حجاب آزادی است
سه شنبه 8 اردیبهشت 1388 9:44 PM
حجاب آزادی است
مقدمه:
در این مقاله ابتدا تاریخچه حجاب و فلسفه آن از نظر خوانندگان میگذرد و سپس به مسئله بد حجابی و راه مقابله با آن پرداخته میشود.
تاریخچه حجاب:
آنطور که در تواریخ آمده حجاب نه تنها قبل از اسلام بلکه قبل از میلاد مسیح علیه السلام هم وجود داشته است.ودر میان ایرانیان باستان –یهود –یونان و برخی ملل دیگرحجاب رواج داشته است.البته شکل آن بسته به آداب وفرهنگ هر قوم متفاوت بوده است.برای اثبات این مدعا چند مثال زیر را به عنوان مشتی از خلوار از نظر خوانندگان عزیز میگذرانیم:
حجاب در یهود
:((اگر زنی به نقض قانون یهود میپرداخت مثلا بدون آنکه چیزی بر سر داشت به میان مردم میرفت ... در آنصورت مرد حق داشت زن را بدون پرداخت مهریه طلاق دهد.)) تاریخ تمدن ویل دورانت-ج 4عصر ایمان ص 461
حجاب در ایران باستان:
((زنان طبقات بالای اجتماع جز در تخت روان حق نداشتند بدون روپوش در اجتماع ظاهر شوند.))
((در نقشهایی که از ایران باستان به جا مانده است هیچ صورت زنی دیده نمیشود.))که این نشان مواظبت از زن بعنوان موجودی حساس در ایران باستان بوده است.
تاریخ تمدن ویل دورانت ج1 ص552
حتی زمانیکه دختران کسری پادشاه شکست خورده ساسانی که به دین زرتشت بودند را به نزذ عمر آوردند با پوشش و نقاب و روپوش بودند.
حجاب در مسیحیت:
گذشته از این حجاب در میان مسیحیها هم وجود داشته.به طوری که نقاشان قدیمی مسیحی تصویر حضرت مریم سلام اله علیها را با پوشش کامل میکشیدند.و راهبان بعنوان روحانیون دینی آنها هنوز هم با حجاب در اجتماع ظاهر میشوند که این خود نشان از این دارد که حجاب به دینداری نزدیکتر است.و حتی در قرون وسطی نوعی از چادر در اروپا زینت سر زنان بوده .بعد از انقلاب صنعتی و با آغاز جنگ جهانی دوم بود که جنبش آزادی زنان موسوم به فمنیسم شکل گرفت و بیحجابی را تشویق کرد.
پس این تقریرات نشان میدهد که حجاب مخصوص دین خاصی نبوده بلکه خداوند آن را در فطرت انسانها سرشته است.
فلسفه حجاب:
و اما اینکه چرا باید زنان حجاب را رعایت کنند؟قرآن کریم در آیه 59 سوره احزاب میفرماید((پیامبر به زنان و دختران خود و زنان مومن بگو که خویشتن را به چادر فرو پوشند.که این کار برای اینکه آنها (به عفت)شناخته شوند و از تعرض(هوسرانان)آزار نکشند.))
آنچه که پر واضح است اینکه فیزیک بدن زنان با مردان متفاوت است.ودیدن قسمتهایی از بدن زنها برای مردها تحریک کننده است.ورویت آن قسمتها توسط مردان موجب التذاذ بصری و افکار پلید میشود.که این موضوع با آزادی زنان مغایر است.و جسم زنان را در حد یک کالا پایین میاورد.پس حجاب همچون صدفی از گوهر وجود زن حفاظت میکند.به بیان لطیف علامه مطهری ((حجاب مصونیت است نه محدودیت))یعنی حجاب در مقابل التذاذ بصری و ظنهای پلید افراد گرگ صفت برای زنها آزادی میاورد.و او را از بند نگاههای پلید آزاد نگه میدارد.پس حجاب آزادی است.
و دلیل دیگر بر واجب بودن حجاب اینکه اسلام خواستار فعالیت عزتمندانه زنان در اجتماع است به طوری که از نگاههای شهوت آلود محفوظ باشد.تصور کنید که مردان و زنان در محیط کار یا دانشگاه تحریک شهوانی شوند آن موقع است که از تمرکز و کارایی آنها کاسته میشود و شهوت بر مناسبات حاکم میشود.ولی ممکن است عده ای بگویند که در کشورهای غربی و آمریکا زنها بی حجاب در مراکز عمومی ظاهر میشوند و مشکلی هم پیش نمیاید.اما به آماری که اداره تحقیقات اجتماعی آمریکا در نزدیکی سال 86 منتشر کردتوجه کنید:((تعداد نوزادان غیر مشروع نسبت به 10 سال قبل در آمریکا 47 درصد افزایش داشته است.))که این خود به علت افزایش بی بند و باری است.چرا که اراده رابطه غیر مشروع حاصل چیزی جز پوشش تحریک آمیز که نگاهها را جلب میکند نیست.
و از همین رو هست که پیغمبر صلوات اله علیه فرمود:زنای چشم نگاه به نا محرم است.پس دیگر فایده حجاب جلوگیری از روابط نا مشروع است.وبرای یک زن آزاده از هر دین و ملتی شایسته نیست که اندامهای خود را وسیله جلب توجه قرار دهد.چرا که آن چیزی که در واقع جلب میکند امواج هوس های آلوده است.
مسئله بد حجابی:
بر خلاف تصور رایج که کلید قفل بد حجابی را در برخورد انتظامی و اجباری می یابداصلا اینگونه نیست.اولا اینکه بد حجابی در مرحله نخست به نظم ربطی ندارد.و اگر هم به نظم مربوط باشد در کنار جرمهایی مثل الواتی و زورگیری نیست که بشود با بدحجابی مثل آنها برخورد بگیر و ببند انجام داد.چرا که اول از همه برای آنها نسبت به حکومت دینی تنفر ایجاد میکند.ودیگر اینکه بر فرض هم اگر فرد بد حجاب دفعه بعد با حجاب ظاهر شد هنوز علت بدحجابی رفع نشده بلکه به خاطر ترس آن را بروز نمیدهد.و حال آنکه بدحجابی یک مشکل اخلاقی است که با ضمانت اجرای ترس حل نمیشود.چرا که ضمانت اجرای اخلاق وجدان آدمی است.اصلا مگر جوانها با زور بد حجاب شدند؟و یا با زور پسر ها زیر ابرو برمیدارند؟جواب خیر است .یک علت مهم و عمده آن تبلیغات گسترده برای ارزشمند نشان دادن نوع تیپ و مدل زندگی غربی توسط ماهواره ها است.و جالب آنکه افرادی هم که ماهواره ندارند از آنها که دارند الگو برداری میکنند.و این فرهنگ غلط مثل دومینو مدام گسترش میابد.به این آماری که روزنامه رسالت در 25 فروردین 88 منتشر کرده توجه کنید:
. در ایران 100 ماهواره تلویزیونی یعنی نیمی از ماهواره های جهان قابل دسترس است.که امکان تماشای هفده هزارو ششصدو شصت و یک شبکه را فراهم میکند.وبیش از 380 کانال خاص رقص –موسیقی- کلیپ و... در 24 ساعت است.عمده این کلیپها با حرکات شهوت انگیز جنسی همراه است.
74 شبکه از شبکه های قابل دریافت در ایران صرفا به نمایش مد و لباسهایی اختصاص دارند که رسما تبلیغ و انتشار عریانی است
.
پس به بد حجابی باید با دید کلان نگریست وریشه آن را خشکاند.چرا که بریدن شاخه های آن باعث بار بیشتر آن است.
مبارزه نظامی با بد حجابی مثل اینست که دملی در صورت ما سبز شده و ما بخواهیم آنرا با چاقو ببریم.راه درست آن است که با مراجعه به پزشک ریشه آنرا از بین ببریم.یکی از دلایل پیشرفت جوامع غربی این است که در هر کاری از متخصص و دانشمند آن رشته استفاده میکنند.حتی به بیحجابی کشاندن جوانها و ایجاد معضلات فرهنگی در جامعه ما.حال ما چرا از عالمان علم جامعه شناسی –مردم شناسی و متخصصان دینی و فرهنگی استفاده نکنیم؟باید آنها را جمع کرد تا طرحی عملی برای حفظ این ارزش مقدس بریزند.و باید برای به نتیجه رسیدن جانانه هزینه کرد .این همه قراردادهای 400-500ملیون تومانی با بازیکنان فوتبال تیمهای دولتی بسته میشود و قراردادهای ملیاردی که با مربیان بسته میشود چه عیبی هست اگر مقدار قابل توجهی هم در امر فرهنگ هزینه شود؟ وبا ایجاد شبکه های گسترده ماهواره ای که فیلمهای جذاب وحاوی فرهنگ اصیل دینی داشته باشد.با تشکیل گروه گسترده از سخنرانان جوانپسند و اعزام آنها به دانشگاها و مدارس و... به طور منظم و پیوسته.ویا با نشان دادن زنان محجبه موفق در زمینه اختراع-نویسندگی-نقاشی-هنر و...در رسانه ها به طور گسترده از آنها الگو ساخت.
ونباید فراموش کرد که تبلیغات و ایجاد پشتوانه فکری یکی از راههای موثر در این زمینه هست.الان که ارزشهایی مثل زیبایی-مدوخودنمایی در جامعه حاکم است.میتوان با تبلیغات فراگیر ارزشهایی مثل هنر و علم را برای افراد مهم جلوه داد تا صاحبان این ارزشها در جامعه مهم شمرده شوند .و افراد برای جلب توجه که نیاز انسان است به جای نمایان کردن اندامهای خود به سمت علم و هنر و امثالهم بروند.