سبک های معروف نقاشی
چهارشنبه 2 تیر 1389 9:07 AM
سبک های نقاشی می توانند با روشهای بکارگیری و یا با توجه به جنبش هنری که بیشترین تطبیق را با مشخصات غالب و حاکمی که نقاشی نشان می دهد دارند، مشخص شوند. سبک های معروف عبارتند از:
رئالیسم (واقع گرایی)
امپرسیونیسم (برداشت گرایی)
پوینتولیسم
هنر ابتدایی
کوبیسم (حجم گری)
مدرنیسم (نوگرایی)
آبستره (انتزاعی)
پست مدرنیسم (فرا نوین)
آوانگارد (پیشگام ، وابسته به مکتب های هنری نوین و غیر سنتی)
ساختار گرایی
کتاره سخت
گرافیتی
نقاشی اصیل ایرانی
سبک های مختلف نقاشی
رئالیسم
رئالیسم به صورت جامع و کلی به مفهوم حقیقت، واقعیت و وجود مسلم، و نیز نفی تخیلات و امور ناممکن و غیر عملی
است. واژه ی «رئالیسم» در هنرهایی نظیر نقاشی، ادبیات و فلسفه، همچنین در مسایلی نظیر ارتباطات بین الملل مطرح
می شود.
در هنر نقاشی، رئالیسم به معنای نمایش اشیا و موضوعات به صورت طبیعی است، به گونه ای که نقاش تخیل و ابتکار
عمل خود را در نحوه پیاده کردن آن موضوع دخالت ندهد و هر موضوع به همان گونه که در دنیای خارج دیده می شود در
نقاشی به نمایش در می آید. این سبک نقاشی در اواسط قرن نوزدهم در فرانسه رواج پیدا کرد. در حقیقت به عنوان شاخه
ای فرعی از سبک رومانتی سیزم (Romanticism) بود که با این ایده که می خواست نمایش دقیقی از زندگی روزمره را
نمایش دهد از آن جدا شده و خود به یک سبک (Movement) در هنر نقاشی بدل شد.
از نقاشان دوره ی اول این سبک می توان به نقاشان فرانسوی:
Jean-Baptiste-Camille Corot
(از ۱۷۹۶ تا 1875) و
Jean
Francois Millet
(از ۱۸۲۴تا 1875) اشاره کرد.
اکسپرسیونیسم (هیجاننمایی)
اکسپرسیونیسم یا هیجاننمایی (Expressionism) نام یک مکتب هنری است. اکسپرسیونیسم شیوهای نوین از بیان
تجسمی است که در آن هنرمند برای القای هیجانات شدید خود از رنگهای تند و اشکال کَجوَش (معوج) و خطوط
زمخت بهره میگیرد. دوره شکل گیری این مکتب از حدود سال ۱۹۱۰ تا ۱۹۳۵ میلادی بود ولی در کل این شیوه از
گذشتههای دور باهنرهای تجسمی همراه بوده و در دورههای گوناگون به گونههایی نمود یافته است. برای نمونه
مکتب تبریز در نگارگری ایرانی و مکتب سونگ در هنر چین را اکسپرسیونیست هنر ایران و چین می نامند.
عنوان «اکسپرسیونیسم» در سال ۱۹۱۱ برای متمایز ساختن گروه بزرگی از نقاشان به کار رفت که در دهه ی اول سده ی
بیستم بنای کار خود را بر باز نمایی حالات تند عاطفی، و عصیان گری علیه نظامات ستم گرانه و ریاکارانه ی حکومت ها، و
مقررات غیر انسانی کارخانه ها، و عفونت زدگی شهرها و اجتماعات نهاده بودند. این هنرمندان برای رسیدن به اهداف خود
رنگ های تند و تشویش انگیز، و ضربات مکرر و هیجان زده ی قلم مو، و شکل های اعوجاج یافته و خارج از چارچوب را با
ژرفا نمایی به دور از قرار و سامان ایجاد می کردند و هرآنچه آرامش بخش و چشم نواز و متعادل بود از صحنه ی کار خود
بیرون می گذاشتند. بدین ترتیب بین سالهای ۱۹۰۵ تا ۱۹۱۳ مکتب اکسپرسیونیسم با درکی خاص از هنر خاص ونسان
ونگوگ و به پیشتازی نقاشانی چون کوکوشکا، امیل نولده و کرشنر در شهر درسدن و با عنوان "گروه پل" به وجود آمد.
امپرسیونیسم
موسسان این مکتب با هدف نقض هنر رسمی نیرو گرفتند،آنها از ارائه اشکال با خطوط محیطی واضح سربازدند و از روال
رنگ آمیزی به پیروی از عرف و طبیعت سرپیچی کردند. استفاده از رنگهای خالص و شفاف با ضرب قلم های مستقل و تا
حدی سریع از ویژگی های بارز آثار نقاش امپرسیونیست هاست. تئوری رسمی آنها بر این اصل نهاده شده بود که رنگها به
جای آنکه بروی جعبه رنگ با هم ترکیب شوند باید به طور خالص بروی پرده نقاشی ریخته شوند.
این هنرمندان در مورد به تصویر درآوردن پیکره آدمی به نحوی پذیرفتنی و باور پذیر که از دیر باز مشکل ترین بخش
هنرنقاشی بود بی توجه بودند و گویی میلی به کوشش در این خصوص نداشتند،یا نمی خواستند که یک فضای قابل
قبول ایجاد کنند که ارزش نام هنر را داشته باشد.
همه مردم بر این اعتقاد بودند که این جنبش مهمترین تحول هنری قرن به شمار میرود و همه اعضا ء گروه او جزء
بهترین نقاشان به شمار میروند.
امپرسیونیستها علاوه بر تأثیر عمیقی که بر فرانسه داشتند بر دیگر کشورها نیز به ویژه آلمان،کره،همچنین بلژیکی و
دیگر نقاط اروپا تأثیر بسزایی داشت.
سورئالیسم
پس از آنکه داداگری (دادائیسم) با وضع بسیار بدی از میان رفت گرداندگان آن در سال 1921 به دور« آندره برتون » که
خود نیز زمانی از دادائیست ها بود گرد آمدند و طرح مکتب جدیدی را ریختند. جست وجوی دقیق و علمی واقعیت برتر
جایگزین فضاحت و عصیان بی رویه شد و مکتب فراواقع*گرایی به طور رسمی در سال 1922 تشکیل شد.
ظهور سوررئالیسم زمانی بود که نظریه های فروید روانشناس اتریشی درباره ضمیر پنهان و رویا و واپس زدگی، افکار
جویاگر را به خود مشغول داشته بود. « آندره برتون و لوئی آراگون » که هر دو پزشک امراض روانی بودند از تحقیق
های فروید الهام گرفتند و پایه مکتب جدید خود را بر فعالیت ضمیر پنهان بنا نهادند.
اصول فراواقع*گرایی
« سوررئالیسم مشکل پر توقعی است که فقط عضویت دربست و پیروی کامل را می پذیرد.» این مسلک دارای چنین
فلسفه ویژه است:
1_ فلسفه علمی : که همان روانکاوی فروید است.
2_ فلسفه اخلاقی : که با هرگونه قرارداد مخالف است.
3_ فلسفه اجتماعی : که می خواهد با ایجاد انقلاب سوررئالیستی بشریت را آزاد کند.
شعر در سوررئالیسم مرتبه ویژه ای دارد و پیروان این مکتب کوشیده اند که جهان بینی خود را از طریق شعر تبیین و
تشریح کنند و انقلاب خود را بدین وسیله جامه عمل بپوشانند. درواقع شعر را، رکن اساس زندگی می دانند زیرا
عقیده دارند که شعر باید و می تواند مشکل زندگی را حل کند. اما باید توجه داشت که هدف سوررئالیسم از مرز
ادبیات و هنر فراتر است زیرا می خواهد آدمی را از قید تمدن سودجوی کنونی نجات بخشد. و روش های کهن را دور
بریزد و بر هوش و خرد پشت پا بزند و در طلب نیروهای پنهان و دست نخورده وجود آدمی برمی آید تا امواج سیل آسای
درونی، آدمی را به سوی افق های روشن و گشاده رهبری کند.
كوبیسم
این اسم را لوئی واسل (منتقد هنری)به مسخره برروی یکی از بزگترین مکتبهای هنری جهان که موجب تحولی عظیم در جهان گشت گذاشت . او این اسم را از روی یکی از نقاشی های ژرژ براک که پر از مکعب های کوچک بود برداشت.
کوبیسو را به دو مرحله تقسیم می کنند:۱-کوبیسم تحلیلی ۲- کوبیسم ترکیبی
کوبیسم تحلیلی: که توجهی به رنگها نمی شد و تاکید بر روی فرایند جستجوی بصری در ویژگی های اساسی موضوعات آ تلیه ای به ویژه تصاویری از طبیعت بی جان می کند . هنرمند نقاشی اش را از زوایای مختلف می کشد (بین سالهای ۱۹۱۰ تا ۱۹۱۲).
کوبیسم ترکیبی : رنگها ظهور می یابد و هنر مند از کلاژ و بافتهای نا مقبول سطح تابلو اش را پر می کند.
کوبیسو رویکردی مثبت به هنر مدرن است .از یک سو به هنر پیش از یونان و از یک سو به آینده چشم دارد . کوبیسم را ابداع پیکاسو و ژرژ براک می دانند. آنها اشارات قرار دادی پرسپکتیو کوتاه نمایی و نقاشی از مدل را کنار گذاشتند و مصمم شدند که حجم و پیکره را در سطحی دو بعدی و بدون هیچ گونه ایجاد توهم بصری در خلق تصویری سه بعدی به نمایش بگذارند .لذا کوبیسم رویکردی آگاهانه است تا بصیرتی ناخوداگاه.
دو عامل بر ظهور کوبیسم تاثیر به سزایی داشت :
۱- تندیسهای آفریقایی ۲- و آثار متاخر سزان
کوبیسم موجب پدید آمدن سبکهای هنری بسیاری مثل فوتوریسم اورفیسم ورتی سیسم خلوص گرایی و سرچشمه اصلی هنر انتزاعی گشت .
از آنجا که در این سبک تاکید بیشتر بر نمایش ایده است تا نمایش واقعیت خود به یکی از بنیانهای گرایشات زیبایی شناختی سده بیستم بدل شد .