سینمای غرب، آرایش آخرالزمانی گرفته است
شنبه 15 مرداد 1390 7:56 PM
سینمای غرب در دهه 80 هیولا محور شد. آغاز دهه 80 سالهای پایان جنگ سرد بود و محو شدن تدریجی رقیب سنتی ، یعنی شوروی سابق و اردوگاه به اصطلاح کمونیسم. و حالا دشمنی دیگر برای استعمار و امپریالیسم ، سر از سایه هزار ساله اش به درآورده بود. از همین رو در فیلم های دهه 80 هالیوود هیولاهای متعددی را می بینیم که سر از تخم بیرون می آورند.
نگاهی به وجه غالب سینمای امروز هالیوود
امپریالیسم آمریکا پس از عقب نشینی در ویتنام ، اواخر دهه 70 شکست سنگینی را در ایران و نیکاراگوئه تحمل کرد که در تاریخ خود سابقه ای از آن نمی یافت. از این رو برای مقابله فرهنگی - هنری با پدیده های غول آسایی که هیمنه امپریالیستی اش را شکسته بودند ، رو به هیولاها آورد تا با نمایش آنها ، مردم آمریکا و دیگر سرزمین ها را از مخالفان سلطه طلبی اش بترساند. در واقع به قولی سینمای غرب در دهه 80 هیولا محور شد. آغاز دهه 80 سالهای پایان جنگ سرد بود و محو شدن تدریجی رقیب سنتی ، یعنی شوروی سابق و اردوگاه به اصطلاح کمونیسم. و حالا دشمنی دیگر برای استعمار و امپریالیسم ، سر از سایه هزار ساله اش به درآورده بود. از همین رو در فیلم های دهه 80 هالیوود هیولاهای متعددی را می بینیم که سر از تخم بیرون می آورند؛ از دایناسورهای اسپیلبرگ در "پارک ژوراسیک" گرفته تا چهار گانه "بیگانه" و تا دو گانه "predator" که هیولاهای باستان از تخم درمی آیند. همه اینها پس از پیروزی انقلاب اسلامی آمدند که مستقیما مدرنیته غرب را هدف قرار داده بود. در واقع بعد از سقوط شوروی ، سمت دوربین هالیوود ، جهان اسلام را نشانه رفت . حالا دیگر ساموئل هانتیگتون نبرد نهایی غرب با اسلام را تحت عنوان "جنگ مابین تمدن ها" تئوریزه می کرد. جنایتکاران و تروریست هایی که همواره در فیلم های جیمزباند و مت هلم و امثال آن وابسته به شرق بودند ، حالا دیگر مسلمان شده بودند و ملیت عرب داشتند ، در فیلم هایی مانند :"دروغ های حقیقی" جیمز کامرون ، "تصمیم عملی" و "دلتا فورس" و ...که تروریست های مسلمان قصد دارند با سلاح اتمی ، آمریکا را نابود کنند!! یعنی هیولاهای دهه 80 ، شکل و شمایل انسانی می یابند.
اما پس از آغاز هزاره جدید ، سینمای غرب زبان و لحن بیانی دیگری یافته است. در واقع هالیوود آرایش دخانی به مفهوم ماورایی و آخرالزمانی گرفته تا ذهن بشر را برای انتظار نبرد سهمگین آخرالزمان و یا همان "آرماگدون" آماده نمایند.
در کتب و اسناد منتشره آمده است که بنا بر اعتقاد صهیونیست ها ، با آغاز هزاره جدید و عبور از برج حوت (ماهی) به برج حمل (سطل) ، زمان اقدام برای فراهم آوردن زمینه های ظهور مسیح موعودشان فراهم آمده است. به عبارت دیگر آنان براین باورند که جهان به آرماگدون و آخرالزمان مورد نظر مسیحیان و یهودیان صهیونست بسیار نزدیک شده و حالا نوبت عمل فرا رسیده است. اگرچه صهیونیست ها ، دیرزمانی است که عمل خویش را برای روز موعودشان به نام "آرماگدون" ، شروع کرده اند.
اوانجلیستها (مسیحیان صهیونیست ) براین باورند که مسیح (ع) دوباره ظهور میکند و در آخرالزمان جنگ و ویرانی بزرگی (آرماگدون) اتفاق خواهد افتاد و بعد از این ویرانی صلح دائمی تا هزار سال یعنی تا قیامت بر قرار خواهد شد.
اوانجیلیستها اعتقاد دارند پس از اینکه نبرد خیر وشر آغاز شد، پیروز نهایی خیر است و شیطان توسط مسیح به اسارت کشیده میشود. در این جنگ تنها کسانی نجات پیدا میکنند که اونجیلیست باشند. به طور دقیق مشخص نیست که جنگی كه از آن به آرماگدون یاد میشود کجاست، اما به گفته مسیحیان صهیونیست ، میلیونها نفر از دشمنان مسیح از عراق حرکت خواهند کرد و از فرات خواهند گذشت و به سمت قدس خواهند رفت. در میان راه نیروهای مومن به مسیح ، راه آنها را سد میکنند و در آرماگدون به هم میرسند و جنگ در میگیرد. در تفسیر جنگ آرماگدون هم میگویند که سپاه ایرانی، قفقازی، سودانی، لیبیایی و... به عنوان سپاه شر از عراق حرکت میکنند. ( توجه کنید که سالهاست بوش و دار و دسته اش ، کشورهایی مانند ایران را "محور شرارت " خوانده اند!) طبق نظر مفسرین اونجلیست، این جنگ بایستی بین سال 2000 تا 2007 روی می داده است!!
اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک
حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت