پاسخ به:شوخی با کلمات
شنبه 22 شهریور 1393 4:19 PM
طفلک ستاره خجالتی چشمکی زد و فرار کرد.
—————————————
زندگی ریسمانی است که از آن تا آنجا که توان داری بالا می*روی.
—————————————————-
وقتی که خورشید مات و مبهوت به زیبایی ماه می نگرد ، شب میشود.
——————————————————-
زمستانها از بینی خورشید قندیل نور آویزان میشود .
——————————————
عشق و مرگ دو مفهومی هستند که اولی انسان را به آسمان ها می فرستد و دومی به زیر زمین.
————————————————————
اگر واحد پول شاخه نور بود ، بانکها چه نورانی می شدند.
————————————————-
در میهمانی شبانه*ام، ماه ساقی، خودکارم پیاله و کاغذم تا خرخره نور می*نوشد
خوشا دردی که درمانش تو باشی
خوشا راهی که پایانش تو باشی
خوشا چشمی که رخسار تو بیند
خوشا ملکی که سلطانش تو باشی