عاشقانه 88
جمعه 4 دی 1388 1:52 PM
اگر به سویت این چنین دویده ام / به عشق عاشقم ، نه بر وصال تو
به ظلمت شبان بی فروغ من / خیال عشق خوشتر از خیال تو . . .
روز را خورشید میسازد و روزگار را ما
ما را قلب زنده نگه میدارد و قلب را عشق
پس زندگی را عاشقانه بساز . . .
در تنهایی ام به این می اندیشم که در تنهایی اش به من می اندیشد ؟
اگر صد بار دلم را بشکند دوست ، دل شکسته من خانه اوست . . .
رسم این شهر عجیب است ، بیا برگردیم / قصد این قوم فریب است ، بیا برگردیم
آن که یک روز دل به نگاهش دادیم / خنده اش سرد و غریب است ، بیا برگردیم
عشق ، بازیچه شهر است ولی در ده ما / دختر عشق ، نجیب است ، بیا برگردیم . . .