دربسته ( دوزخ ) /سارتر
یک شنبه 19 تیر 1390 5:26 PM
ژان پل سارتر
سعيد عجم حسني
انتشارات مرغ آمين
دوزخ نمايش نامه اي بسيار كوتاه و در حقيقت يك پرده اي از سارتر بزرگ هست . در اين نمايش نامه 3 نفر كه مرده اند درون اتقاي در دوزخ زنداني هستند . هر سه نفر آنها گناه كارند و در تعجبند كه چرا در جهنم آنها وسيله شكنجه وجود ندارد .... آنها در پي اينند كه بدانند بر چه مبنايي در كنار هم قرار گرفته اند
موضوع نمايش نامه جالبه خوشم اومد ولي ترجمه خوبي نداره و به اندازه ديالوگ توضيح رفتار و حركات بازيگران را هم شامل مي شه كه خوشايندم نبود . در كل كتاب بدي نيست مي ارزه به خوندنش .
قسسمت هاي زيبايي از كتاب
من نمي تونم تحمل كنم كسي انتظاري از من داشته باشه ، چون اين انتظار اين ميلو تو من به وجود مياره كه خلافشو انجام بدم .
من شلاق ، اسيد و صدها جراحتو به اين عذاب ذهني ، به اين شبح عذاب كه لمس مي كنه ، نوازش مي كنه ولي هيچ وقت به اندازه كافي درد نمي ياره ترجيحش مي دم .
پس جهنم اينه ! هيچ فكر نمي كردم ... ! يادتون هس : گوگرد ، آتيش ، سيخ .... آه ! عجب حرفاي مضحكي ! احتياجي به سيخ نيس : جهنم ديگرونن .