0

بچه‌ها را راحت بگذاريم تا بازي كنند

 
gps0064
gps0064
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : تیر 1388 
تعداد پست ها : 1751
محل سکونت : اصفهان

بچه‌ها را راحت بگذاريم تا بازي كنند
سه شنبه 10 فروردین 1389  3:17 AM

در عصر پرتلاطم امروز، تربيت و رشد کودکان خود موضوعي مهم و تا حدي دشوار براي اکثر خانواده‌هاست.

اين موضوع تا آن اندازه اثرگذار است که بسياري تمام همت خود را تنها براي آن مصروف مي‌دارند.
 
اما اسلام آيا رهنمودهايي در اين خصوص ارائه کرده است؟
 
يکي از روايات مشهور در اين خصوص، روايتي است از پيامبر اکرم(ص) که فرمود: مراحل رشـد به سه دوران تقسيـم مي‌شـود؛ هفت سال اول؛ دوران سيـادت، هفت سـال دوم؛ دوران آمـوزش و هفت سـال سـوم؛ دوره وزارت. در اين مجال قدري بيشتر درباره هفت سال اول زندگي کودکان و شيوه‌ برخورد بزرگترها براي رشد و تربيت آنها تأمل خواهيم کرد.
 
 پادشاهي در خانه
بنا به تقسيـم بنـدى كه در روايتـى از پيامبـر گرامـى اسلام حضرت محمد(ص) آمده است، مراحل رشـد به سه دوران تقسيـم مي‌شـود: هفت سال اول؛ دوران سيـادت، هفت سـال دوم؛ دوران آمـوزش و هفت سـال سـوم، دوره وزارت. در دوران سيـادت كـودك بـايـد تـدابيـرى انـديشيـد كه با دوره‌هاى بعدى متفاوت است و آن گـونه كه از نام آن پيداست، مرحله آقايى و سيادت كـودك است. اين زمان بهتريـن و مناسبتـريـن وقت اثرگذارى در عقل و انـديشه و روح انسان است.
 
از نظر مذهبى نيز بذر هويت دينى و معنوى انسان در كـودكى كاشته مى‌شود، اما القاى مفاهيـم اخلاقى و مذهبى و فرهنگى ـ با توجه به حساسيت ايـن دوران ـ نبايد با شيـوه‌هاى مستقيـم و خشك آمـوزشـى صـورت پذيرد، بلكه بايد در قالبى شيريـن و با محتـوايى كودكانه انجام گيرد.  بايد با شيوه‌اي  جذاب وضعى را ايجـاد كـرد تـا كودك عملاً از آمـوزش‌ها تصـويـربـردارى كند.
 
سختگيري‌هاى قبل از بلوغ باعث خـواهد شد در كـودك نسبت به مسائل تربيتـى دلزدگـى و گاه تنفر ايجاد شـود. البته ايـن بـدان معنا نيست كه هيچ تلاشى در آگاهى دادن به فرزند نشـود، بلکه ضمن آنکه كـودك بايد در هفت سال اول زندگـى از آزادى كامل و منطقـى برخـوردار باشد، مي‌توان با شيوه‌هايي او را با معارف و اخلاق آشنا و مأنوس نمود.
 
او را بايـد از دور مـراقبت نمود. ايـن دوره از زمان مـوقعيتـى نيست كه والـديـن از او تـوقع رفتار بزرگ‌منشانه داشته بـاشنـد، دورانـى است كه نه تنها بايد او بچگـى كنـد، بلكه گاه لازم است بزرگترها نيز خـود را تا حد كـودكـى تنزل دهند و با بيان و رفتـار كـودكـانه بـا او بـرخـورد كنند. البته بايـد در نظر داشت آزادى كه به كـودك داده مي‌شـود، كاملاً منطقـى و بر پايه اصـول باشد و از او شخصيتـى متوقع و رفاه زده ساخته نشـود.
 
 بازي‌هاي کودکانه
يكى از خصوصياتى كه در دوره سيـادت كـودكـى بيشتـر به چشـم مي‌خـورد و از اهميت ويژه‌اى برخـوردار است، بازى كودك است. به دوران قبل از دبستان، دوره بازى نيز گفته‌اند و روانشناسان عقيده دارنـد: بازى تفكر كـودك را شکل مي‌دهد.
او در اين موقعيت، كارى جز بازى نـدارد و ايـن امـر مـوجب مي‌شود پرنشاط و پـرانرژى شود و فكر و استعداد او شكـوفا شـود. كـودك در بازى به آرزوهايـش دست مي‌يابـد. قـدرت استـدلال پيدا مى‌كنـد و نيروى تحليلـش تقـويت مي‌گردد. بزرگتـرها نبايـد بازى كودكان را بى‌اهميت بشمارند بلكه خـود آنها نيز بايد در بازى كـودكان مشاركت داشته باشند، حتي بازى با فرزندان فرصتى است كه والديـن در خلال آن ميزان هـوش و استعداد كـودك را بسنجند.
 
كودك از يك طرف به سبب ضعفى كه در خود حـس مى‌كند و قدرتى كه در بزرگسـالان مي‌بينـد و به علت عشقـى كه به تكامل دارد، كـارهـاى بزرگتـرها را تقليـد مى‌كنـد. مـوقعى كه پـدر و مادر، در بـازى كـودكانه شـركت مى‌كنند و آنان را در كارهاى كـودكـان مسـاعدت مى‌نمايند، جان طفل از مسرت و شادى لبريز مى‌شـود و احساس مي‌كند كارهاى كـودكـانه او آنقـدر ارزنـده است كه پـدر و مادر بـا او همكارى مى‌كنند.
 
مشاركت والـديـن در بازى اگـرچه وقت آنان را مي‌گيرد، اما آثار بسيار نيكويى بر جاى مى‌گذارد. هم از اين روست که حضرت على(ع) از پيامبر(ص) نقل مى‌كنند: «هر كه كـودكـى دارد، بايد در تـربيت او خـود را تـا حـد كـودكـى بـرسـاند.»
 
در سيره پيامبر اکرم(ص) همين روش به وضوح مشاهده مي‌شود. در كتاب جـوامع الحكايات عوفـى نقل شده است: روزى پيامبر براى شركت در نماز عازم مسجـد بـودند. در راه كـودكانـى را كه مشغول بازى بـودند، ديدند. آنها با ديدن پيامبر(ص) دست از بازى كشيدنـد و به سـوى ايشان شتافتنـد. پيامبـر(ص) با مهربانـى از آنان استقبـال كردند.
 
 كودكان از سر و كـول پيامبر(ص) بالا مي‌رفتند و با هلهله و شادى به او مى‌گفتند: شتر ما باش! پيامبر(ص) هم با آنها همبازى شد. وقتى خـواست از آنها جـدا شـود، هشت گـردو به آنها داد و سپـــس كـودكان از آن بزرگـوار جدا شدند.
 
و زمانـى كه سـرى به كـوچه‌هاى بنـى‌هاشـم در آن دوردست‌هاى تاريخ مي‌زنيـم و به خـانه‌اى مي‌رسيـم كه قطعه‌اى از بهشت است، صداى بانويى آسمانى را مى‌شنويم كـه با كـودك خـردسال خـود بازى مى‌كند و يك دنيا درس در بازى او بـا كـودك نهفته است. او در حـالـى كه فـرزنـد كـوچكـش را بـالا و پـاييـن مى‌اندازد و با او بازى مى‌كند، ايـن شعر را برايـش زمزمه مى‌كند: اى كودك خردسالم، حسـن! مانند پدرت باش و به ريسمان حق متصل شو! خـداى يگـانه را بپـرست و از فـرومايگـان حمـايت نكـن. 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها