فـاصـلـه سـتـارگان
«به فواصل ستارگان سوگند ياد می کنمــ سوگندی که وقتی فواصل را دانستيد سوگند بسيار بسيار بزرگی خواهد بود ــ که اين قرآن قرآنِ پرباری است».
(اگر «لا» بر سر فعل اُقـسِمُ برای نفی باشد شايد به اين خاطرباشد کـه ستارگان در آن جائی که ما آنها را می بينيم نيستند بلکه بر اثر کج شدن مسير نور تحت تأثير نيرویجاذبه، ما آنها را درجای ديگری می بينيم. و هـمينطور به اين خاطرکه برخی از ستارگانی که آنها را می بينيم فعلاً وجود ندارند بلکه هزاران و ميليونها سال پيش مرده اند و ما فقط نور آنـهـا را می بينيم. ولی «لا» ظاهـرا حرفتأکيد است).
نکات آيات: 1ــ فواصل ميان ستارگان سرسامآور است. 2ــ روزی انسان فواصل ستارگان را اندازه خواهد گرفت و آنها را خواهد دانست. 3ــ قرآن کتاب پرباری است.
1ــ فواصل ميانستارگان سرسام آور است:
در زمان محمد انسان میدانسته که ستارگان خيلی از ما دورهستند. ولی اينکه فـاصلهآنها بسيار بسيار زياد است (يعنی سرسام آور است) طبعاً کسی چيزی نمیدانسته است. (بسيار بسيار بزرگ بودن سوگند در آيه، بمعنی: بسيار بسيار دوربودن ستاره ها است).
ـــــ فاصله خورشـيد تا نزديکترين ستاره تقـريباً 4 سال و 4 ماه نوری است. يعنینور که 300000 کيلو متر در ثانيه ميرود، 4 سال و4 ماه طول ميکشد تابهآن ستاره برسد.
ـــــ سيروس کـه يکـی ازنزديکترين ستاره ها به خورشيد است 8،7 سال نوری دور است. نوری کهما از آن می بينيم تقريباً 9 سال پيش آنستاره را ترک کرده است.
مواقع نجوم بمعنی فاصله ستاره ها نسبت به همدیگر نیز هست. چنانکه در تصویرمیبینیم ما آنها را نزدیک بهم می بینیم، درحالیکه اینطور نیستند.بلکه فاصله های سرسام آوری از هم دارند.
2ــ روزی انسان فواصلستارگان را اندازهخواهد گرفت و آنها را خواهد دانست:
فعلاً انسان فواصل ستارگان رااندازه گيری می کندو آنها را می داند.
3ــ قرآن کتاب پرباری است:
تا اينجا بخشی از پرباری آنرا ديديم ودر ادامه بيشتر خواهيم ديد.