مردی با کبوتر
پنج شنبه 16 تیر 1390 11:47 AM
رومن گاری
لیلی گلستان
کتاب در مورد پسری که توی سازمان ملل دست به اعتصاب می زنه . تفسیرهای مختلف روزانه از این عمل وی . مسخره بودن سیاست و صلح جهانی و ارمان سازمان بین الملل و فسیل شدن آرمانها و .....
نمی دونم به نظر من داستان خسته کننده ای بود شاید حرفهای زیادی داشت برای گفتن اما در غالب رمان کششی نداشت بهتر بود داستان کوتاهش می کرد یا مقاله
قسمت زيبايي از كتاب
می خواهید بدانید چرا واکسی شده ام ؟ خیلی ساده است . خواستم کاری بکنم تا به مردم بفهمانم که بیش از آنکه صاحب افکار زیبا باشند ، صاحب پا هستند ! بسیاری از این آدمها در این آسمانخراش این را از یاد برده اند . اگر مثل من روزی صد تا کفش واکس بزنند ، شایدذ به یاد بیاورند که پای آدمی روی زمین است و نه در ابرها