانی در كنار تحصیل، فعالیت های فرهنگی را مورد توجه قرار داد و در این زمینه به شهرهای مختلف و روستاهای زادگاهش سفر كرد. وی با برگزاری كلاس های اخلاقی و معارف اسلامی، مردم را ارشاد می نمود. او در كنار تحصیل در حوزه، به تدریس دروس حوزوی نیز پرداخت. تدریس ایشان به قدری شیرین و روان بود كه از جمله استادان موفق در حوزه به شمار می رفت و محضر

صفحه 87

درس ایشان از پررونق ترین درس ها در حوزه علمیه بود. یكی از استادان بزرگوار كه زمانی كتاب كفایه را تدریس می كرد می گوید: «یك روز یكی از شاگردان آقای سلطانی كه بیان رسایی داشت، در درس گفته بود: به من می گویند بیانت خوب است در حالی كه در حدود سه ربع، نصف صفحه را تدریس می كنم در حالی كه برخی اشكالات نیز باقی می ماند؛ ولی استاد ما آیةالله ثابتی در وقت بسیار كم حدود نیم ساعت از بس بیانی شیوا و رسا دارد یك و نیم صفحه را تدریس می كند بدون این كه شبهه ای در آن مطلب باقی بماند.»

از فعالیت فرهنگی دیگر آیةالله ثابتی اقامه نماز جماعت در مسجد جامع همدان در طول سالیان متمادی است. ایشان از هر جهت مورد اعتماد و علاقه آیةالله حائری بود و گاهی در غیاب ایشان در قم به نیابت از او اقامه جماعت می كرد. زمینه مرجعیت و تقدم او بر دیگران پس از فوت حاج شیخ عبدالكریم به طور كامل آماده بود؛ ولی زهد، تقوا و بی اعتنایی اش به مقام، او را از این مسیر بازداشت. ایشان طبق تقاضای عده ای از بزرگان مردم مؤمن همدان به آنجا منتقل و از دست بعضی از نادانان كه دین خود را به دنیای دیگران می فروشند آسوده گردید. وی در مسجد جامع همدان اقامه جماعت می نمود و دانشجویان مستعد را از تحقیقات علمی خود بهره مند می ساخت.(5)

وی در طول اقامت خود در شهر همدان در كنار دوست صمیمی خود آیةالله ملاعلی معصومی همدانی به تدریس در حوزه علمیه آخوند پرداخت.(6)

صفحه 88

آیةالله ثابتی علاوه بر برخورداری از دقت نظر، افكار بلند، زهد و تقوا، از ذوق شعری و لطافت روحی نیز برخوردار بود. ایشان اشعار لطیف و ظریفی به مناسبت تولد امام زمان (عج) در نیمه شعبان سروده است. وی اوضاع دوره پهلوی را به اختصار به قلم كشیده است. نمونه ای از اشعارش چنین است:

برخیز دمی پای بنه جانب گلزار

دل را تهی از رنج و الم تازه كن افكار

یك سو گل و گلرخ ز دیگر گشته پدیدار

شمشاد شده شاد ولی سرو چو سردار

سیری كن و از سرو

قدان سرو بدست آر

طاووس صفت نازكنان رقص زنان بین

كاووس صفت بر طرفی تازه جوان بین

ناقوس زنان تازه خطان رسم زمان بین

ناموس شده هر طرف و تار زمان بین

گشتی كن و گشتی

كن و زنهار به دست آر

نور ازلی یافت تجلّی مه شعبان

كفار بشد خوار روان باخت چو شیطان

زینت داده افلك همی تخت سلیمان

از هاشم و كسری نسب رحمت و رحمان

مسلم شود از صارم

او دیلم و تاتار

و ز جور و ستم محو شده قبر مسلمان

پاشیده شده عظم رمیمش به بیابان

مسجد شده ویران و شده جزو خیابان

عمامه به تاراج شده از ظلم فراوان

صفحه 89

شمشیر بیرون آر و

رهان ملّت از آزار

ای حجّت حق خیز و بكش تیغ دو سر ر

از ملحد بی دین بفكن پیكر و سر ر

جز پك دلان از همه بردار اثر ر

از ظالم و بی رحم ستان نور بصر ر

خشنود كن از دادرسی

ثابت غمخوار

ادیب فراهانی نیز اشعاری در مدح ایشان سروده است.(7)

فعالیت های سیاسی

آیةالله ثابتی در سال 1350ق. به تقاضای مردم همدان از آیةالله حاج شیخ عبدالكریم حائری یزدی، وارد همدان شد. این شهر با وجود دارا بودن عده زیادی از مجتهدان و عالمان بزرگ به جهت فشار رژیم پهلوی از وضعیت اجتماعی و فرهنگی نابسامانی برخوردار بود. حوزه علمیه ای مرتب و منظم در این شهر وجود نداشت. یك مدرسه بزرگ به نام «زنگنه» بود كه در اشغال اداره فرهنگ قرار داشت. مدرسه مخروبه ای هم به نام مدرسه «آخوند» بود كه آیةالله ثابتی در این موقعیّت حساس همراه ملاّ علی معصومی همدانی دست به اقدامی شجاعانه زد و آن را با تلاش فراوان به راه انداخت. زمانی كه فشار رژیم پهلوی در راستای تخریب مدارس علمیه بود آن دو قد علم كرده و در آن اوضاع نابسامان توانستند مدرسه علمیه را راه اندازی كنند. وی همچنین در بحران سخت گیریهای رژیم علیه روحانیت، پس از رحلت آیةالله حائری، بدون هیچ واهمه ای برای ایشان مجلس ترحیم گرفت

صفحه 90

و این كار ایشان در آن زمان بسیار ستودنی بود.(8) چون در خود قم نیز فقط سه ساعت اجازه برگزاری مراسم داده شده بود و در شهرهای دیگر هم كسی جرأت برگزاری مراسم را نداشت.

ویژگیهای اخلاقی

از خصوصیات بارز اخلاقی آیةالله ثابتی می توان به تواضع و اخلاص وی اشاره كرد. كسی نیست كه تأثیر عمیق حسن خلق و رفتار شایسته و پسندیده در اجتماع و زندگی فردی و ایجاد محبوبیّت در میان مردم را نداند و نشناسد. اگر دانش و تقوا با اخلاق و ادب اجتماعی همراه باشد، بی شك بر دل ها حكومت خواهد كرد. میرزا محمد ثابتی با این ویژگی اخلاقی در همدان زبانزد خاص و عام بود. آیةالله صابری همدانی می گوید:

در اوایل طلبگی در همدان بارها ایشان را ملاقات كردم و در نمازش شركت نمودم. ابهّت و وقاری كه از ایشان مشاهده می كردم در كمتر كسی از معاصران وی موجود بود. ایشان دائم در مراقبه و كثیرالذكر بود. وی به معنای واقعی، آیةالله، محقق، زاهد، لطیف الكلام و ظریف البیان بود. با یك دنیا مناعت طبع و قناعت كه در وی بود، در محله جولان همدان، ارباب بصیرت و معرفت، ارادت تامّی به ایشان داشتند. اعمال و رفتار او برای ما طلبه های جوان درس بود و حقیر از وجود ایشان همیشه استفاده می كردم.

صفحه 91

توسل

ایشان به امامان معصوم علیهم السلام علاقه خاصی داشت؛ به ویژه فاطمه زهراعلیها السلام. وقتی مصیبت حضرت گفته می شد شروع به گریه می نمود؛ به طوری كه شاید انسان برای عزیز خود چنین گریه نكند. وی فاطمه زهراعلیها السلام را باب الحوائج می دانست و در حلّ مشكلات از امامان معصوم علیهم السلام به ویژه از ایشان استمداد می جست.

احترام به علم و عالم

تشویق فضلا و احترام به عالمان بزرگ سیره آیةالله ثابتی همدانی بود.

تهجّد و توسل

ایشان به نماز شب بسیار اهمیت می داد و می فرمود:

بزرگان دین و بندگان صالح خدا عبادت و دعا در دل شب را نردبان ترقی و نیل به مقامات عالیه می دانند. وی از دوست ارجمند خود، آخوند میرزای همدانی (ملاعلی معصومی) نقل می كرد كه طلبه ای كه در دوران طلبگی نماز شب نخواند به جایی نخواهد رسید.

ایشان در عمل بر این باور بود كه دعا و توسل در زندگی مادی و معنوی انسان تأثیر به سزایی دارد. از ویژگی های اخلاقی دیگر ایشان می توان به ورع، سخاوت و دائم الذكر بودن اشاره كرد.

موقعیت علمی

فرزند آیةالله ثابتی همدانی گوید: در سال 1364 ق. پدرم همراه پدر و برادر ارجمندش حاج میرزا مهدی ثابتی و من كه در حدود 13 سال داشتم از همدان برای تشرف به مشهد، حركت كردیم. ابتدا به قم

صفحه 92

مشرف شدیم و در مسافرخانه ای در انتهای گذرخان سكن گشتیم با سوابقی كه پدرم در قم داشت به محض این كه طلاّب از حضورش باخبر شدند، تا چند روز مرتب به دیدنشان می آمدند، حتّی عالمان بزرگواری مثل آیات: حجّت، خوانساری، صدر، خمینی، داماد مرحوم آقای كبیر و فیض به دیدارشان آمدند. روز دوم یا سوم بود كه اطلاع دادند آیةالله بروجردی می آیند. در اتاقی كه بودیم یك ایوان داشت. من از آنجا به حیاط نگاه می كردم، دیدم پدرم بیرون آمد و سر راه آیةالله بروجردی منتظر ایستاد. یك وقت دیدم، آقای مسنّی كه اطرافیان زیر بغلش را گرفته بودند وارد شد. ابوی رفت جلوی خم شد تا دست ایشان را ببوسد؛ ولی ایشان نگذاشت. آنها وارد شدند و شروع به صحبت نمودند. روز بعدش پدرم به اتفاق پدر و برادرش به محضر آیةالله بروجردی رفتند و من از تواضع پدرم خیلی درس گرفتم. در همین ملاقات ها بود كه موقعیت علمی و اخلاقی او توجه مرحوم بروجردی را به خود جلب كرد.

سفر به مشهد مقدس

روزی كه ما به مشهد مشرف شدیم، همان شب آیةالله بروجردی نیز عازم شده بود. ما در حدود 2 ماه آنجا بودیم. یك روز در یك طرف خیابان به سوی حرم می رفتیم، دیدم آیةالله بروجردی با عده ای می روند كه در همین حال یك نفر را فرستاده تا از ما آدرس بگیرد. آن شخص گفت آدرس تان را بدهید كه آیةالله بروجردی می خواهند به دیدنتان بیایند. همان روز آقای بروجردی به منزل ما آمدند و حدود یك ساعت و نیم با پدرم صحبت كردند. آن دو ارادت خاصی به یكدیگر پیدا كرده بودند. پس از بازگشت به همدان آیةالله بروجردی به

صفحه 93

خط خودش نامه ای برای پدرم فرستاد و در آن اظهار میل كرد كه به قم برود، اما چهار ماه بعد پدرم به لقاء الله پیوست. پدرم می گفت از كرامات سفر به مشهد مقدس برای من این بود كه آیةالله بروجردی را در آنجا ملاقات نمودم.(9)

وفات

آیةالله محمد ثابتی همدانی پس از عمری تلاش بی وقفه در راه خدمت به مردم و حوزه علمیه، در 22 محرم سال 1365ق. و در روز جمعه بعد از غسل جمعه و خواندن سوره صافات و فرستادن پانصد صلوات - طبق معمول هر جمعه - ناگهان چشم از جهان فروبست. پیكر این عالم بزرگوار پس از تشییع در همدان به قم انتقال یافت و پس از اقامه نماز توسط آیةالله صدر، در قبرستان بزرگ و معروف حاج شیخ در یكی از حجره های سمت غرب مدفون شد.(10)

پی نوشت:

1) تاریخ مفصل همدان، ج 1، ص 350 - 352.

2) از فقیهان مشهور و بزرگ عصر خویش است و در میان عام و خاص به عظمت و تقوا شهرت كامل دارد. وی مجتهدی محقق و فقیهی جامع معقول و منقول است، عالمی به زیور حلم و اخلاق آراسته و به زهد و عرفان پیراسته.

3) گنجینه دانشمندان، ج،، ص 402 - 403.

4) مصاحبه نگارنده با فرزند ایشان حاج علی ثابتی، 30 / 1 / 83.

5) تاریخ مفصل همدان، ج 3، ص 253 - 256 و مصاحبه نگارنده با آیةالله صابری همدانی.

6) این مدرسه كه مخروبه بود به وسیله آیات: ثابتی و ملاعلی همدانی ترمیم شد و در حال حاضر نیز مورد بهره برداری است.

7) تاریخ مفصل همدان، ج 3، ص 253 - 256 و مصاحبه نگارنده با آیت الله صابری همدانی.

8) مصاحبه نگارنده با آیةالله صابری همدانی، 26 / 1 / 83.

9) مصاحبه نگارنده با فرزند ایشان حجةالاسلام علی ثابتی، 30 / 1 / 83.

10) گنجینه دانشمندان، ج 7، ص 403.

نویسنده : ولی عباس زاده

 

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها