دسته کودکان به در خانه های مردم روستا رفته و خواندن اشعاری را شروع می کردند و این شعر خوانی را یکی از خوش صداترین کودکان با صدای رسا اجرا می کرد بدین شرح:
آداب و رسوم روستای برز*مراسم جیرجیرونه*
شنبه 14 اسفند 1389 3:20 PM
:
دسته کودکان به در خانه های مردم روستا رفته و خواندن اشعاری را شروع می کردند و این شعر خوانی را یکی از خوش صداترین کودکان با صدای رسا اجرا می کرد بدین شرح:
اگر صاحبخانه پسر بزرگی داشت، نام او را در شعر خود می آوردند. مثلاً اگر پسر صاحباخانه عباس نام داشت سردسته یا خواننده اشعار می گفت
عباس آقا جان شمایید ها.ها
از خانه در بیایید ها.ها
مردم شما را می بینند ها.ها
از حرتت می میرند ها.ها
اگر صاحبخانه مردی روحانی بود، به جای اشعار فوق یکی از سورههای کوچک جزو سیام قرآن کریم را می خواندند، مثالاً سردسته میگفت
و الشمس و ضحها ها.ها
و القمر اذا تلیها ها.ها
و النهار اذا جلها ها.ها
و الیل اذا یغشها ها.ها
و تا پایان سوره به شرح فوق تلاوت میشد.
چنانچه صاحبخانه ای برخورد نامناسبی می کرد و یا نسبت به آنها بی اعتنایی می کرد، اشعاری در هجم او میخواندند: مانند شعر زیر
تغار پر از خمیره ها.ها
صاحب خانه میمیره ها.ها
و اشعار دیگری از همین گونه که کودکان می خواندند، ضمناً از کودکان یاد شده با آجیل پذیرایی میشد.
منبع : میراث فرهنگی نطنز نگارش سیدحسین اعظم واقفی، ناشر انجمن میراث فرهنگی نطنز
www.barzrood.com
تنها مقصود ما در زندگی عشق ورزیدن به یکدیگر است اگر از عهده این مهم بر نمی آییم حداقل بکوشیم تا یکدیکر را نیازاریم...