زندگی گالیله /برشت
پنج شنبه 16 تیر 1390 9:34 AM
زندگی گالیله
برتولت برشت
عبدالرحیم احمدی
انتشارات اندیشه
خوب همون جور که از اسمش هم پیداست کتاب نمایش نامه ای در مورد زندگی گالیله ئو گالیله ئی دانشمند بزرگ ایتالیایی است . توی کتاب با نماهایی از زندگی گالیله به عنوان یک انسان عادی که عاشق غذا و سایر لذات زندگی است ، پدری که مسئولیت زیادی هم در برابر دخترش حس نمی کنه و از سوی دیگر دانشمندی روشن فکر و باهوش آشنا می شویم . خیلی قابل ستاش هست که می بینیم تحت چه شرایط سختی به جست و جوی علم می ره ، نا امید نمی شه از هر طرف دری بسته می شه به سراغ در دیگه می ره ، چه قدر شهامت داره تو کشف عقاید جدید ، چه قدر مخالفه با خرافات کشیش ها و اینکه چه زیبا زیر بار کارهایی می ره که متنفره فقط چون اونو به هدفش نزدیک می کنه .
به شخصه خیلی از کتاب خوشم اومد و لذت بردم از خوندنش . جدای از ارزش ادبی ، از نظر اخلاقی هم بسیار آموزنده است . این کتاب جزء آثار بسیار معروف و قوی آقای برشت حساب می شه و ظاهرا در ایران هم به کاگردانی پرویز داریوش و بازی امین تارخ اجرا شده که اجرای ضعیفی هم بوده . گفته می شود که انگیزه ظاهری آقای برشت برای نوشتن این نمایش نامه خبر شکافتن اتم توسط دانشمندان آلمانی بوده است.
آقای برشت شاعر هم هستند و توی نمایش نامه هاشون جاهای زیادی هم به سرودن شعر دست می زنند و در حقیقت از اشعار خودشون در تائترهاشون بهره می برند .
قسمت های زیبایی از کتاب
نه این که جمهوری قدر ریاضیات را نداند ، اما ریاضی نه به اندازه ی فلسفه ضروری است نه به اندازه ی الهیات مفید . ولی به اهل فن چه لذت بی پایانی می دهد !
هیچ شاهزاده ای بی کشیش نیست ، همان طور که هیچ گلی بی خار نیست .
طی چهل سال عمل و رفتار آدم ها به من یاد داد که آن ها میانه ای با عقل ندارند . دم سرخ رنگ ستاره ی دنباله داری را به آن ها نشان بده ، دلشان را از ترس پر کن ، می بینی که آشفته و سراسیمه از خانه هاشان بیرون می ریزند ، و در هم بر هم چنان می دوند که قلم پاشان بشکند . ولی بیا و به آن ها حرف معقولی بزن ، و به هزار دلیل ثابتش کن ، می بینی که فقط به ریشت می خندند .
شبی که انسان حقیقت را کشف می کند ، برایش شب شومی است .
ریشه ی اعتقاد از آن جا خشک می شود که بخواهند تحمیلش کنند .
آن که حقیقت را نمی داند فقط بی شعور است ، اما آن که حقیقت را می داند و آن را دروغ می نامد ، تبهکار است .
آندره آ : بدبخت کشوری که قهرمان ندارد !
...
گالیله : نه . بدبخت کشوری که احتیاج به قهرمان دارد .