«كهكشان هاى دوردست كه دربردارنده ابرنواختر هستند با سرعتى كه با گذشت زمان كاهش پیدا كند از ما دور نمى شوند، بلكه این كهكشان ها با شتاب از ما دور مى شوند.»این كشف مانند تمامى پیشرفت هاى غیرمنتظره علمى كه در گذشته روى داده است، مجموعه اى از سئوالات را در رابطه با موضوع مورد بحث پدید آورد. معماهایى كه در ذیل مورد بحث قرار خواهند گرفت نشانى از دستاوردهاى سترگ قرن گذشته است و در عین حال ما را آگاه مى سازد كه هنوز راه درازى در پیش داریم.
۱-
جهان هستى در چند بعد خلاصه مى شود
فى الواقع به جز در نمایش هاى شعبده بازى هیچ كس یك خرگوش را از یك كلاه خالى بیرون نمى آورد، براى ما كه در جهانى سه بعدى زندگى مى كنیم. مگر نه؟ ولى شاید هم این طور نباشد. فیزیكدان ها به طور سنتى عالم هستى را با بهره گیرى از چهار بعد ترسیم و تفسیر مى كنند: سه بعد فضایى آشنا و دیگرى بعد زمان.مدل مذكور به ما كمك مى كند تا براى همه چیز توضیح و تفسیرى داشته باشیم، از خمیدگى نور ستارگان در هنگام عبور از كنار خورشید گرفته تا شكل گیرى سیاهچاله ها. اكنون فیزیكدانان به این مطلب مى اندیشند كه احتمالاً باید چند بعد فضایى دیگر را به سیستم كنونى بیفزایند.مسئله سلسله مراتب موجبات تحریك فیزیكدانان را فراهم مى سازد. به بیان ساده تر آنان نمى دانند كه چرا نیروى جاذبه گرانشى به شدت از سه نیروى بنیادین دیگر یعنى الكترومغناطیس، نیروى قوى و نیروى ضعیف، ضعیف تر است. دو فیزیكدان به نام هاى لیزا راندال از موسسه فناورى ماساچوست در كمبریج و رامان ساندرام از دانشگاه جان هاپكینز در بالتیمور (مریلند) تفسیرى ارائه كرده اند كه بر طبق آن بعد دیگرى به ابعاد كنونى اضافه مى شود.در مدلى كه آن دو ارائه دادند ما در دنیاى چهار بعدى زندگى مى كنیم و ذرات گراویتون كه حامل نیروى گرانشى هستند، در بعدى دیگر واقع اند.اختلافى كوچك در بعد پنجم، میان این دو جهان، موجب كاهش چشمگیر نیروى گرانشى مى شود.نظریه پردازان تئورى ریسمان حتى از این هم فراتر مى روند.