بدون لهجه خندیدن/ فیروزه جزایری دوما/ ترجمه آرمانوش باباخانیانس/ نشر جمهوری
شنبه 11 تیر 1390 11:53 AM
"بدون لهجه خندیدن" یکی از محصولات داغ نمایشگاه کتاب امسال بود و بالاخره بعد از قریب به یک سال از انتشار کتاب به انگلیسی، ترجمه فارسی اش به بازار اومد. مخاطبان باشگاه کتاب فیروزه جزایری دوما رو می شناسند چرا که کتاب اولش با عنوان "عطر سنبل عطر کاج" پیش از این معرفی شده بود. سبک کتاب جدید فیروزه جزایری مثل کتاب اولش است و بدون ترتیب زمانی با بیان خاطره هایی از زندگی اش در ایران و آمریکا به تفاوت های فرهنگی دو کشور و مشکلات مهاجرین در تطبیق خود با فرهنگ جدید اشاره می کند. خاطره های بازگو شده کوتاه اند و خواندن آن مثل دیگر کتابهایی که با این سبک نوشته شده اند (نظیر "این مردم نازنین" کیانیان و "مارک و پلو" ضابطیان) بسیار سریع تمام می شود.
"ترجمه اثر جدید در مقایسه با ترجمه اثر اول و حتی بدون مقایسه با آن ضعیف است. این ضعف در ناهمگونی ترجمه محسوس است. مثلا فرض کنید در یک نثر صمیمی کلمه ای مثل "دین مبین اسلام" بدجوری توی چشم می زند. خیلی بعید است که در متن اصلی چنین پیشوندی برای اسلام بکار رفته باشد. نظیر این کلمات در ترجمه کم نیست و همین یکدستی نثر را مخدوش کرده است.
وقتی چلچراغ حدود یک سال پیش خبر از چاپ این کتاب داد، یکی از خاطره های کتاب را که درباره اعطای نشان به فیروزه جزایری توسط خوانندگان چلچراغ در شب چله بود، ترجمه و چاپ کرده بود. این خاطره در ترجمه حاضر وجود ندارد و دلیلش هم معلوم نیست.
پشت جلد کتاب تعریف هایی از افراد و نشریات آمریکایی به چشم می خورد که لب کلامشان این است: این کتاب را بخوانید!