جشن ها و آیین های استان بوشهر
جمعه 11 شهریور 1390 12:57 AM
در تاریخ فرهنگ و تمدن ایرانی، جشنها و روزهای عید، ریشه در تاریخ افسانهای ایران باستان؛ یعنی دوره سلسله پیشدادی دارند. جشن ها و آیین های استان بوشهر به جشن های مذهبی، ملی و محلی تقسیم می شوند.
جشن های بزرگ مذهبی در استان بوشهر
جشن میلاد حضرت محمد(ص)، جشن میلاد حضرت فاطمه(س) (روز مادر)، جشن میلاد حضرت علی (ع)( روز پدر)، جشن های بزرگ نیمه شعبان، روز میلاد حضرت امام زمان (عج )، مراسم های آغاز ماه مبارک رمضان و آداب گرفتن روزه و عید قربان، جشن بزرگ غدیر خم و تعیین حضرت علی(ع) به جانشینی حضرت رسول الله(ص)، جشن بزرگ بعثت حضرت محمد (ص) و جشن میلاد دیگر امامان معصوم (ع) از جمله جشن های مذهبی مهم استان بوشهر به شمار می آیند. جشن بزرگ عید فطر در استان بوشهر؛ عید تلخک یا عید مرده ها نامیده می شود.
در این روز كسانی كه عزیز از دست رفته دارند؛ مراسم فاتحه خوانی برگزار می كنند و مردم برای تسلیت به دیدن آن ها می روند. سحرگاهان بعد از گفتن اذان صبح روز عید فطر، مردم به زیارت اهل قبور می روند و بر قبر مرده های خود سفره می چینند و پس از بازگشت از قبرستان نماز عید خوانده می شود.
در میان جشن های ملی؛ جشن های عید نوروز مهم ترین و بزرگ ترین جشن ها به شمار می آیند. نخستین جشن ایرانی به نام نوروز از زمان پادشاهی جمشید مرسوم شد و در زمان های بعد، جشنها و آیینهای دیگری چون تیرگان، مهرگان، سده و غیره در فرهنگ ایران پدید آمدند. اعیاد ملی، مذهبی و محلی در استان بوشهر نزد همه پاس داشته می شوند. اقلیت های مذهبی استان بوشهر نیز می توانند جشن های مذهبی خود را به راحتی به جای آورند.
درمیان جشن های ملی؛ آیین های ویژه عید نوروز مهم ترین جشن ها به شمار می آیند. مردم استان بوشهر بر اساس رسوم رایج، این عید ملی را با شكوه هر چه تمام تر برگزار می كنند و برای آن اعتبار و احترام زیادی قائل هستند.
این مراسم در میان مردم بوشهر؛ با یک شیوه ولی آداب مختلف انجام می شود. در عین حال همه مردم بوشهر آمدن نوروز را به فال نیک می گیرند و چند روز به تحویل سال نو مانده نوعی شیرینی تهیه می کنند که به شیرین بیب گلی معروف است. بیش تر مردم بوشهر علاوه بر پختن شیرینی بیب گلی و شیرینی قراپیچ، شیرینی های دیگری نیز از بازار تهیه می کنند و در تمام ایام جشن های نوروزی از مهمانان با انواع شیرینی ها پذیرایی می شود.
امروزه همان مراسم چهارشنبه سوری که در کل کشور رایج است در این استان نیز برگزار می شود و آتش افروزی شب چهارشنبه سوری از آداب مردم این دیار است. بر اساس رسم آن ها شب چهارشنبه سوری نباید نفرینی صورت گیرد زیرا بر این باورند كه در روزهای آخر سال؛ جمعا1999 قضا و بلا نازل می شود كه فقط 999 تای آن در این شب است. در استان بوشهر عصر چهارشنبه سوری كوزه نو یا كهنه ای را به خانه یا زمین می زنند تا بشكند و معتقدند كه قضا و بلاها را دور می ریزد.
مراسم زار(لیوا) که از آیین های شب چهارشنبه سوری است ریشه افریقایی دارد و گویا از طریق حبشه به این منطقه راه یافته است و برای فرد بیمار برگزار می شود. این رسم در شب چهارشنبه سوری برگزار می شود و در آن مردان و زنان لباس مخصوص می پوشند و عطر مخصوص این مراسم را نیز به خود می زنند و خود را برای مراسم آماده می كنند.
هفت روز قبل از اجرای مراسم معجون مخصوصی از گیاهان : كندرک،ریحان، گشنه، زعفران، هل، جوز و زبان جوجخ(نوعی گیاه) تهیه می کنند و بیمار را دور از چشم زنان و یا بالعكس اگر مریض زن باشد دور از چشم مردان نگه می دارند و از این معجون برتن بیمار می مالند و مقداری نیز به خورد او می دهند. این مراسم چندین شبانه روز ادامه دارد و شخص زار بعد از خلاص شدن از بیماری باید همیشه لباس تمیز و سفید بپوشد و خود را مرتب بشوید و معطر كند. هیچ كار خلافی انجام ندهد و به این صورت او برای همیشه در جرگه اهل هوا در می آید.
جشن های ازدواج در استان بوشهر دارای آداب و آیین های خاص خود است. در حال حاضر برخی از آن ها از بین رفته و به طور پراكنده در گوشه و كنار اجرا میشود و برخی دیگر با شكوه تمام مرسوم است. معمولاً خواستگاری توسط ریش سفید و یا بزرگ خانواده پدر یا مادر داماد انجام میشود. در این زمان خانواده عروس هم مدتی فرصت فكر كردن خواسته و بعد جواب نهایی را می دهند. البته در گذشته ازدواج اجباری و بیش تر درون همسری بود، ولی امروزه جوانان خود همسر آینده خویش را انتخاب میكنند و بعد خواستگاری انجام میشود. اگر داماد مورد قبول واقع نشود، خانواده عروس به بهانه این كه دختر را برای فامیل یا پسرعمو انتخاب كردهاند، جواب منفی میدهند.
شرط زدن مرحله بعد از خواستگاری است. چند نفر از افراد ریش سفید خانواده داماد پیش پدر عروس می آیند و بدین ترتیب شرایط نهایی طرفین مطرح می شود. در این نشست مهریه حاضر و غایب تعیین میشود. در گذشته ها مهریه پوست پیاز و یا بال پشه تعیین می شد. چون امكان جمعآوری این اقلام غیر ممكن بود، بدین ترتییب طلاق غیر ممكن می شد. در بعضی روستاها هنوز مبلغی به عنوان حق شیر یا شیر بها به مادر عروس میپردازند. بعد از تعیین این شرایط نوبت به نامزدی میرسد. بدین صورت یک دست لباس را همراه با حلقه و ساعت در حالی كه در پارچه سبز پیچاندهاند به عنوان نشان نامزدی به خانه عروس میبرند.
به مراسم بردن لباس عروس از طرف خانواده داماد به خانه عروس و نیز به مراسم بریدن پارچه لباس عروس و داماد رخت برون می گویند.خانواده داماد بعد از این كه لباس های عروس را تهیه كرده یک روز خوب مثل تولد ائمه اطهار (علیهم السلام) یا شب های جمعه را تعیین كرده و لباسها را با هلهله و شادی به خانه عروس می برند. بردن لباسها معمولاً یك هفته قبل از عروسی انجام میشود تا عروس فرصت كافی برای دوختن آن ها را داشته باشد. دایه یا زن خیاط لباسها را یكییكی به مهمانان نشان میدهد در عوض این كار به وی هدایایی تقدیم میشود. قیچی زدن لباس عروس را باید یک زن خوشبخت و دولتمند (یعنی این كه شوهرش زن دوم نداشته باشد، دل سوخته نباشد، از شوهرش جدا نشده باشد) انجام دهد.
در گذشته لباسها را در سینی چیده و روی آن را روسری سبزی می كشیدهاند. در بعضی مناطق مثل بندر دیلم لباسهای داماد را نیز از خانه عروس طی مراسمی به خانه داماد می برند و به این كار تشریف میگویند.
دعوت از مردم برای شركت در جشن عروسی توسط دلاک یا دایه انجام میشد ولی امروزه توسط اقوام عروس و داماد صورت می گیرد. هنگام دعوت در ظروفی مقداری گلبرگ و گل محمدی ریخته و نقل و نبات نیز روی آن گذاشته، سپس با پارچه حریر سبز روی آن را پوشانده و به درب خانهها برای دعوتی میروند، صاحب خانه تعداد گلبرگ و نقل را برداشته و با ذكر دعای خیر و خوشبختی اعلام آمادگی برای حضور در جشن عروسی می نماید. به این عمل طلبون نیز گفته میشود. گل و نقل طلبون را جوانان دم بخت برای طلب مراد میخورند.
بعد از ظهر شب عروسی، داماد بعد از رفتن به حمام و پوشیدن لباس نو در حجلهای كه وسط حیاط داماد درست شده مینشیند. مردم با هلهله و شادی همراه با آوای نی انبان گرد داماد جمع می شوند. سلمانی محل پارچهای را دور گردن داماد می بندند و موی سر و صورت او را اصلاح میكند. مردم نیز پول و شیرینی روی سر داماد میریزند که به این مرام سرتراشون می گویند. هنگام سرتراشون دعایی خوانده میشود و مردم صلوات میدهند، در این مراسم مردم با شربت و شیرینی و آجیل پذیرایی می شوند.
حنابندان رسم دیگری است که معمولاً یك شب قبل از عروسی انجام می دهند. سلمانی محل، دست و پای داماد را در منزل وی حنا میبندد و سپس با یک پارچه حریر سبز رنگ می بندد. در همان ساعت؛ سلمانی زن در منزل عروس دست و پای عروس را حنا میبندد. هنگام حنابندان موسیقی محلی و رقص و پای كوبی اجرا میشود. در صبح حنابندان حلوای برنج و حلوای انگشت پیچ با نان محلی كه كنجد روی آن مالیده شده و به گرده مشهور است، به مردم میدهند. طریقه پخش حلوا به این صورت است كه حلواها را در كاسه و یا بشقاب چیده و در سینی بزرگی قرار می دهند، یكی از بستگان عروس و یا داماد سینی را روی سر گذاشته و به خانههای همسایه و فامیل میرود و حلوا را تقسیم میكنند.
این حلوا را صبح عروسی نیز پخش میكند.امروزه مراسم حنابندان به این صورت است كه یك برگ سبز درخت نارنج و یا یک اسكناس هزارتومانی را در دست های عروس و داماد گذاشته و روی آن حنا می گذارند. هنگام حنابندان این شعر خوانده میشود: "عروس حنا میبنده، طوق طلا می بنده، اگر حنا نباشد، دل به خدا می بنده"
دومارویی رسم دیگری است که در مراسم های عروسی انجام می شود. در روستاهایی كه كنار روخانه و یا دریا قرار دارند، بعد از ظهر پیش از شب عروسی داماد را سوار اسب كرده و با هلهله و شادی او را به كنار رودخانه برده، بعد از استحمام وی را به منزل بر می گردانند و سرتراشون انجام می شود. در نقاط دیگر داماد را برای زیارت به پابوسی پیر یا امام زادهای درمحل میبرند.
وقتی عروس را به منزل داماد می آوردند (در قدیم كه عروس را با اسب می آوردند) عروس تا هدیه ای نمی گرفت از اسب پیاده نمی شد که به این رسم پااندازون گفته می شود. امروزه آوردن عروس با اتومبیل انجام میشود در این شرایط نیز عروس تا هدیه نگیرد از اتومبیل پیاده نمی شود. هدایا ممكن است پول، قالی، چند اصل نخل چند رأس گوسفند و یا قطعهای زمین باشد.
سه شبه رسم دیگری است که در شمال استان نظیر بندر ریگ و بندر گناوه و دیلم رایج است. در شب سوم عروسی، دوستان و بستگان عروس و داماد به دیدن عروس می روند و هدیه مورد نظر خود را تقدیم میكنند. در منزل عروس با شیرینی و آجیل و شربت از مهمانان پذیرایی میشود. آجیل را در دستمال كوچكی می پیچنانند و میهمانان آن را با خود به منزل می برند. یزله خوانی و خیام خوانی از جمله آداب موسیقی مراسم ازدواج در استان بوشهر است.
آیینهای طلب باران از جمله آیین های محلی بسیاری از مناطق کم آب ایران از جمله استان بوشهر است. در این سرزمین اگر بارش باران تا آذرماه با تأخیر روبه رو شد مردم دست به دعا برداشته و آیینها و مناسكی را برای تسخیر این عنصر طبیعی انجام میدهند. برخی از این آیین ها به شرح زیر هستند:
مراسم گلگلین (gal galin):
هنگام غروب مردم محله در یک كوچه جمع شده و یک نفررا به صورت مضحک و خندهدار در میآورند؛ لباس كهنه تهیه شده با گونی می پوشانند، شاخی روی سرش میگذارند، زنگوله ای در گردن او میاندازند واو در كوچهها راه میافتد به این فرد گلی میگویند. مردم از پشت بام به روی گروه گلی آب می ریزند. گلی به درب خانهها می رود و طلب هدیهای میكند. صاحب خانه به گلی مواد غذایی از قبیل گندم، جو، حبوبات و یا پول میدهد. عده ای به ویژه كودكان نیز پشت سر گلی به راه می افتند و اشعاری میخوانند" نه او بی بارون بی بارون بی نه او بی (آب نبود)"
اگر صاحب خانه به آن ها هدیهای بدهد میگویند: "خونه گچی پر همه چی" اگر صاحب خانه به آن ها چیزی ندهد؛ میگویند: "خونه گدا هیچی ندا"
هنگام عبور از كوچه این اشعار را به منزله طلب باران خواهی میخوانند:
"گلی ما جهونن امشب
صبا بارون گلی ما خوشكل است
امشت تا فردا باران خواهد آمد
گلی اومده در خونتون سی محض جاجیم كهنهتون
گلی ما چه زشت بارون تپ درشت
گلی اومد درخونتون سی محض بوای بچه تون
گلی اومده رو خونه تون سی محض جاجیم كهنه تون"
از هدیه های جمع آورده شده، شله یا حلیم درست میكنند. یک دانه مهره یا ریگ در آش می اندازند. سپس آش را بین حضار تقسیم میكنند. در سهمیه آش هر كس ریگ دیده شد، او را كتک می زنند.در این موقع یک نفر ریش سفید و یا سید محل ضامن وی شده و او را نجات میدهد و میگوید من ضامن این فرد هستم تا چند روز دیگر باران خواهد آمد. اگر باران نیامد او را بزنید. فردی كه مهره خورده را رو به سوی قبله دعا (یعنی امام زاده یا پیری كه در سمت مغرب محله واقع است) میبرند (در آبادی هایی كه كنار ساحل هستند به سمت دریا كه در جهت مغرب است می روند) مردم به دنبال آن فرد به راه میافتند و با هم دیگر میخوانند: "قبله دعا میشینیم سی او خدا میشینیم"
وقتی مردم به سوی پیر یا امام زاده حركت می كنند اسم امام زاده را آورده و از وی طلب باران می نمایند.
مراسم تک تكو tek teku
از آیینهای ویژه طلب باران است كه ترتیب آن به شکل زیر است:
شب هنگام دو نفر در حالی كه صورت خود را پوشاندهاند تا شناخته نشوند؛ آردبیز یا الک را در دست گرفته و با ریگ به الک میكوبند كه با صدای تک تک آن صاحب خانه به دم در آمده و به آن دو نفر قند یا چای می دهد. چیزهایی را كه جمع شده است به سر پیر یا امام زاده میبرند و چای درست كرده میخورند. این كار تا سه شب ادامه دارد؛ مردم معتقدند بعد از سه شب باران خواهدبارید.
اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک
حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت