مسأله نسخ و خاتميت :
سه شنبه 3 خرداد 1390 4:29 PM
معناي نسخ اين است كه حكمي را وضع بكنند و بعد آن حكم برداشته شده به جاي آن ، حكم ديگري قرار بگيرد. افراد بشر در قوانيني كه وضع مي كنند ناسخ و منسوخ زياد دارند ممكن است قانوني را وضع بكنند، بعد از مدتي به اشتباه خودشان پي برده و آن قانون را اصلاح يا عوض كنند. ولي درباره قانوني كه از طرف خداوند وضع گرديده اين حكم پذيرفته نيست زيرا با خدايي خدا منافات دارد. نسخ در علوم ناقص بشر صادق است ولي در علم اللهي صادق نيست پس چرا نسخ صورت مي گيرد؟ بنابر مقتضيات زمان قانوني كه به وسيله پيغمبر سابق آمده است از اول محدود به زمان معين بوده است . (قانون نوح براي همان زمان ، كارآمد بوده است ) . يهود اساساً منكر نسخ مي باشند و نسخ شريعت را امكان ناپذير مي دادند . استاد مطهري دراين باره مي فرمايند: احتياج به پيغمبر جديد تنها از نظر قانون گذاري نيست پيغمبر در درجه اول معارف اللهي و ... مي آورد و معارف ا للهي را متناوب با درجه سيرو سلوك خودش بيان مي كند. ختام يعني انساني از معارف اللهي آن چه را كه براي بشر مقدور است و امكان دارد دريابد به طوري كه آنچه از معارف اللهي ممكن است كشف كند كشف كرده باشد. ديگر ماوراي آن ، معارفي از معارف اللهي وجود ندارد كه ديگري بعد از او بيايد و بيان كند.