گنج /دلددا
شنبه 18 تیر 1390 4:10 PM
گنج
گراتزیا دلددا
بهمن فرزانه
انتشارات ثالث
روزی نامه ای به دست سالواتوره می رسد که در آن حرفی از گنجی مدفون در دهکده زده شده است . سالواتوره اهمیتی به نامه نمی دهد ولی آگادا همسرش نامه را به النا و کوزیمو که از خویشاوندانشان هستند نشان می دهد و کمک می طلبد . تا وقتی قضیه گنج مشخص شود شاهد روال زندگی و اتفاقات خاص آن در زندگی این دو خانواده هستیم ...
با این که عاشق دلددا هستم از این کتاابش خوشم نیومد اصلا معلوم نبود موضوعش چیه و چی می خواد بگه . همه اش منتظر بودم آخر کتاب اتفاقا خاصی بیفته و همه چیز رو بهم ارتباط بده که نشد :دی با این حال مثل همیشه روی عکس العمل های روان شناسانه افراد بسیار خوب کار کرده . جلد کتاب هم به دلم می شینه .
زمانی که دلددا جایزه نوبل می گیره ، موسولینی بهش تبریک می گه و ازش می خواد درخواستی کنه که دلددا هم درخواست می کنه یکی از دوست های ضد فاشیستش که سال ها بوده زندان بوده ، آزاد بشه :دی
قسمت های زیبایی از کتاب
چرا مردها این گونه ساخته شده بودند ؟ خوب بودند یا بد ؟ هم خوب بودند و هم بد .
اطمینان یافتن به جریانی ناگوار خیلی بهتر از شک و تردید نسبت به آن بود .