گرچه با كپسول اكسيژن مجابت كردهاند
مادرت مىگفت: دكترها جوابت كردهاند
مرگ تدريجى است اين دردى كه دارى مىكشى
منتها با قرصهاى خواب، خوابت كردهاند
خواب مىبينى كه در «سردشتى» و «گيلانغرب»
خواب مىبينى كه بر آتش كبابت كردهاند
خواب مىبينى مىآيد بوى ترش سيب كال
پس براى آزمايش انتخابت كردهاند
«هيروشيما» تا «حلبچه» وسعت كابوس توست
خواب مىبينى مورخها كتابت كردهاند
خواب مىبينى كه مسؤولان بنياد شهيد
بر در دروازههاى شهر قابت كردهاند
از خدا مىخواستى محشور باشى با حسين(ع)
خواب مىبينى دعايت را اجابت كردهاند
خواب مىبينى كنار صحن «بابا يادگار»
بمبها بر قريه «زرده» اصابت كردهاند
قصرشيرينى كه از شيرينى ات چيزى نماند!
يا پلى هستى كه چون سرپل خرابت كردهاند
خوشه خوشه بمبهاى خوشهاى را چيدهاى
باد خاكى با كدامين آتش آبت كردهاند؟
با كدامين آتش اى شمعى كه در خود سوختى
قطرهقطره در وجود خود مذابت كردهاند
مىپرى از خواب و مىبينى شهيد زندهاى
با چه معيارى نمىدانم - حسابت كردهاند
• اصغر عظيمىمهر