معرکه/سلین
یک شنبه 19 تیر 1390 7:25 PM
معرکه
لویی فردینان سلین
سمیه نوروزی
انتشارات چشمه
داستان در هنگام شب و با ورود سربازی جدید به یک هنگ آغاز می شود و در سپیده دم روز بعد نیز اتمام می یابد . در طول شب شاهد بیان عامیانه ، خشن و بی نزاکت نظامی ، رفتار سربازها با یکدیگر و .... هستیم . یک فرمانده بددهن و بد قلق که در عین حال سخنانش باعث تفریح افراد است ، جوخه ای که همه با هم ، رمز عبور شب را فراموش کرده اند ..... در کل زندگی نظامی محیط ارتش و جنگ را ملموس می کنه و طنز زیبایی را هم به کار می بره . به خصوص فراموشی رمز عبور استعاره شدیدا زیبایی بود .
شدید دوستش داشتم . وقتی آدم غمگینه خوندن کتاب خوب چه نعمت بزرگیه . طرز بیانش را خیلی پسندیدم .برخورداشون جالب بود . فرماندهانی که گستاخ و بی رحم بودند اطاعت بی چون و چرا می خواستند و سربازهایی که خشونت فرمانده براشون عادی شده بود و در حد شوخی محسوب می شد ....
سلین از خانوده ای فقیر بوده بعدها در پزشکی تحصیل می کنه و توجه خاصی هم به مداوای مردم فقیر داشته . سلین دوست نداشت در مورد خودش حرف بزنه و اگه تحت شرایط در مصاحبه ای هم راجع به خودش حرف می زد ترجیح می داد دروغ بگه!!!!!!!!
اگه قسمت زیبایی از کتاب را ننوشتم نه این که نداشت بلکه جدا کردنش سخت بود . یک سبک ساده و عامیانه که کنار هم لذت بخش بود .